Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (16 milliseconds)
English
Persian
diffuser
منتشر کننده
diffusor
منتشر کننده
spreader
منتشر کننده
Search result with all words
bug
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugging
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugs
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
ecl
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
emitter
منتشر کننده پس دهنده امواج
issuant
منتشر کننده منتشر شونده
Other Matches
broadcasts
منتشر
broadcast
منتشر
circulated
منتشر شدن
diffusing
منتشر کردن
circulate
منتشر شدن
diffusing
منتشر شده
to make a noise
منتشر شدن
spread
منتشر کردن
circulates
منتشر شدن
inedited
منتشر نشده
spreads
منتشر کردن
broadcast
منتشر کردن
put forth
منتشر کردن
incident light
نور منتشر
broadcasts
منتشر کردن
irradiate
منتشر کردن
irradiated
منتشر کردن
diffused
منتشر کردن
diffuses
منتشر شده
diffuse
منتشر شده
diffused
منتشر شده
get abroad
منتشر شدن
diffuse
منتشر کردن
give forth
منتشر کردن
irradiating
منتشر کردن
irradiates
منتشر کردن
diffuses
منتشر کردن
distributed capacity
فرفیت منتشر
unissued
<adj.>
منتشر نشده
propagated error
اشتباه منتشر شده
unissued shares
سهام منتشر نشده
spreads
منتشر شدن انتشار
widespreading
شایع همه جا منتشر
circumfuse
باطراف منتشر کردن
widespread
شایع همه جا منتشر
pantropical
منتشر درنواحی گرمسیری
pantropic
منتشر درنواحی گرمسیری
spread
منتشر کردن یا شدن
releases
منتشر ساختن رهایی
release
منتشر ساختن رهایی
diffusively
بطور منتشر و یا مفصل
republish
دوباره منتشر کردن
spread
منتشر شدن انتشار
released
منتشر ساختن رهایی
reported statistics
امارهای منتشر شده
spreads
منتشر کردن یا شدن
the volume that preceded
جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
epizootic
منتشر شونده درمیان جانوران
blowy
بسهولت باطراف منتشر شونده
posthumous
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
get about
ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
diffusing
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffused
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffuse
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffuses
نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
spread
[منتشر کردن مایع روی سطح]
the disease threatens to sprea
این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
Green Book
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
This dictionary is published(printed) in three volumes.
این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
periodicals
مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
lightest
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
precedents
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
hematogenous
از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
propagate
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagating
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagated
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagates
منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
Yellow Book
مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
blue book
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
lasers
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
publishes
طبع ونشر کردن منتشر کردن
publish
طبع ونشر کردن منتشر کردن
published
طبع ونشر کردن منتشر کردن
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
broadening
وسیع کردن منتشر کردن
broadens
وسیع کردن منتشر کردن
broaden
وسیع کردن منتشر کردن
circulated
دایر کردن منتشر کردن
circulates
دایر کردن منتشر کردن
broadened
وسیع کردن منتشر کردن
circulate
دایر کردن منتشر کردن
to put forth
منتشر کردن چاپ کردن
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
twelve tables
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
quarterly journal of economics
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com