Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
English
Persian
attacting zone
منطقه دروازه
goal area
منطقه دروازه
Search result with all words
slot
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
defensive
منطقه دفاعی شامل دروازه
end zone
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
end zone
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
team handball court
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
Other Matches
passout
پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save
نجات دروازه با پای دروازه بان
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
goal judge
داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
element
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
goalposts
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalpost
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
barbacan
دروازه
gate
دروازه
gateway
دروازه
gateways
دروازه
port
دروازه
portal
دروازه
goal area line
خط دروازه
hoops
دروازه
hoop
دروازه
gates
دروازه
portals
دروازه
goal
دروازه
barbican
دروازه
goals
دروازه
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
hoop
دروازه کروکه
goalar
دروازه بان
hoops
دروازه کروکه
tend goal
دروازه بانی
gatekeepers
دروازه بان
goalkeeper
دروازه بان
goalie
دروازه بان
own goals
گل به دروازه خودی
own goal
گل به دروازه خودی
tend goal
حفظ دروازه
gateposts
بازوی دروازه
goalkeepers
دروازه بان
puck stopper
دروازه بان
in goal
دروازه بان
goalies
دروازه بان
goal tender
دروازه بان
keeper
دروازه بان
keepers
دروازه بان
gate keeper
دروازه بان
starting gate
دروازه شروع
gatekeeper
دروازه بان
gatepost
بازوی دروازه
octroi
دروازه بانی
logic gate
دروازه منطقی
goal crease
محوطه دروازه
between the pipes
تیر دروازه
goal posts
پایههای دروازه
wicket
دروازه کوچک
goals
دروازه بان
goal keeper
دروازه بان
goal keeper line
خط دروازه بان
goal
دروازه بان
goal mouth
دهانه دروازه
saves
نجات دروازه
octroi
مالیات دم دروازه
saved
نجات دروازه
wickets
دروازه کوچک
save
نجات دروازه
keep goal
دروازه بانی
goalkeeper
دروازه بان فوتبال
goalthrow
پرتاب دروازه بان
shootings
شوت بسوی دروازه
goalpost
تیرک عمودی دروازه
upright
تیرک عمودی دروازه
He was approaching the gate.
او
[مرد]
به دروازه نزدیک شد.
goal umpire
دروازه بان واترپولو
goalkeepers
دروازه بان فوتبال
gates
دروازه شروع اسکی
fast break
حمله سریع به دروازه
deciding
نزدیک به دروازه حریف
flopper
دروازه بان شیرجه رو
shooting
شوت بسوی دروازه
double reverse
شوت برگردان به دروازه
gate post
تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
gate
دروازه شروع اسکی
standup goalie
دروازه بانی ایستاده
petard
بمب دروازه ریز
goal games
بازیهای دروازه دار
goal kick
شوت بسوی دروازه
sally port
دروازه عبور از قلعه
sally port
دروازه بزرگ قلعه
crossbars
تیرک افقی دروازه
shot direct at goal
شوت مستقیم به دروازه
changing the goal keeper
تعویض دروازه بان
gatehouses
اطاق دروازه بان
catching glove
دستکش دروازه بان
long ball
پرتاب از دور به دروازه
warders
نگهبان دروازه یا قصر
twentyfive
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
warder
نگهبان دروازه یا قصر
offside line
خط فرضی موازی با دروازه
gatehouse
اطاق دروازه بان
goalposts
تیرک عمودی دروازه
crossbar
تیرک افقی دروازه
send-off
حرکت اسبها از دروازه شروع
clearer
دفع توپ ازحوالی دروازه
clearer
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearest
دفع توپ ازحوالی دروازه
clearest
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
active
دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
clear
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clear
دفع توپ ازحوالی دروازه
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
logic
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
stick glove
دستکش کلفت دروازه بان
punch the ball
مشت کردن دروازه بان
send off
حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs
حرکت اسبها از دروازه شروع
seelos
دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
clears
دفع توپ ازحوالی دروازه
clears
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
nineteens
علامت تعویض دروازه بان
nineteen
علامت تعویض دروازه بان
in
توپی که وارد دروازه شده
gatepost
تیر چار چوب دروازه
in-
توپی که وارد دروازه شده
gatehouses
اطاق یازندان بالای دروازه
gatehouse
اطاق یازندان بالای دروازه
touch in goal
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
gateposts
تیر چار چوب دروازه
touch in goal line
ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
faubourg
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
heavier
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
uprights
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
A creaking gate hang long.
<proverb>
یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
field player
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
field goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
peel
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
peels
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
heavy
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
goal throw
پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
heavies
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heaviest
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
goal kick
ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
smothers
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
stickside
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
three state logic
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
place kick
توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
short side
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
inhibit
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com