Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
launching area
منطقه شروع حمله
Other Matches
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
attack zone
منطقه حمله
frontcourt
منطقه حمله
jump off
شروع حمله
launch an attack
شروع حمله
line of departure
خط شروع حمله
kick off
شروع حمله
launch
شروع کردن حمله
launching
شروع کردن حمله
thrust line
خط شروع حمله ناگهانی
launched
شروع کردن حمله
launch an attack
اجرای حمله شروع تک
launches
شروع کردن حمله
staging area
منطقه شروع عملیات
launches
اجرای حمله شروع عملیات
triggered
شروع کردن حمله یاکار
launched
اجرای حمله شروع عملیات
trigger
شروع کردن حمله یاکار
launch
اجرای حمله شروع عملیات
triggers
شروع کردن حمله یاکار
launching
اجرای حمله شروع عملیات
teeing ground
منطقه شروع هر بخش ازبازی گلف
slots
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slot
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
break out
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
staging area
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
teeing
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
velimirovic attack
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
set up
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
counter riposte
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysteroid
حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot
بیک حمله دریک حمله
hysterogenic
حمله تشنجی شبیه حمله
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
start off
شروع کردن شروع شدن
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
front line
خط حمله خط حمله یادفاع
initiation
شروع کار شروع
target date
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
post attack
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
offensive
<adj.>
حمله
offensives
حمله
spell
حمله
spelled
حمله
spells
حمله
forays
حمله
canvass
حمله
canvassed
حمله
canvasses
حمله
canvassing
حمله
onslaughts
حمله
onslaught
حمله
thrust
حمله
thrusting
حمله
thrusts
حمله
time cut
ضد حمله
falling sickness
حمله
epileptic fit
حمله
hysteria
حمله
assault
حمله
assaults
حمله
assailment
حمله
foray
حمله
assaulting
حمله
campaigning
حمله
stound
حمله
aggression
حمله
campaigns
حمله
attacking line
خط حمله
counter
حمله
countering
حمله
offenses
حمله
offence
حمله
countered
حمله
venues
حمله
onrush
حمله
campaigned
حمله
campaign
حمله
sallies
حمله
sally
حمله
venue
حمله
wide open
حمله
assaulted
حمله
fit
حمله
fits
حمله
seizure
حمله
seizures
حمله
fittest
حمله
besetting
حمله پی در پی
onset
حمله
attacked
حمله
offense,etc
حمله
attack
حمله
ictys
حمله
impugnation
حمله
attacks
حمله
impugnment
حمله
inroad
حمله
offense
حمله
attacking
[style of play, player]
<adj.>
حمله
locale
منطقه
separation zone
منطقه حد
region
منطقه
district
منطقه
locales
منطقه
districts
منطقه
zone
منطقه
block
منطقه
zones
منطقه
shingles
منطقه
blocked
منطقه
territories
منطقه
territory
منطقه
area
منطقه
local
<adj.>
منطقه ای
regional
<adj.>
منطقه ای
blocks
منطقه
sectors
منطقه
belt
منطقه
belted
منطقه
sector
منطقه
regions
منطقه
areas
منطقه
belts
منطقه
kick off
شروع
right of begin
حق شروع
beginning
شروع
Redo it. Do it over again.
از سر شروع کن
beginnings
شروع
onset
شروع
openings
شروع
kick-off
<idiom>
شروع
open fire
شروع
get-go
<idiom>
شروع
inception
شروع
incipience or ency
شروع
opening
شروع
inchoation
شروع
counter-attacks
حمله متقابله
assailant
حمله کننده
counter-attack
حمله متقابله
vulnerable
قابل حمله
counter attack
حمله متقابله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com