Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (17 milliseconds)
English	Persian
tee	منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed	منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing	منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees	منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
Other Matches
tee shot	ضربه از نقطه شروع بازی گلف
bolster	تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolsters	تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolstered	تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
drag bunt	ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
hit	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
launching area	منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
away	بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
to block a ball	نگهداشتن توپ در بازی
screens	ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screen	ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screened	ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screening, screenings	ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
staging area	منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
launching area	منطقه شروع حمله
staging area	منطقه شروع عملیات
billiard point	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
teeing ground	منطقه شروع هر بخش ازبازی گلف
finest	ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fine	ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined	ضربه توپزن به پشت منطقه خود
staging area	فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
start up <idiom>	بازی را شروع کردن
gambit	شروع بازی شطرنج
gambits	شروع بازی شطرنج
penalty bully	شروع بازی پس ازخطای پنالتی
game	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
called strick	پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
card up one's sleeve <idiom>	برای روز مبادا نگهداشتن
demolition target	منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
through the green	منطقه قابل استفاده در بازی گلف
follow on	شروع دور دوم بازی کریکت
follow-ons	شروع دور دوم بازی کریکت
follow-on	شروع دور دوم بازی کریکت
inning	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
stay	سیم وصل به دکل برای نگهداشتن ان
stayed	سیم وصل به دکل برای نگهداشتن ان
stall feed	در طویله برای پروار شدن نگهداشتن
kickoff	ضربه اغاز بازی
kick off	ضربه اغاز بازی
carry light	نورافکن روشن نگهداشتن هدف برای تعقیب
eat one's cake and have it too <idiom>	هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن
boost control	سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
technical foul	خطای شروع بازی واترپولو پیش ازاعلام داور
nothing to the right	دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
watch guard	زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
batten	قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
battens	قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
debut	نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts	نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
grossing	تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossed	تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gross	تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosser	تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
mulligan	ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
grosses	تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossest	تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gather shot	ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
beechive spring	فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
captures	کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing	کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture	کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
sustain	پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustains	پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustained	پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
netball	بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
badminton	بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
ban from flying	قدغن پرواز [برای منطقه ای]
flying ban [in an area]	قدغن پرواز [برای منطقه ای]
bolt upright	بطورعمودی
drop zone	منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
bolted	: راست بطورعمودی
bolts	: راست بطورعمودی
bolt	: راست بطورعمودی
bolting	: راست بطورعمودی
slots	منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
woodlot	منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
slot	منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting	منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
seed	مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
seeds	مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
Viewdata	سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
O.K.	دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود
kickable	اسان برای ضربه زدن با پا
putt	ضربه برای انداختن به سوراخ
putts	ضربه برای انداختن به سوراخ
putted	ضربه برای انداختن به سوراخ
rugby point	امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
zone ride	کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
break out	نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
references	مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
executed	دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
leading zero	رقم صفر برای نمایش شروع عدد ذخیره شده
reference	مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
execute	دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executing	دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executes	دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
addresses	اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addressed	اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
address	آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
text	کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
mode	وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
modes	وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
run-up [start-up]	نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
texts	کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
forces	تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
blast	ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
force	تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
blasts	ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
approaches	ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
forcing	تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
approach	ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approached	ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
in distance	نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
break shot	نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
rugby point	3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
third base	موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
layer	بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
paged	2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages	2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
layers	بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
page	2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
warm up <idiom>	گرم کردن (برای بازی)
One point for you.	یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
drags	حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged	حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag	حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
back up	اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
webbing	نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
back-up	اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
reset	برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
resets	برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
flag	ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
first generation computer	کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
flags	ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
damage area	منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens	منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
draught board	تخته شطرنجی برای بازی چکرز
speculative demand for money	تقاضای سفته بازی برای پول
chop	ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chopped	ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
scalper	پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
clicks	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
click	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
ski run	سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
sit on a lead	بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
game	آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
sit on the ball	بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
to pull strings	از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
doubled	ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double	ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
lay up	ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع
quick kick	کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
doubled up	ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
diver's flag	پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
backward chaining	روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
sanctuaries	منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary	منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
chop	کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chopped	کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
game	joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
cutbacks	بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
par	حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
speculative demand for money	تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
cutback	بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
alpha beta technique	روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
means ends analysis	نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
landing area	منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area	منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation	منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout	منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area	منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
set up	مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
pit	منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits	منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
best ball	بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
polynia	منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
haven submarine	منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone	منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area	منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area	منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
lags	زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
beach ball	توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
lagged	زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
beach balls	توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
lag	زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
feasibility	بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
overstriking	توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
skid row <idiom>	منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented	بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area	منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
backward	جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
splash screen	صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
croquet	بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
combustion starter	مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
safety	بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
reflight	پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com