English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
Other Matches
staging area منطقه شروع عملیات
initiating directive دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
landing threshold نقطه شروع عملیات اب خاکی
assault area diagram نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
launching area منطقه شروع حمله
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
teeing ground منطقه شروع هر بخش ازبازی گلف
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
staging area فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
teeing منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
airspace restricted area منطقه پرواز محدود
special area منطقه پرواز مخصوص
airspace restricted area منطقه محدودیت پرواز
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
preflight قبل از شروع پرواز
flying ban [in an area] قدغن پرواز [برای منطقه ای]
ban from flying قدغن پرواز [برای منطقه ای]
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
transition layer منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
sortie plot شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
a ban from flying in the EU قدغن پرواز در [منطقه] اتحادیه اروپا
area of operation منطقه عملیات
take off جهش کردن شروع به پرواز به پروازدرامدن
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
air area operations عملیات منطقه هوایی
area security تامین منطقه عملیات
air surface zone منطقه عملیات ضد زیردریایی
aerospace projection operations بالای منطقه عملیات
zone of action منطقه عملیات یکان
zero hour ساعت شروع عملیات
h hour ساعت شروع عملیات
d day روز شروع عملیات
initial point نقطه شروع عملیات
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
launched اجرای حمله شروع عملیات
launch اجرای حمله شروع عملیات
launching اجرای حمله شروع عملیات
launches اجرای حمله شروع عملیات
set up مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
aerospace فضای هوایی بالای منطقه عملیات
area coordination group گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
proportional clothing لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
safe mode حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
start off شروع کردن شروع شدن
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
reflight پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
ratline عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
initiation شروع کار شروع
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
earthworks عملیات خاکی
earth work عملیات خاکی
amphibious operation عملیات اب خاکی
amphibious demonstration عملیات اب خاکی نمایشی
amphibious demonstration عملیات نمایشی اب خاکی
amphibious squadron گردان عملیات اب خاکی
joint amphibious operations عملیات مشترک اب خاکی
scraper یکی از ماشینهای عملیات خاکی
numbered wave امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
amphibious command ship ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
assault shipping ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
boat team تیم سوارشونده در یک قایق در عملیات اب خاکی
boat group ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
beach master افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
range markers علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
flight operations عملیات پرواز
sea echelon بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
districts منطقه
belted منطقه
block منطقه
belt منطقه
blocked منطقه
zones منطقه
blocks منطقه
sectors منطقه
sector منطقه
district منطقه
territories منطقه
shingles منطقه
locale منطقه
separation zone منطقه حد
territory منطقه
locales منطقه
zone منطقه
belts منطقه
regions منطقه
region منطقه
local <adj.> منطقه ای
regional <adj.> منطقه ای
areas منطقه
area منطقه
beginning شروع
Redo it. Do it over again. از سر شروع کن
openings شروع
opening شروع
beginnings شروع
kick off شروع
inception شروع
incipience or ency شروع
kick-off <idiom> شروع
onset شروع
inchoation شروع
right of begin حق شروع
open fire شروع
get-go <idiom> شروع
sector of search منطقه کاوش
sectors منطقه واگذاری
firing area منطقه تیراندازی
restricted area منطقه ممنوعه
cone of silence منطقه کور
defended area منطقه زیرپدافند
sector منطقه واگذاری
zone of fire منطقه تیر
seepage area منطقه نفوذ
infiltrating نفوذ به منطقه
zone of aeration منطقه هواگیر
combat zone منطقه رزم
combat area منطقه رزم
regionalism منطقه سازی
area of war منطقه نبرد
commercial area منطقه تجاری
safe area منطقه بی خطر
saturated zone منطقه اشباع
communication zone منطقه مواصلات
defiladed area منطقه پوشیده
zine of saturation منطقه اشباع
safe area منطقه امن
defense zone منطقه پدافند
defense sector منطقه پدافندی
sector of fire منطقه اتش
area of war منطقه جنگ
zoning منطقه بندی
defensive منطقه دفاع
strike zone منطقه خط سیر
area of influence منطقه اثر
controlled area منطقه ممنوعه
dead spot منطقه ساکت
buffer zone منطقه پیشگیری
buffer zone منطقه تامین
forward area منطقه جلو
torrid zone منطقه حاره
trains area منطقه بنه
tensile zone منطقه کششی
staging area منطقه عملیاتی
area of influence منطقه نفوذ
the frigid zone منطقه منجمده
the frigid zone منطقه افسرده
area command فرماندهی منطقه
inner zone منطقه داخلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com