Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
air defense sector |
منطقه ماموریت پدافند هوایی |
|
|
Other Matches |
|
air defense action area |
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی |
air defense commander |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
area air defense commander |
فرمانده منطقه پدافند هوایی |
vital area |
منطقه حیاتی پدافند هوایی |
island |
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی |
islands |
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی |
tropopause |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
airspace prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
telling |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
flak |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
air defense readiness |
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی |
i stay |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
defense zone |
منطقه پدافند |
airspace reservation |
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص |
forward defense area |
منطقه پدافند جلو |
defended area |
منطقه پدافند شده |
defense coastal area |
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی |
prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده |
anti aircraft defense |
پدافند ضد هوایی |
anti aircraft |
پدافند هوایی |
air defense |
پدافند هوایی |
integrated defense |
پدافند هوایی توام |
active air defense |
پدافند عامل هوایی |
air defense element |
عنصر پدافند هوایی |
air defense artillery |
توپخانه پدافند هوایی |
air defense command |
فرماندهی پدافند هوایی |
anti aircraft artillery |
توپخانه پدافند هوایی |
flak |
توپخانه پدافند هوایی |
sector commander |
فرمانده ناحیه پدافند هوایی |
air defense ship |
ناو مخصوص پدافند هوایی |
rules of engagement |
روشهای درگیری پدافند هوایی |
call mission |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
weapons hold |
فرمان اتش قطع در پدافند هوایی |
faker |
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی |
air defense direction center |
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی |
sectors |
منطقه ماموریت قطاع اتش |
sector |
منطقه ماموریت قطاع اتش |
air mission |
ماموریت هوایی |
air defense artillery controller |
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی |
missile master |
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی |
splashed |
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد |
immediate mission |
ماموریت فوری هوایی |
parroting |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
filter center |
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی |
parrot |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parroted |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parrots |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
flad suppression |
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی |
mission request |
درخواست اجرای ماموریت هوایی |
aerospace projection operations |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
battery integration end radar display |
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه |
tasking |
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت |
fire unit |
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه |
mauler |
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی |
what luck |
در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود |
seen fire |
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود |
island bases |
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی |
effectiveness clock |
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد |
quail |
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود |
quails |
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود |
resumed |
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید |
resuming |
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید |
resume |
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید |
resumes |
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید |
judy |
در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم |
air area operations |
عملیات منطقه هوایی |
landing zone |
منطقه نشست هوایی |
airspace |
منطقه عمل هوایی |
control zone |
منطقه کنترل هوایی |
control area |
منطقه کنترل هوایی |
speed ring |
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما |
static employment |
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت |
counterflak |
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی |
airspace warning area |
منطقه اعلام خطر هوایی |
aerospace |
فضای هوایی بالای منطقه عملیات |
control zone |
منطقه فضای هوایی تحت کنترل |
sweep |
تجسس هوایی سریع منطقه دشمن |
sortie plot |
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی |
covertrace |
منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی |
imagery pack |
بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص |
cover search |
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی |
zipper |
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف |
zippers |
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف |
advisory area |
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی |
state tiger |
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم |
target cap |
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف |
imagery sortie |
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی |
aborts |
عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت |
aborted |
عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت |
aborting |
عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت |
control and reporting center |
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی |
task component |
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است |
task unit |
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد |
drop zone |
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش |
tour of duty |
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
damage area |
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر |
submarine havens |
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی |
sanctuary |
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن |
sanctuaries |
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن |
landing area |
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل |
service area |
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی |
run up area |
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن |
area of military significant fallout |
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی |
staging area |
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز |
grid zone |
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای |
haven submarine |
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها |
polynia |
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده |
leave area |
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات |
concentration area |
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع |
area oriented |
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه |
skid row <idiom> |
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین |
mission , oriented |
لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت |
holidays |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
antiair warfare |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
air policing |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
pouncing |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounces |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounced |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounce |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
line chief |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
broadcast controlled air interception |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
air delivery container |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
air sentinel |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
steers |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steered |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steer |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
air scoop |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
sleeve target |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
remoter |
خارج از منطقه منطقه دورافتاده |
combat zone |
منطقه رزمی منطقه نبرد |
crossing area |
منطقه گذار منطقه پایاب |
zone of fire |
منطقه اتش منطقه تیراندازی |
sectors |
منطقه عمل منطقه مسئولیت |
sector |
منطقه عمل منطقه مسئولیت |
remotest |
خارج از منطقه منطقه دورافتاده |
kill area |
منطقه خطر منطقه تلفات |
remote |
خارج از منطقه منطقه دورافتاده |
fly through |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
holding area |
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها |
ranging |
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف |
air suprmacy |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
aviation pay |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
air superiority |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
air pilots |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
air interdiction |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
motif |
گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.] |
comparative cover |
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه |
axial route |
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات |
line crosser |
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی |
demolition target |
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب |
clandestine assembly area |
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی |
defenses |
پدافند |
defence |
پدافند |
defense |
پدافند |
carrier air group |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
aired |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air material |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
notice to airmen |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
airs |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air branch |
قسمت هوایی رسته هوایی |
air |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
separation zone |
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها |
demolition guard |
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب |
demilitarization |
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی |
launching area |
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی |
defend |
پدافند کردن |
passive defense |
پدافند غیرعامل |
space defense |
پدافند فضایی |
space defense |
پدافند از فضا |
base defense |
پدافند از پایگاه |
barrage balloon |
بالون پدافند |
base defense |
پدافند پایگاه |
defends |
پدافند کردن |
anti menchanized defense |
پدافند ضد مکانیزه |
defended |
پدافند کردن |
defending |
پدافند کردن |
barrage balloons |
بالون پدافند |
biological defense |
پدافند میکربی |
deliberate defense |
پدافند با فرصت |
chemical defense |
پدافند شیمیایی |
satellite defense |
پدافند ضدماهوارهای |
area defense |
پدافند ازمنطقه |
defensible |
قابل پدافند |
area defense |
پدافند منطقهای |
national defence |
پدافند ملی |
mobile defense |
پدافند متحرک |
coast defence |
پدافند ساحلی |
defense in depth |
پدافند در عمق |
active defense |
پدافند عامل |
satellite defense |
پدافند ماهوارهای |
counter offensive |
پدافند متقابل |