English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
altitude slot منطقه کور در میدان دید رادارجانبی
Other Matches
inserted grouping میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
sidelooking airborne radar رادارجانبی
sidelooking airborne radar رادارجانبی نصب شده روی هواپیما
target system سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
coverage منطقه زیر دید میدان دید
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
high intensity magnetic field میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
closure minefield میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
courses میدان تیر میدان
coursed میدان تیر میدان
course میدان تیر میدان
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
hasty breaching نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
reaching میدان
agora میدان
plainer میدان
arena میدان
reaches میدان
arenas میدان
reached میدان
ROUNDABOUT میدان
reach میدان
forum میدان
forums میدان
plain میدان
plainest میدان
plains میدان
aim میدان
aims میدان
trone میدان
line bay میدان خط
line of force خط میدان
ring میدان
frontage میدان
frontages میدان
zero field بی میدان
piazza میدان
sq میدان
open space میدان
scope میدان
plaza میدان
aimed میدان
space میدان
spaces میدان
fields میدان
fielded میدان
places میدان
domains میدان
placing میدان
place میدان
field میدان
field line خط میدان
domain میدان
line of magnetic field strength خط میدان مغناطیسی
magnetic f. میدان مغناطیسی
parade grounds میدان رژه
magnetic flux line خط میدان مغناطیسی
low field میدان ضعیف
magnetic balance تعادل میدان
magnetic field line خط میدان مغناطیسی
amplitude میدان نوسان
irrotational field میدان ناگردان
alternating field میدان متناوب
electric field میدان الکتریکی
effective field میدان موثر
field distribution پخش میدان
radiation field میدان تابش
intermediate field میدان واسطه
battlegrounds میدان جنگ
field judge داور میدان
magnetic fields میدان مغناطیسی
magnetic field میدان مغناطیسی
parade ground میدان رژه
protected field میدان محفوظ
psychological field میدان روانی
purview حدود میدان
radar ranging میدان رادار
distortion of field اغتشاش میدان
downfield میدان پایین
battleground میدان جنگ
magnetic stray field میدان پراکنده
magnetizing field میدان مغناطیس گر
main field میدان اصلی
maxwell field میدان ماکسولی
maxwell field میدان ماکسول
drill ground میدان مشق
obstacle course میدان موانع
on sight در میدان دیددوربین
outfight از میدان در کردن
perceptual field میدان ادراکی
phenomenal field میدان پدیداری
field rheostat رئوستای میدان
plaza میدان عمومی
rotary field میدان دوار
field theory تئوری میدان ها
field rectifier یکسوساز میدان
field range میدان تیرجنگی
center base میدان مرکزی
champaign میدان جنگ
field frequency بسامد میدان
field pole قطب میدان
field repetition rate بسامد میدان
field intensity شدت میدان
field of vision میدان دید
field regulator نافم میدان
field form نمودار میدان
field exciation تحریک میدان
field strength شدت میدان
field excitation تحریک میدان
control field میدان کنترلی
card field میدان کارت
field flux شاره میدان
check field میدان مقابلهای
cock of the walk پهلوان میدان
field of fire میدان اتش
field of consciousness میدان هشیاری
field of battle میدان رزم
field of battle میدان جنگ
field of attention میدان توجه
field mark نشان میدان
field of application میدان کاربرد
field of action میدان اثر
field of force میدان نیرو
field magnet اهنربای میدان
field of vision میدان بینایی
field length درازای میدان
field of view میدان دید
visual field میدان دید
field of regard میدان دید
field magnet میدان مغناطیسی
field of gravity میدان ثقل
front porch میدان جلو
field vector بردار میدان
intermediate field میدان میانی
induction field میدان القائی
image field curvature انحنای میدان
image field میدان تصویر
field control کنترل میدان
field current جریان میدان
field of fire میدان تیر
high field میدان قوی
curl field میدان حلقوی
field density چگالی میدان
field constant ثابت میدان
f.of battle میدان جنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com