Dictiornary-Farsi | منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
blast	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه


Other Matches

short lunge	نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
pantywaist	شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn	جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard	سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step	جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter	ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
down	کوتاه
shortest	کوتاه
dwarfish	کوتاه
stunts	کوتاه
puny	قد کوتاه
low	کوتاه
stunt	کوتاه
curtal	کوتاه
dumpy	کوتاه
bas relif	کوتاه
concise	کوتاه
stockier	کوتاه
little	کوتاه
succinct	کوتاه
stockiest	کوتاه
stocky	کوتاه
short	کوتاه
miniatures	کوتاه
stunting	کوتاه
pygmies	کوتاه
miniature	کوتاه
pigmy	کوتاه
concise <adj.>	کوتاه
pygmy	کوتاه
pygmy	قد کوتاه
fleeting <adj.>	کوتاه
short <adj.>	کوتاه
succinct <adj.>	کوتاه
of short duration	کوتاه
scut	دم کوتاه
pygmies	قد کوتاه
curt <adj.>	کوتاه
pigmies	کوتاه
pigmy	قد کوتاه
synoptic	کوتاه
shorter	کوتاه
pigmies	قد کوتاه
liliputian	قد کوتاه
tunicle	لباس کوتاه
whiffet	سوت یا پف کوتاه
vamp	جوراب کوتاه
undersize	اندازه کوتاه
lie down	استراحت کوتاه
stag	کوتاه کردن
lie-down	استراحت کوتاه
bas-reliefs	برجسته کوتاه
stags	کوتاه کردن
bas relief	برجسته کوتاه
shortening	کوتاه شدگی
to fall short	کوتاه امدن
poops	صدای کوتاه
abbreviated	کوتاه شده
truncation	کوتاه سازی
pigmies	ادم کوتاه قد
aphorisms	سخن کوتاه
tutus	دامن کوتاه
low	کوتاه دون
aphorism	سخن کوتاه
to look in	کوتاه کردن
bas-relief	برجسته کوتاه
poop	صدای کوتاه
catnapping	چرت کوتاه
shorten	کوتاه تر کردن
shortened	کوتاه کردن
shortened	کوتاه تر کردن
shortens	کوتاه کردن
shortens	کوتاه تر کردن
brief	کوتاه مختصر
briefed	کوتاه مختصر
briefer	کوتاه مختصر
briefest	کوتاه مختصر
formulate	کوتاه کردن
formulated	کوتاه کردن
shorten	کوتاه کردن
mini-skirt	دامن کوتاه
catnaps	چرت کوتاه
abbreviate	کوتاه کردن
abbreviates	کوتاه کردن
abbreviating	کوتاه کردن
tutu	دامن کوتاه
short-lists	فهرست کوتاه
short-listing	فهرست کوتاه
short-listed	فهرست کوتاه
short-list	فهرست کوتاه
mini-skirts	دامن کوتاه
formulates	کوتاه کردن
formulating	کوتاه کردن
curtail	کوتاه کردن
truncates	کوتاه کردن
truncating	کوتاه کردن
clipping	کوتاه کردن
scurried	مسابقه کوتاه
scurries	مسابقه کوتاه
scurry	مسابقه کوتاه
scurrying	مسابقه کوتاه
curtailed	کوتاه کردن
curtailing	کوتاه کردن
curtails	کوتاه کردن
truncate	کوتاه کردن
truncated	کوتاه کردن
wool of short staple	پشم نخ کوتاه
pygmies	ادم کوتاه قد
detruncation	کوتاه شدگی
short run	کوتاه مدت
short return	برگشت کوتاه
short precision	دقت کوتاه
short period	دوره کوتاه
gnomical	کوتاه لب نویس
half pint	کوتاه تر از مقدارمتوسط
half timber	الوار کوتاه
hare sighted	کوتاه بین
hide bound	کوتاه فکر
short drop	دراپ کوتاه
fubsy	کوتاه وکلفت
short run	مدت کوتاه
escopette	قرابینه کوتاه
short term	دوره کوتاه
short term	کوتاه مدت
short splice	پیوند کوتاه
draw in	کوتاه شدن
easy term	کوتاه مدت
epigrammatical	کوتاه ونیشدار
short shunt	شنت کوتاه
short service line	خط سرویس کوتاه
escopet	قرابینه کوتاه
short circuit	اتصال کوتاه
idyl	چکامه کوتاه
manakin	ادم کوتاه قد
manikin	ادم کوتاه قد
morello	گیلاس دم کوتاه
narrow minded	کوتاه نظر
scutter	دو باگامهای کوتاه
novelet	داستان کوتاه
novella	رمان کوتاه
one track	کوتاه فکر
razee	کوتاه کردن
piaffer	یورتمه کوتاه
mackinaw	کت کوتاه و سنگین
low frequency wave	موج کوتاه
lop sided	کوتاه و بلند
idyl	قصیده کوتاه
short burst	رگبار کوتاه
short brittle	شکننده- کوتاه
short blast	سوت کوتاه
intrim	کوتاه مدت
jog trot	یورتمه کوتاه
knurly	کوتاه قد کوتوله
short blast	بوق کوتاه
let us be brief	کوتاه کنیم
line to line fault	اتصال کوتاه خط به خط
playlet	نمایش کوتاه
detruncate	کوتاه کردن
pygmy	ادم کوتاه قد
short-circuit	اتصال کوتاه
short-circuits	اتصال کوتاه
spontoon	نیزه کوتاه
shuffle	گام کوتاه
shuffled	گام کوتاه
shuffles	گام کوتاه
shuffling	گام کوتاه
short stories	داستان کوتاه
short story	داستان کوتاه
short-haul	خط سیر کوتاه
short haul	خط سیر کوتاه
short-wave	موج کوتاه
curt	کوتاه ومختصر
to cut short	کوتاه کردن
idyll	چکامه کوتاه
idyll	قصیده کوتاه
idylls	چکامه کوتاه
idylls	قصیده کوتاه
strop	طناب کوتاه
stichomythia	مکالمات کوتاه
steep taper	مخروط کوتاه
short wave	موج کوتاه
novelette	داستان کوتاه
novelettes	داستان کوتاه
short test bar	میله کوتاه
by pass	اتصال کوتاه
chip shot	ضربه کوتاه
chitchat	صحبت کوتاه
chiton	قبای کوتاه
coatee	دامن کوتاه
conte	داستان کوتاه
cutty sark	دامن کوتاه
cut off	کوتاه کردن
short time	کوتاه مدت
bunny hop	پرش کوتاه
britches	شلوار کوتاه
term paper	رساله کوتاه
unabridged	کوتاه نشده
abridge	کوتاه کردن
an incomprehensive report	گزارش کوتاه
apophthegm	گفتار لب و کوتاه