Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
English
Persian
skill learning
مهارت اموزی
Other Matches
proficiency rating
طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
underachievement
کم اموزی
sensitivity training
حساسیت اموزی
overachievement
پیش اموزی
omission training
حذف اموزی
noviciate
کار اموزی
enculturation
فرهنگ اموزی
mastery learning
تسلط اموزی
novitiate
کار اموزی
tameness
دست اموزی
cue learning
نشانه اموزی
relation learning
رابطه اموزی
assertive training
جرات اموزی
avoidancae training
اجتناب اموزی
sign learning
علامت اموزی
concept learning
مفهوم اموزی
probationership
کار اموزی
conceptual learning
مفهوم اموزی
place learning
مکان اموزی
learning to learn
یادگیری اموزی
sensitivity training group
گروه حساسیت اموزی
t group
گروه حساسیت اموزی
sex typing
نقش اموزی جنسیتی
probation
دوره ازمایش وکار اموزی
probational
دوره ازمایش و کار اموزی
unschooled
تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
paideutics
روش کار اموزی فن تعلیم علم تعلیم
artifice
مهارت
proficiency
مهارت
technique
مهارت
artifices
مهارت
techniques
مهارت
facility
مهارت
techniques
فن مهارت
technique
فن مهارت
skill less
بی مهارت
inexpert
بی مهارت
gripe
مهارت
unskillful
بی مهارت
skilless
بی مهارت
masterkiness
مهارت
light handedness
مهارت
handiness
مهارت
expertise
مهارت
dextrously
به مهارت
deftness
مهارت
adeptness
مهارت
proficiency pay
حق مهارت
inapt
بی مهارت
skill
مهارت
incompetent
بی مهارت
sophistication
مهارت
skill
مهارت
credential
مهارت
know-how
مهارت
groove
مهارت
grooves
مهارت
ham fisted
بی مهارت
ham-fisted
بی مهارت
workmanship
مهارت
maladroit
بی مهارت
knack
مهارت
unskilled
بی مهارت
qualification
مهارت
ingenuity
مهارت
ham handed
بی مهارت
executes
مهارت
executing
مهارت
competence
مهارت
executed
مهارت
execute
مهارت
adroitness
مهارت
expertise
مهارت
cissy
آدم بی مهارت
wet
آدم بی مهارت
skill level
پایه مهارت
pantywaist
[Am En]
آدم بی مهارت
pussy
[Am E]
آدم بی مهارت
weenie
[Am E]
آدم بی مهارت
jessy
آدم بی مهارت
skill
مهارت فنی
jessie
آدم بی مهارت
weed
آدم بی مهارت
skillful Šetc
با مهارت ماهرانه
milquetoast
آدم بی مهارت
softie/softy
آدم بی مهارت
wimp
آدم بی مهارت
sissy
آدم بی مهارت
up one's alley
<idiom>
مهارت درچیزی
salesmanship
مهارت در فروشندگی
competence
مهارت فنی
versatility
روانی مهارت
credential
مهارت فنی
unskil
ناشی بی مهارت
weakling
آدم بی مهارت
namby-pamby
آدم بی مهارت
mollycoddle
آدم بی مهارت
sport skill
مهارت ورزشی
qualification
مهارت فنی
wuss(y)
آدم بی مهارت
qualifies
کسب مهارت
motor skill
مهارت حرکتی
human skill
مهارت انسانی
proficiency
مهارت تخصص
manual skill
مهارت دستی
qualify
کسب مهارت
tact
کاردانی مهارت
seamanship
مهارت در دریانوردی
combat proficiency
مهارت رزمی
expertness
خبرویت مهارت
natatorial skill
مهارت در شنا
qualification
کسب مهارت
fine skill
مهارت فریف
fundamental skill
مهارت بنیادی
tactless
بی مهارت بی سلیقه
tactlessly
بی مهارت بی سلیقه
manipulation
انجام با مهارت
craft
مهارت نیرنگ
crafts
مهارت نیرنگ
qualification
مهارت فنی
dauber
نقاش بی مهارت
diplomatically
از روی مهارت و بصیرت
expert badge
نشان مهارت در تیراندازی
fine art
هر مهارت هنری وفریف
masters
کسب مهارت کردن
mastered
کسب مهارت کردن
master
کسب مهارت کردن
conveyancing
مدیریت از روی مهارت
skill
مهارت عملی داشتن
wonderwork
کار عجیب مهارت
surfmanship
مهارت در موج سواری
qualification record
پرونده مهارت فنی
sword play
مهارت در بکارگیری شمشیر
showboating
نمایش دادن مهارت
stickhandling
مهارت در استفاده از چوب
qualification badge
نشان مهارت در تیراندازی
sport skill pattern
الگوی مهارت ورزشی
spiller
خوش شانسی نه مهارت
skill level
پایه مهارت فنی
seaman ship
مهارت در راندن قایق
facileness
مهارت عدم ثبات
technomotorial skill
مهارت تکنیکی- حرکتی
dan
درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
quaint
از روی مهارت عجیب و جالب
rate
میزان مهارت شدت تغییرات
technique
اصول مهارت روش فنی
techniques
اصول مهارت روش فنی
overmaster
مهارت کامل پیدا کردن در
to play a poor game
ناشی بودن مهارت نداشتن
rates
میزان مهارت شدت تغییرات
overwrought
تهیه شده ازروی مهارت
veteran skill
مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
ropemanship
مهارت دربندبازی یا بالارفتن از طناب
to be out of one's depth
از توانایی و یا مهارت
[کسی]
خارج بودن
metrist
کسی که در متر کردن مهارت دارد
gymkhana
مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
gymkhanas
مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
up one's street
[British English]
, down one's alley
[American English]
مناسب ذوق وسلیقه
[مهارت درچیزی ]
techniques
روش با مهارت برای انجام کاری
syllogist
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
technique
روش با مهارت برای انجام کاری
seeds
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
seed
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
cats
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
cat
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
test examiner
مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
seaman's eye
دقت پیش بینی ملوانی مهارت دریایی
mallet goal
نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
he muddled through
بدون هیچ زرنگی یا مهارت بمقصود خود رسید
triple threat
بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
don't give up the day job
<idiom>
[در مورد کاری خبره نبودن و ناتوانی انجام آن با مهارت]
slugger
بوکسوری که بیشتر به قدرت خود اتکا دارد تا مهارت
solocross
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
to be unable to hold a candle to somebody
<idiom>
در برابر کسی پائین رتبه بودن
[در توانایی یا مهارت و غیره]
trials
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
self-
که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
ship handling
مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
advanced level
پایه مهارت عالی در سطح عالی
reconditioning training
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
trickiest
خدعه امیز مهارت امیز
tricky
خدعه امیز مهارت امیز
trickier
خدعه امیز مهارت امیز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com