English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
motor skill مهارت حرکتی
Search result with all words
technomotorial skill مهارت تکنیکی- حرکتی
Other Matches
proficiency rating طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
hypoergasia کم حرکتی
hypokinetic کم حرکتی
motors حرکتی
misbehaciour بد حرکتی
motor- حرکتی
motor حرکتی
immovability بی حرکتی
motored حرکتی
stagnancy بی حرکتی
dynamic حرکتی
enactive حرکتی
dynamically حرکتی
motor control کنترل حرکتی
spatiomotor فضایی- حرکتی
quiescence بی حرکتی خاموشی
kinetic energy انرژی حرکتی
kinematic similarity تشابه حرکتی
visuo motor دیداری- حرکتی
ideo motor فکری- حرکتی
akathisia بیقراری حرکتی
ataxia ناهماهنگی حرکتی
motoneuron نورون حرکتی
motor neuron نورون حرکتی
movement pattern الگوی حرکتی
premotor پیش حرکتی
inaction بی حرکتی بیهودگی
movement pattern انگاره حرکتی
motor unit واحد حرکتی
motor path گذرگاه حرکتی
motor nerve عصب حرکتی
motor movement عمل حرکتی
motor learning یادگیری حرکتی
motor function کارکرد حرکتی
motor area ناحیه حرکتی
momentum نیروی حرکتی
sensorimotor حسی- حرکتی
psychomotor روانی- حرکتی
motor development رشد حرکتی
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
sensorimotor arc قوس حسی- حرکتی
psychomotor agitation بیقراری روانی- حرکتی
psychomotor tests ازمونهای روانی- حرکتی
psychomotor retardation کندی روانی- حرکتی
dynamic balance تعادل و توازن حرکتی
fine motor skills مهارتهای حرکتی فریف
gross motor skills مهارتهای حرکتی درشت
motor aphasia زبان پریشی حرکتی
locomotor ابتلاء اعضای حرکتی
ideo motor act عمل فکری- حرکتی
motor education تعلیم و تربیت حرکتی
locomotory ابتلاء اعضای حرکتی
dead center مرکز سکون و بی حرکتی
motor perceptual region ناحیه حرکتی- ادراکی
locomotion جابه جایی حرکتی
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
nervus abducens عصب حرکتی خارجی چشم
oculomotor nerve عصب حرکتی عمومی چشم
audiogravic illusion خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
audiogyral illusion خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
brace scale of motor ability مقیاس توانش حرکتی بریس
purdue perceptual motor survey ازمون ادراکی- حرکتی پردو
abducens nerve عصب حرکتی خارجی چشم
extrapyramidal motor system دستگاه حرکتی برون هرمی
locomotor دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
locomotory دارای گرفتاری دراعضای حرکتی
nervus oculomotorius عصب حرکتی عمومی چشم
bender visual motor gestalt test ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
circulating ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
handiness مهارت
skill مهارت
sophistication مهارت
incompetent بی مهارت
facility مهارت
credential مهارت
light handedness مهارت
executing مهارت
executes مهارت
executed مهارت
execute مهارت
ingenuity مهارت
masterkiness مهارت
skill مهارت
know-how مهارت
ham fisted بی مهارت
grooves مهارت
artifice مهارت
groove مهارت
ham handed بی مهارت
proficiency pay حق مهارت
unskilled بی مهارت
knack مهارت
maladroit بی مهارت
workmanship مهارت
artifices مهارت
techniques مهارت
skill less بی مهارت
inapt بی مهارت
qualification مهارت
techniques فن مهارت
proficiency مهارت
dextrously به مهارت
inexpert بی مهارت
technique مهارت
deftness مهارت
ham-fisted بی مهارت
technique فن مهارت
adeptness مهارت
adroitness مهارت
expertise مهارت
skilless بی مهارت
unskillful بی مهارت
gripe مهارت
competence مهارت
expertise مهارت
skill level پایه مهارت
weakling آدم بی مهارت
wimp آدم بی مهارت
mollycoddle آدم بی مهارت
sissy آدم بی مهارت
wuss(y) آدم بی مهارت
skill learning مهارت اموزی
pantywaist [Am En] آدم بی مهارت
softie/softy آدم بی مهارت
namby-pamby آدم بی مهارت
milquetoast آدم بی مهارت
skillful Šetc با مهارت ماهرانه
sport skill مهارت ورزشی
weenie [Am E] آدم بی مهارت
jessy آدم بی مهارت
wet آدم بی مهارت
versatility روانی مهارت
cissy آدم بی مهارت
jessie آدم بی مهارت
pussy [Am E] آدم بی مهارت
competence مهارت فنی
weed آدم بی مهارت
skill مهارت فنی
qualification مهارت فنی
up one's alley <idiom> مهارت درچیزی
salesmanship مهارت در فروشندگی
credential مهارت فنی
unskil ناشی بی مهارت
manipulation انجام با مهارت
craft مهارت نیرنگ
combat proficiency مهارت رزمی
manual skill مهارت دستی
qualification مهارت فنی
human skill مهارت انسانی
expertness خبرویت مهارت
fine skill مهارت فریف
tactless بی مهارت بی سلیقه
fundamental skill مهارت بنیادی
tactlessly بی مهارت بی سلیقه
crafts مهارت نیرنگ
proficiency مهارت تخصص
natatorial skill مهارت در شنا
seamanship مهارت در دریانوردی
dauber نقاش بی مهارت
tact کاردانی مهارت
qualify کسب مهارت
qualifies کسب مهارت
qualification کسب مهارت
master کسب مهارت کردن
mastered کسب مهارت کردن
fine art هر مهارت هنری وفریف
facileness مهارت عدم ثبات
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
wonderwork کار عجیب مهارت
diplomatically از روی مهارت و بصیرت
masters کسب مهارت کردن
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
skill level پایه مهارت فنی
qualification record پرونده مهارت فنی
skill مهارت عملی داشتن
seaman ship مهارت در راندن قایق
spiller خوش شانسی نه مهارت
showboating نمایش دادن مهارت
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
stickhandling مهارت در استفاده از چوب
conveyancing مدیریت از روی مهارت
sword play مهارت در بکارگیری شمشیر
surfmanship مهارت در موج سواری
techniques اصول مهارت روش فنی
ropemanship مهارت دربندبازی یا بالارفتن از طناب
quaint از روی مهارت عجیب و جالب
rate میزان مهارت شدت تغییرات
to play a poor game ناشی بودن مهارت نداشتن
overmaster مهارت کامل پیدا کردن در
veteran skill مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
dan درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
rates میزان مهارت شدت تغییرات
overwrought تهیه شده ازروی مهارت
technique اصول مهارت روش فنی
to be out of one's depth از توانایی و یا مهارت [کسی] خارج بودن
gymkhana مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
gymkhanas مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com