Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
combat proficiency
مهارت رزمی
Other Matches
proficiency rating
طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
duty with troops
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
combatcommand
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat orders
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
task forces
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
combat air patrol
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat cargo officer
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
execute
مهارت
executes
مهارت
technique
مهارت
technique
فن مهارت
skill less
بی مهارت
executing
مهارت
skilless
بی مهارت
expertise
مهارت
facility
مهارت
executed
مهارت
artifices
مهارت
artifice
مهارت
unskillful
بی مهارت
ingenuity
مهارت
techniques
فن مهارت
gripe
مهارت
adeptness
مهارت
deftness
مهارت
dextrously
به مهارت
inexpert
بی مهارت
proficiency
مهارت
handiness
مهارت
light handedness
مهارت
masterkiness
مهارت
proficiency pay
حق مهارت
techniques
مهارت
adroitness
مهارت
qualification
مهارت
expertise
مهارت
incompetent
بی مهارت
competence
مهارت
maladroit
بی مهارت
workmanship
مهارت
ham-fisted
بی مهارت
knack
مهارت
unskilled
بی مهارت
skill
مهارت
know-how
مهارت
groove
مهارت
ham handed
بی مهارت
sophistication
مهارت
inapt
بی مهارت
skill
مهارت
credential
مهارت
ham fisted
بی مهارت
grooves
مهارت
epics
رزمی
combats
رزمی
epic
رزمی
epical
رزمی
combating
رزمی
combat
رزمی
combated
رزمی
natatorial skill
مهارت در شنا
dauber
نقاش بی مهارت
human skill
مهارت انسانی
fundamental skill
مهارت بنیادی
motor skill
مهارت حرکتی
skill
مهارت فنی
manual skill
مهارت دستی
qualification
مهارت فنی
expertness
خبرویت مهارت
competence
مهارت فنی
fine skill
مهارت فریف
credential
مهارت فنی
skill learning
مهارت اموزی
mollycoddle
آدم بی مهارت
milquetoast
آدم بی مهارت
weed
آدم بی مهارت
wet
آدم بی مهارت
cissy
آدم بی مهارت
jessie
آدم بی مهارت
jessy
آدم بی مهارت
weenie
[Am E]
آدم بی مهارت
pussy
[Am E]
آدم بی مهارت
pantywaist
[Am En]
آدم بی مهارت
namby-pamby
آدم بی مهارت
weakling
آدم بی مهارت
skill level
پایه مهارت
skillful Šetc
با مهارت ماهرانه
sport skill
مهارت ورزشی
unskil
ناشی بی مهارت
sissy
آدم بی مهارت
versatility
روانی مهارت
salesmanship
مهارت در فروشندگی
up one's alley
<idiom>
مهارت درچیزی
wimp
آدم بی مهارت
softie/softy
آدم بی مهارت
wuss(y)
آدم بی مهارت
craft
مهارت نیرنگ
tactless
بی مهارت بی سلیقه
tactlessly
بی مهارت بی سلیقه
crafts
مهارت نیرنگ
tact
کاردانی مهارت
proficiency
مهارت تخصص
qualification
کسب مهارت
qualification
مهارت فنی
manipulation
انجام با مهارت
seamanship
مهارت در دریانوردی
qualifies
کسب مهارت
qualify
کسب مهارت
non-combatant
غیر رزمی
non combatant
غیر رزمی
readiness
امادگی رزمی
groups
گروه رزمی
field army
ارتش رزمی
combat surveillance
مراقبت رزمی
field commands
یکانهای رزمی
non-combatants
غیر رزمی
combatcommand
یکان رزمی
field glasses
عینک رزمی
combat team
تیم رزمی
martial arts
ورزشهای رزمی
combat trains
بنه رزمی
combat troops
عدههای رزمی
combat vehicle
خودروی رزمی
combatintelligence
اطلاعات رزمی
fighting load
بار رزمی
combat support
پشتیبانی رزمی
field commands
قسمتهای رزمی
heroic verse
شعر رزمی
combatdrill
تمرین رزمی
group
گروه رزمی
strength
استعداد رزمی
nonbattle
غیر رزمی
operational route
جاده رزمی
strengths
استعداد رزمی
service ammunition
مهمات رزمی
task organization
سازمان رزمی
herioic verse
شعر رزمی
field type
نوع رزمی
field duty
خدمات رزمی
field duty
ماموریت رزمی
field exercise
تمرین رزمی
field grade
رده رزمی
field gun
توپ رزمی
field manual
دستور رزمی
field officer
افسر رزمی
field order
دستورالعمل رزمی
field ration
جیره رزمی
field service
خدمات رزمی
tactical support
پشتیبانی رزمی
combat crew
خدمه رزمی
combat intelligence
اطلاعات رزمی
combat , elements
یکانهای رزمی
combat jump
پرش رزمی
combat , elements
عناصر رزمی
combat , echelon
یکان رزمی
combat , echelon
رده رزمی
combat outpost
پاسدار رزمی
combat arms
رسته رزمی
combat formation
ارایش رزمی
combat development
توسعه رزمی
tactical missile
موشک رزمی
combat duty
ماموریت رزمی
combat duty
امور رزمی
combat efficiency
کارایی رزمی
combat engineer
مهندسی رزمی
combat exercise
تمرین رزمی
combat forces
نیروهای رزمی
battle problems
مشکلات رزمی
c ration
جیره رزمی
combat power
قدرت رزمی
battle casualty
ضایعات رزمی
combat readiness
امادگی رزمی
combat ration
جیره رزمی
battle station
پایگاه رزمی
combat proficiency
شایستگی رزمی
damage
ضایعات رزمی
combat patrol
گشتی رزمی
fighting patrol
گشتی رزمی
showboating
نمایش دادن مهارت
sport skill pattern
الگوی مهارت ورزشی
stickhandling
مهارت در استفاده از چوب
surfmanship
مهارت در موج سواری
sword play
مهارت در بکارگیری شمشیر
fine art
هر مهارت هنری وفریف
technomotorial skill
مهارت تکنیکی- حرکتی
qualification record
پرونده مهارت فنی
skill level
پایه مهارت فنی
qualification badge
نشان مهارت در تیراندازی
wonderwork
کار عجیب مهارت
master
کسب مهارت کردن
mastered
کسب مهارت کردن
masters
کسب مهارت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com