English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
fixed ammunition مهمات ثابت
Search result with all words
semifixed مهمات نیمه ثابت
Other Matches
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
inventory fraction نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
ammo مهمات
munitions مهمات
ordnace مهمات
ammunition مهمات
ordnance مهمات
munition مهمات
standing ثابت دستورالعمل ثابت
caisson واگون مهمات
cook off گل کردن مهمات
inert مهمات مشقی
ammunition carrier مهمات بیار
ammunition carrier خودرو مهمات کش
ammunition chest جعبه مهمات
munitions of war مهمات جنگی
chemical ammunition مهمات شیمیایی
ammunition credit سهمیه مهمات
lot نوبه مهمات
ammunition condition وضعیت مهمات
munitioneer مهمات ساز
caisson صندوق مهمات
ammunition depot انبار مهمات
ammunition lot نوبه مهمات
ammunition pit زاغه مهمات
ammunition pit چاله مهمات
ammunition trains بنه مهمات
armed ammunition مهمات مسلح
artillery ammunition مهمات توپخانه
ammunition handler متصدی مهمات
ammunition dump زاغه مهمات
ammunition dump انبار مهمات
practice ammunition مهمات مشقی
ball ammunition مهمات مانوری
piggy back کیسه مهمات
blank ammunition مهمات مانوری
blank ammunition مهمات مشقی
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
service ammunition مهمات رزمی
bunkers زاغه مهمات
magazines انبار مهمات
igloo space زاغههای مهمات
magazine انبار مهمات
loads بارگیری مهمات
explosive ordnance مهمات منفجره
tracers مهمات رسام
tracer مهمات رسام
drill ammunition مهمات مشقی
load بارگیری مهمات
separate ammunition مهمات مجزا
separate loading مهمات مجزا
service ammunition مهمات جنگی
bunker زاغه مهمات
inert ammunition مهمات بی اثر
lived مهمات جنگی
cave زاغه مهمات
caves زاغه مهمات
live ammunition مهمات جنگی
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
ammunition barricade بستههای مهمات
live مهمات جنگی
inert ammunition مهمات مشقی
ammo zero مهمات تمام
arsenals انبار مهمات جنگی
lot number شماره نوبه مهمات
arsenal انبار مهمات جنگی
ammunition lift capability مقدورات حمل مهمات
shell room انبار مهمات ناو
ammunition day of supply روز اماد مهمات
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
ordnance مربوط به اسلحه و مهمات
ordnance مهمات ساز وبرگ
ammunition depot محل تدارک مهمات
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
ammo minus مهمات کمتر از نصف
ammunition depot محل نگهداری مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات ذخیره
ammo plus مهمات بیش از نصف
loading بارگیری مهمات درهواپیما
type load نوع مهمات هواپیما
type load نوع بار مهمات
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
destruction area منطقه تخریب مهمات
wracks قفسه مهمات و وسایل
gunrunner قاچاقچی اسلحه و مهمات
inventory lot نوبه ذخیره مهمات
wracked قفسه مهمات و وسایل
racks قفسه مهمات و وسایل
gun room مخزن مهمات درکشتی
racked قفسه مهمات و وسایل
rack قفسه مهمات و وسایل
igloo space زاغه بتونی مهمات
magazine space محوطه زاغه مهمات
armed ammunition مهمات اماده انفجار
armement مهمات کشتی جنگی
prescribed load بار مهمات مجاز
ammunition point نقطه اماد مهمات
paracaisson گاری مهمات کش دستی
ammunition modification بهتر سازی مهمات
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
feed belt نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
color codig علامت گذاری کردن مهمات
ammunition lift capability فرفیت حمل ونقل مهمات
required supply rate نواخت مهمات مورد نیاز
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
dunnage روپوش مهمات ضربه گیر
ammunition and toxic material open space انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
depot ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
small lot نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
depots ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
magazine flooding system سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
tarpaulin بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
tarpaulins بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
magazine space زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
inventory lot نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
inert ammunition مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
ordnance service خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
functional condition code کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
standard load بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
deliveries نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
delivery نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
scabbing بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
season cracking ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
lot integrity دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
fix ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
sponson جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
rearming تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
wet stowage نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
what state در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
burning rate سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
destruction site منطقه تخریب مهمات محل تخریب
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
fixing ثابت
disputeless ثابت
fiducial ثابت
fixed bridge پل ثابت
changeless ثابت
sustains ثابت
sustained ثابت
sustain ثابت
leger or ledger ثابت
constants ثابت
fix ثابت
steadied ثابت
fixes ثابت
inalterable ثابت
incommutable ثابت
constant ثابت
settled ثابت
resolute ثابت
loyal ثابت
fixed ثابت
specifics ثابت
specific ثابت
invariable ثابت
established ثابت
immovable ثابت
permanent ثابت
patting ثابت
steadiest ثابت
steady ثابت
steadying ثابت
pat ثابت
pats ثابت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com