English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (14 milliseconds)
English Persian
inert مهمات مشقی
blank ammunition مهمات مشقی
drill ammunition مهمات مشقی
inert ammunition مهمات مشقی
practice ammunition مهمات مشقی
Other Matches
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
blankest مشقی
blank مشقی
dummy cartridge فشنگ مشقی
drill mine مین مشقی
inert mine مین مشقی
target rifle تفنگ مشقی
drill ammunition گلوله مشقی
exercise mine مین مشقی
dummies گلوله مشقی ادمک
dummy گلوله مشقی ادمک
sham fight جنگ مشقی یا دروغی
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
target range مسافت هدف میدان تیر مشقی
inventory fraction نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
spotting charge خرج مشقی برای تصحیحات دیدبانی خرج مخصوص تنظیم تیر
writing pad زیر دستی زیر مشقی
ordnance مهمات
ammo مهمات
munitions مهمات
ammunition مهمات
ordnace مهمات
munition مهمات
service ammunition مهمات رزمی
ball ammunition مهمات مانوری
ammunition dump زاغه مهمات
artillery ammunition مهمات توپخانه
ammunition handler متصدی مهمات
armed ammunition مهمات مسلح
separate loading مهمات مجزا
ammunition trains بنه مهمات
ammunition pit چاله مهمات
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
ammunition pit زاغه مهمات
ammunition lot نوبه مهمات
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
service ammunition مهمات جنگی
blank ammunition مهمات مانوری
inert ammunition مهمات بی اثر
igloo space زاغههای مهمات
fixed ammunition مهمات ثابت
explosive ordnance مهمات منفجره
munitioneer مهمات ساز
munitions of war مهمات جنگی
piggy back کیسه مهمات
cook off گل کردن مهمات
chemical ammunition مهمات شیمیایی
separate ammunition مهمات مجزا
caisson واگون مهمات
caisson صندوق مهمات
live ammunition مهمات جنگی
ammunition dump انبار مهمات
ammunition depot انبار مهمات
tracer مهمات رسام
magazines انبار مهمات
magazine انبار مهمات
loads بارگیری مهمات
load بارگیری مهمات
bunkers زاغه مهمات
bunker زاغه مهمات
lived مهمات جنگی
live مهمات جنگی
caves زاغه مهمات
cave زاغه مهمات
lot نوبه مهمات
tracers مهمات رسام
ammo zero مهمات تمام
ammunition barricade بستههای مهمات
ammunition condition وضعیت مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات
ammunition carrier خودرو مهمات کش
ammunition chest جعبه مهمات
ammunition carrier مهمات بیار
racks قفسه مهمات و وسایل
rack قفسه مهمات و وسایل
igloo space زاغه بتونی مهمات
gun room مخزن مهمات درکشتی
semifixed مهمات نیمه ثابت
gunrunner قاچاقچی اسلحه و مهمات
wracked قفسه مهمات و وسایل
ammunition lift capability مقدورات حمل مهمات
loading بارگیری مهمات درهواپیما
wracks قفسه مهمات و وسایل
ordnance مربوط به اسلحه و مهمات
paracaisson گاری مهمات کش دستی
magazine space محوطه زاغه مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات ذخیره
lot number شماره نوبه مهمات
ammunition day of supply روز اماد مهمات
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
prescribed load بار مهمات مجاز
inventory lot نوبه ذخیره مهمات
ordnance مهمات ساز وبرگ
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
racked قفسه مهمات و وسایل
ammunition depot محل نگهداری مهمات
type load نوع بار مهمات
ammunition depot محل تدارک مهمات
type load نوع مهمات هواپیما
ammunition modification بهتر سازی مهمات
ammo minus مهمات کمتر از نصف
ammo plus مهمات بیش از نصف
armement مهمات کشتی جنگی
armed ammunition مهمات اماده انفجار
ammunition point نقطه اماد مهمات
arsenals انبار مهمات جنگی
destruction area منطقه تخریب مهمات
arsenal انبار مهمات جنگی
shell room انبار مهمات ناو
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
dunnage روپوش مهمات ضربه گیر
feed belt نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
color codig علامت گذاری کردن مهمات
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
ammunition lift capability فرفیت حمل ونقل مهمات
required supply rate نواخت مهمات مورد نیاز
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
small lot نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
magazine flooding system سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
ordnance service خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
tarpaulin بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
depot ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
functional condition code کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
depots ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
inert ammunition مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
inventory lot نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
ammunition and toxic material open space انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
magazine space زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
tarpaulins بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
standard load بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
delivery نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
deliveries نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
scabbing بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
season cracking ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
lot integrity دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
sponson جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
wet stowage نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
rearming تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
what state در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
burning rate سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
destruction site منطقه تخریب مهمات محل تخریب
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
pallets چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
pallet چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
unexploded عمل نکرده مهمات عمل نکرده
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com