Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
semifixed
مهمات نیمه ثابت
Other Matches
fixed ammunition
مهمات ثابت
semifixed
نیمه ثابت
overlapped
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
interlap
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorses
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorse
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
semilustrous
نیمه درخشان نیمه مجلل
semipublic
نیمه عمومی نیمه دولتی
splicing
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
static test
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
half life
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
standing orders
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
ammunition
مهمات
ammo
مهمات
ordnance
مهمات
ordnace
مهمات
munition
مهمات
munitions
مهمات
standing
ثابت دستورالعمل ثابت
blank ammunition
مهمات مانوری
tracer
مهمات رسام
tracers
مهمات رسام
piggy back
کیسه مهمات
artillery ammunition
مهمات توپخانه
blank ammunition
مهمات مشقی
ammunition depot
انبار مهمات
bunkers
زاغه مهمات
bunker
زاغه مهمات
ammunition dump
انبار مهمات
ammunition dump
زاغه مهمات
inert ammunition
مهمات مشقی
cave
زاغه مهمات
ammunition handler
متصدی مهمات
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
inert ammunition
مهمات بی اثر
separate ammunition
مهمات مجزا
ammunition barricade
بستههای مهمات
ammo zero
مهمات تمام
cook off
گل کردن مهمات
load
بارگیری مهمات
caisson
واگون مهمات
live ammunition
مهمات جنگی
caisson
صندوق مهمات
ball ammunition
مهمات مانوری
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
practice ammunition
مهمات مشقی
service ammunition
مهمات رزمی
ammunition carrier
مهمات بیار
separate loading
مهمات مجزا
magazines
انبار مهمات
drill ammunition
مهمات مشقی
explosive ordnance
مهمات منفجره
ammunition credit
سهمیه مهمات
loads
بارگیری مهمات
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
munitions of war
مهمات جنگی
munitioneer
مهمات ساز
service ammunition
مهمات جنگی
lived
مهمات جنگی
ammunition pit
چاله مهمات
ammunition pit
زاغه مهمات
live
مهمات جنگی
ammunition lot
نوبه مهمات
ammunition condition
وضعیت مهمات
lot
نوبه مهمات
armed ammunition
مهمات مسلح
magazine
انبار مهمات
inert
مهمات مشقی
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
ammunition trains
بنه مهمات
caves
زاغه مهمات
igloo space
زاغههای مهمات
ammunition chest
جعبه مهمات
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
magazine space
محوطه زاغه مهمات
type load
نوع بار مهمات
loading
بارگیری مهمات درهواپیما
type load
نوع مهمات هواپیما
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
gun room
مخزن مهمات درکشتی
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
prescribed load
بار مهمات مجاز
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
ammunition depot
محل تدارک مهمات
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
arsenal
انبار مهمات جنگی
arsenals
انبار مهمات جنگی
igloo space
زاغه بتونی مهمات
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
rack
قفسه مهمات و وسایل
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
racked
قفسه مهمات و وسایل
racks
قفسه مهمات و وسایل
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
wracked
قفسه مهمات و وسایل
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
wracks
قفسه مهمات و وسایل
armement
مهمات کشتی جنگی
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
inventory lot
نوبه ذخیره مهمات
ammo plus
مهمات بیش از نصف
lot number
شماره نوبه مهمات
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
shell room
انبار مهمات ناو
ammunition point
نقطه اماد مهمات
destruction area
منطقه تخریب مهمات
ordnance
مهمات ساز وبرگ
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
ammunition lift capability
فرفیت حمل ونقل مهمات
feed belt
نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
color codig
علامت گذاری کردن مهمات
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
required supply rate
نواخت مهمات مورد نیاز
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
dunnage
روپوش مهمات ضربه گیر
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
tarpaulins
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
tarpaulin
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
small lot
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
inventory lot
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
magazine flooding system
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
functional condition code
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
depot
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
depots
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
ammunition and toxic material open space
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
delivery
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
deliveries
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
season cracking
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
lot integrity
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
fixes
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
wet stowage
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
rearming
تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
half area
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
what state
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
mid-
نیمه
semi
نیمه
stiffish
نیمه شق
semis
نیمه
mid
نیمه
division line
خط نیمه
moiety
نیمه
half deck
نیمه پل
midnight
نیمه شب
part way
نیمه
in noon of night
در نیمه شب
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
semilog
نیمه لگاریتمی
semilogarithmic
نیمه لگاریتمی
semiliquid
نیمه مایع
semiformal
نیمه رسمی
semifluid
نیمه ابکی
semigloss
نیمه درخشان
semigloss
نیمه شفاف
semihard
نیمه سخت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com