Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
matter
مهم بودن اهمیت داشتن
mattered
مهم بودن اهمیت داشتن
mattering
مهم بودن اهمیت داشتن
matters
مهم بودن اهمیت داشتن
Other Matches
import
اهمیت داشتن
importing
اهمیت داشتن
imported
اهمیت داشتن
inconsiderably
بی داشتن اهمیت
concern
اهمیت داشتن
concerns
اهمیت داشتن
to carry weight
نفوذ یا اهمیت داشتن
to concern something
مربوط بودن
[شدن]
به چیزی
[ربط داشتن به چیزی]
[بابت چیزی بودن]
secondary
در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
suspects
شک داشتن مظنون بودن
suspect
شک داشتن مظنون بودن
suspecting
شک داشتن مظنون بودن
tended
متمایل بودن به گرایش داشتن
finger in the pie
<idiom>
دست داشتن ،مسئول بودن
tend
متمایل بودن به گرایش داشتن
loves
عشق داشتن عاشق بودن
tends
متمایل بودن به گرایش داشتن
detest
تنفر داشتن از بیزار بودن از
tending
متمایل بودن به گرایش داشتن
merited
شایسته بودن استحقاق داشتن
loved
عشق داشتن عاشق بودن
meriting
شایسته بودن استحقاق داشتن
undulate
تموج داشتن موجدار بودن
to have an interest
[in]
سهم داشتن
[شریک بودن]
[در]
detesting
تنفر داشتن از بیزار بودن از
detests
تنفر داشتن از بیزار بودن از
yearn
اشتیاق داشتن مشتاق بودن
yearned
اشتیاق داشتن مشتاق بودن
abounds
زیاد بودن وفور داشتن
adhere
توافق داشتن متفق بودن
deserves
لایق بودن استحقاق داشتن
deserves
سزاوار بودن شایستگی داشتن
deserve
لایق بودن استحقاق داشتن
deserve
سزاوار بودن شایستگی داشتن
merits
شایسته بودن استحقاق داشتن
abounding
زیاد بودن وفور داشتن
abounded
زیاد بودن وفور داشتن
yearns
اشتیاق داشتن مشتاق بودن
undulated
تموج داشتن موجدار بودن
adequateness
توافق داشتن متفق بودن
site
قرار داشتن مستقر بودن
sited
قرار داشتن مستقر بودن
adhered
توافق داشتن متفق بودن
adheres
توافق داشتن متفق بودن
requiring
نیاز داشتن لازم بودن
sites
قرار داشتن مستقر بودن
adhering
توافق داشتن متفق بودن
requires
نیاز داشتن لازم بودن
love
عشق داشتن عاشق بودن
to have patience
شکیبا بودن صبر داشتن
undulates
تموج داشتن موجدار بودن
expect
انتظار داشتن منتظر بودن
require
نیاز داشتن لازم بودن
expects
انتظار داشتن منتظر بودن
expecting
انتظار داشتن منتظر بودن
merit
شایسته بودن استحقاق داشتن
dominate
حکمفرما بودن تسلط داشتن
dominated
حکمفرما بودن تسلط داشتن
expected
انتظار داشتن منتظر بودن
dominates
حکمفرما بودن تسلط داشتن
may
توانایی داشتن قادر بودن
required
نیاز داشتن لازم بودن
relative humidity
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
equivalents
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
overpoise
مهمتر بودن از بیشتر نفوذ داشتن از
To be in the ring (arena).
تو گود بودن ( درمتن قرار داشتن )
to be together with somebody
با کسی بودن و رابطه جنسی داشتن
play second fiddle to someone
<idiom>
ازنظر مهم بودن مقام دوم داشتن
To be a good conversationalist .
دهان گرمی داشتن ( خوش صحبت بودن )
to wobble
[rotate unevenly]
لنگ بودن
[تاب داشتن]
[به طور نامنظم چرخیدن]
[اصطلاح روزمره]
outclassed
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassing
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclass
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclasses
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
of secondary importance
از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
shimmers
روشنایی لرزان داشتن دارای تصویر یا شکل لرزان ومرتعش بودن
shimmering
روشنایی لرزان داشتن دارای تصویر یا شکل لرزان ومرتعش بودن
shimmer
روشنایی لرزان داشتن دارای تصویر یا شکل لرزان ومرتعش بودن
shimmered
روشنایی لرزان داشتن دارای تصویر یا شکل لرزان ومرتعش بودن
stand by
<idiom>
پشت کسی بودن ،هوای کسی را داشتن
money to burn
<idiom>
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
to keep down
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
off the map
بی اهمیت
significance
اهمیت
immaterial
بی اهمیت
mattering
اهمیت
matters
اهمیت
mattered
اهمیت
worthless
بی اهمیت
nonsignificant
کم اهمیت
notability
اهمیت
matter
اهمیت
indifferent
بی اهمیت
notbility
اهمیت
of no consequence
بی اهمیت
unmeaning
بی اهمیت
of no account
بی اهمیت
emphasis
اهمیت
of no significance
بی اهمیت
materiality
اهمیت
dimensions
اهمیت
piddling
بی اهمیت
two bit
بی اهمیت
two-bit
بی اهمیت
seriousness
اهمیت
trifler
بی اهمیت
inconsiderable
بی اهمیت
small change
کم اهمیت
importance
اهمیت
inconseqential
بی اهمیت
weensy
بی اهمیت
weightiness
اهمیت
unimportant
بی اهمیت
worthful
پر اهمیت
main
با اهمیت
small-time
بی اهمیت
inconsequential
بی اهمیت
self importance
اهمیت
momentousness
اهمیت
dimension
اهمیت
concernment
اهمیت
momentous
با اهمیت
negligible
بی اهمیت
weenier
بی اهمیت
weeniest
بی اهمیت
weeny
بی اهمیت
small time
بی اهمیت
technical
کم اهمیت
proffer
تقدیم داشتن عرضه داشتن
differing
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
to have by heart
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
differs
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
resided
اقامت داشتن مسکن داشتن
differ
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffering
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffers
تقدیم داشتن عرضه داشتن
cost
قیمت داشتن ارزش داشتن
reside
اقامت داشتن مسکن داشتن
resides
اقامت داشتن مسکن داشتن
proffered
تقدیم داشتن عرضه داشتن
abhorred
بیم داشتن از ترس داشتن از
meaner
مقصود داشتن هدف داشتن
mean
مقصود داشتن هدف داشتن
hope
انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoping
انتظار داشتن ارزو داشتن
abhors
بیم داشتن از ترس داشتن از
hoped
انتظار داشتن ارزو داشتن
abhorring
بیم داشتن از ترس داشتن از
meanest
مقصود داشتن هدف داشتن
emphasize
اهمیت دادن
playdown
اهمیت ندادن
emphasising
اهمیت دادن
dont mention it
اهمیت ندارد
emphasizing
اهمیت دادن
piece de resistance
کارپر اهمیت
no matter
اهمیت ندارد
self consequence
اهمیت بخود
no object
اهمیت ندارد
what the odds
چه اهمیت دارد
emphasises
اهمیت دادن
to make an account of
اهمیت دادن به
to attach importance to
اهمیت دادن به
minutiae
جزئیات کم اهمیت
criticalness
اهمیت موقع
emphasizes
اهمیت دادن
economic significance
اهمیت اقتصادی
small beer
چیز بی اهمیت
what matter?
چه اهمیت دارد
small timer
ادم بی اهمیت
snippersnapper
ادم بی اهمیت
emphasized
اهمیت دادن
stress
اهمیت تاکید
stresses
اهمیت تاکید
stressing
اهمیت تاکید
emphasised
اهمیت دادن
relative importance
اهمیت نسبی
meaner
بی اهمیت حد وسط
to make a point of
اهمیت دادن
to make light of
اهمیت ندادن
trivializes
بی اهمیت دانستن
pith
مخ استخوان اهمیت
trivia
چیزهای بی اهمیت
slights
شخص بی اهمیت
slighting
شخص بی اهمیت
let it go hang
اهمیت ندهید
slighter
شخص بی اهمیت
nobody
ادم بی اهمیت
slighted
شخص بی اهمیت
slight
شخص بی اهمیت
trivialize
بی اهمیت شدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com