Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
English
Persian
engineer
مهندسی
engineered
مهندسی
engineers
مهندسی
engineering
مهندسی
Other Matches
to react to something
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
to respond to something
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
civil engineering works
بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
engineers
قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineered
قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer
قسمت مهندسی رسته مهندسی
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
slide rules
خط کش مهندسی
slide rule
خط کش مهندسی
architecht's scale
خط کش مهندسی
engineer's scale
خط کش مهندسی
sliding rule
خط کش مهندسی
hydrulic engineering
مهندسی هیدرولیک
engineer division
قسمت مهندسی
gas engineering
مهندسی گاز
fuel engineering
مهندسی سوخت
engineering surveys
مطالعات مهندسی
engineering steel
فولاد مهندسی
engineering office
دفتر مهندسی
engineering material
مصالح مهندسی
engineering economics
اقتصاد مهندسی
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
illuminating engineering
مهندسی روشنایی
theodo;ite
دوربین مهندسی
structural engineering
مهندسی محاسب
sanitary engineering
مهندسی بهداشت
radio engineering
مهندسی رادیو
radar engineering
مهندسی رادار
quality engineering
مهندسی کیفیت
municipal engineering
مهندسی شهرسازی
metallurgical engineering
مهندسی متالوژی
mechanical engineering
مهندسی مکانیک
lighting engineering
مهندسی روشنایی
knowledge engineering
مهندسی معلومات
knowledge engineer
مهندسی دانش
knowledge engineer
مهندسی اگاهی
system engineering
مهندسی سیستم
genetic engineering
مهندسی ژنتیک
engineer battalion
گردان مهندسی
engineer
مهندسی کردن
abrasive cutting
برش
[مهندسی]
social engineering
مهندسی اجتماعی
sappers
قسمت مهندسی
sapper
قسمت مهندسی
to come to a stop
ایستادن
[مهندسی]
civil engineering
مهندسی ساختمان
engineers
مهندسی کردن
engineered
مهندسی کردن
architecht's scale
خط کش مقیاس مهندسی
chemical engineering
مهندسی شیمی
communication engineering
مهندسی مخابرات
computer engineering
مهندسی کامپیوتر
division engineer
مهندسی لشگر
electric engineering
مهندسی برق
combat engineer
مهندسی رزمی
to come to a stop
متوقف شدن
[مهندسی]
to fold up
به بالا کج کردن
[مهندسی]
genetic engineering
مهندسی زاد شناختی
to hinge up
به بالا کج کردن
[مهندسی]
cutting wire
سیم برش
[مهندسی]
to tilt up
به بالا کج کردن
[مهندسی]
to turn up
[collar]
به بالا کج کردن
[مهندسی]
self-aligning
<adj.>
خود تنظیمگر
[مهندسی]
official calibration
واسنجی رسمی
[مهندسی]
parallax error
خطای پارالاکس
[مهندسی]
catch
[latch]
دندانه
[چفت]
[مهندسی]
to come to a stop
از کار افتادن
[مهندسی]
to zeroize
صفر کردن
[مهندسی]
to zeroise
[British E]
صفر کردن
[مهندسی]
capacitor
خازن
[فیزیک]
[مهندسی]
division engineer
یکان مهندسی لشگر
flame cutting
جوش بری
[مهندسی]
gas cutting
برشکاری گازی
[مهندسی]
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
high frequency engineering
مهندسی فرکانس بالا
highway engineering
مهندسی جاده سازی
human factors engineering
مهندسی عوامل انسانی
diode
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
civil engineering
مهندسی راه و ساختمان
rectifier
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
theodolite
زاویه سنج مهندسی
theodolites
زاویه سنج مهندسی
abrasive cutting
اره کاری
[مهندسی]
diode
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
light current engineering
مهندسی جریان ضعیف
tin snips
قیچی اهن بر مهندسی
telephone engineering
تکنیک یا مهندسی تلفن
low voltage engineering
مهندسی فشار ضعیف
software engineering
مهندسی نرم افزار
tunnel diode
مهندسی دیود تانل
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
precision engineering
مهندسی ابزار دقیق
superconductor
ابررسانا
[فیزیک]
[مهندسی]
diode
دوقطبی الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
Parts-per notation
بخش در یکای سنجش
[مهندسی]
rectifier
دوقطبی الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
electrical outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power point
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
capacity
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
oil level indicator
نشانگر سطح روغن
[مهندسی]
static equilibrium
تعادل استاتیک
[فیزیک]
[مهندسی]
mechanical equilibrium
تعادل استاتیک
[فیزیک]
[مهندسی]
electrical circuit
مدار الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
mechanical equilibrium
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
capacity
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
capacity
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
static equilibrium
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
convenience outlet
[American]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
uprating
بهبود میزان کارائی
[مهندسی]
railroad engineering
مهندسی یا تکنیک راه اهن
accumulator
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
adjustable stop
توقف قابل تنظیم
[مهندسی]
power pack
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
Barlow's wheel
چرخ بارلو
[مهندسی برق]
Internet
مهندسی و مدیریت اینترنت است
IAB
مهندسی و مدیریت اینترنت است
notch
دستگیره
[دندانه]
[چفت]
[مهندسی]
cutting press
پرس قطع کننده
[مهندسی]
high tension engineering
مهندسی فشار قوی الکتریکی
engineering drawing
طراحی و نقشه کشی مهندسی
high frequency electrical engineering
مهندسی برق فرکانس بالا
faulty connection
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
globe valve
شیر سوپاپی
[صنعت]
[تکنولوژی ]
[مهندسی]
to start up something
دستگاهی
[کارخانه ای]
را راه انداختن
[مهندسی]
to plug
متصل کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
globe valve
شیر بشقابی
[صنعت]
[تکنولوژی ]
[مهندسی]
automotive engineering
تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
cae
Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
to put something into operation
دستگاهی
[کارخانه ای]
را راه انداختن
[مهندسی]
charge carrier
حامل بار
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
solar cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
theodolites
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolite
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
deep discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
dimensionless quantity
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
to tap
ولتاژ مشخص کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
upgrading
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
to tap
وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
guarded output
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
default
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default value
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default value
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default setting
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
set value
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
set value
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
stress
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
ices
System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
to tap
با پایانه در وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
default setting
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
fortran
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
fits units with ... connection
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
stop
[Engineering]
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
end stop
[Engineering]
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
macdraw
معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
fielded
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
kinematics
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
fields
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
to anneal
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
international
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres
[British E]
صفر ممیز صفر دو میلیمتر
[ریاضی]
[فیزیک]
[مهندسی]
0.02 mm - Point-zero-two millimeters
[American E]
صفر ممیز صفر دو میلیمتر
[ریاضی]
[فیزیک]
[مهندسی]
to block and bleed
[valve]
مسدود کردن و تخلیه کردن
[دریچه]
[مهندسی]
bionics
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
pioneer tools
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com