English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
structural engineering مهندسی محاسب
Other Matches
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
calculator محاسب
calculators محاسب
computing sight دوربین محاسب
range keeper محاسب توپ
calculators حسابگر محاسب
an a calculator محاسب دقیق
calculator حسابگر محاسب
computing gunsight دوربین محاسب توپ
predictor دستگاه محاسب تیر
range keeper محاسب مسافت توپ
prediction mechanism دستگاه محاسب تیر
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
predictor دستگاه محاسب زمان انفجار
computing gunsight دوربین محاسب عناصر تیر
prediction mechanism دستگاه مدبر یا محاسب سبقت هدف
arithmatic unit قسمت حافظه ماشین حساب دستگاه محاسب کامپیوتر
analytical engine ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
architecht's scale خط کش مهندسی
engineer's scale خط کش مهندسی
sliding rule خط کش مهندسی
engineers مهندسی
engineer مهندسی
slide rule خط کش مهندسی
slide rules خط کش مهندسی
engineering مهندسی
engineered مهندسی
to come to a stop ایستادن [مهندسی]
engineering surveys مطالعات مهندسی
lighting engineering مهندسی روشنایی
knowledge engineering مهندسی معلومات
knowledge engineer مهندسی دانش
fuel engineering مهندسی سوخت
gas engineering مهندسی گاز
illuminating engineering مهندسی روشنایی
hydrulic engineering مهندسی هیدرولیک
mechanical engineering مهندسی مکانیک
theodo;ite دوربین مهندسی
system engineering مهندسی سیستم
sanitary engineering مهندسی بهداشت
radio engineering مهندسی رادیو
radar engineering مهندسی رادار
quality engineering مهندسی کیفیت
genetic engineering مهندسی ژنتیک
municipal engineering مهندسی شهرسازی
metallurgical engineering مهندسی متالوژی
engineering steel فولاد مهندسی
engineering office دفتر مهندسی
engineering material مصالح مهندسی
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
civil engineering مهندسی ساختمان
knowledge engineer مهندسی اگاهی
computer engineering مهندسی کامپیوتر
communication engineering مهندسی مخابرات
social engineering مهندسی اجتماعی
abrasive cutting برش [مهندسی]
engineer مهندسی کردن
combat engineer مهندسی رزمی
chemical engineering مهندسی شیمی
engineered مهندسی کردن
division engineer مهندسی لشگر
engineer division قسمت مهندسی
electric engineering مهندسی برق
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
sappers قسمت مهندسی
sapper قسمت مهندسی
engineers مهندسی کردن
engineer battalion گردان مهندسی
engineering economics اقتصاد مهندسی
self-aligning <adj.> خود تنظیمگر [مهندسی]
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
to zeroize صفر کردن [مهندسی]
parallax error خطای پارالاکس [مهندسی]
official calibration واسنجی رسمی [مهندسی]
to zeroise [British E] صفر کردن [مهندسی]
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
to turn up [collar] به بالا کج کردن [مهندسی]
to come to a stop متوقف شدن [مهندسی]
to tilt up به بالا کج کردن [مهندسی]
to hinge up به بالا کج کردن [مهندسی]
to fold up به بالا کج کردن [مهندسی]
to come to a stop از کار افتادن [مهندسی]
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
diode یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
flame cutting جوش بری [مهندسی]
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
precision engineering مهندسی ابزار دقیق
rectifier دیود [فیزیک] [مهندسی]
abrasive cutting اره کاری [مهندسی]
theodolites زاویه سنج مهندسی
superconductor ابررسانا [فیزیک] [مهندسی]
low voltage engineering مهندسی فشار ضعیف
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
high frequency engineering مهندسی فرکانس بالا
highway engineering مهندسی جاده سازی
division engineer یکان مهندسی لشگر
capacitor خازن [فیزیک] [مهندسی]
light current engineering مهندسی جریان ضعیف
software engineering مهندسی نرم افزار
tunnel diode مهندسی دیود تانل
cutting wire سیم برش [مهندسی]
tin snips قیچی اهن بر مهندسی
telephone engineering تکنیک یا مهندسی تلفن
theodolite زاویه سنج مهندسی
diode دیود [فیزیک] [مهندسی]
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
static equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
output [of a circuit or device] خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power point [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical circuit مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
diode دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
Parts-per notation بخش در یکای سنجش [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
oil level indicator نشانگر سطح روغن [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
electrical outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
railroad engineering مهندسی یا تکنیک راه اهن
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
high frequency electrical engineering مهندسی برق فرکانس بالا
power outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
Barlow's wheel چرخ بارلو [مهندسی برق]
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
uprating بهبود میزان کارائی [مهندسی]
convenience outlet [American] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
notch دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
adjustable stop توقف قابل تنظیم [مهندسی]
cutting press پرس قطع کننده [مهندسی]
engineering drawing طراحی و نقشه کشی مهندسی
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
to start up something دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
faulty connection رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
to plug متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
to put something into operation دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
globe valve شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
cae Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
charge carrier حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
automotive engineering تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
globe valve شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
theodolites دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
upgrading به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
theodolite دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
deep discharge تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
dimensionless quantity کمیت بدون بعد [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
to tap ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
guarded output خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
to tap وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
default setting تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
set value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default setting تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
set value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
stress یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
ices System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
to tap با پایانه در وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
default value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
fortran یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
fits units with ... connection مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
end stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
field مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fielded مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
internationals ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com