English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (12 milliseconds)
English Persian
gas engineering مهندسی گاز
Search result with all words
field مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fielded مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
stress یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
engineer مهندسی کردن
engineer مهندسی
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineered مهندسی کردن
engineered مهندسی
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers مهندسی کردن
engineers مهندسی
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
civil engineering مهندسی ساختمان
ices System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
slide rule خط کش مهندسی
slide rules خط کش مهندسی
engineering مهندسی
international ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
sapper قسمت مهندسی
sappers قسمت مهندسی
theodolite دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolite زاویه سنج مهندسی
theodolites دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolites زاویه سنج مهندسی
social engineering مهندسی اجتماعی
abrasive cutting برش [مهندسی]
abrasive cutting اره کاری [مهندسی]
architecht's scale خط کش مهندسی
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
automotive engineering تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
bionics مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
cae Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
chemical engineering مهندسی شیمی
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
combat engineer مهندسی رزمی
communication engineering مهندسی مخابرات
computer engineering مهندسی کامپیوتر
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
cutting press پرس قطع کننده [مهندسی]
division engineer یکان مهندسی لشگر
division engineer مهندسی لشگر
electric engineering مهندسی برق
engineer battalion گردان مهندسی
engineer division قسمت مهندسی
engineer's scale خط کش مهندسی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
engineering drawing طراحی و نقشه کشی مهندسی
engineering economics اقتصاد مهندسی
engineering material مصالح مهندسی
engineering office دفتر مهندسی
engineering steel فولاد مهندسی
engineering surveys مطالعات مهندسی
flame cutting جوش بری [مهندسی]
fortran یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
fuel engineering مهندسی سوخت
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
high frequency electrical engineering مهندسی برق فرکانس بالا
high frequency engineering مهندسی فرکانس بالا
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
highway engineering مهندسی جاده سازی
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
hydrulic engineering مهندسی هیدرولیک
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
illuminating engineering مهندسی روشنایی
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
knowledge engineer مهندسی اگاهی
knowledge engineer مهندسی دانش
knowledge engineering مهندسی معلومات
light current engineering مهندسی جریان ضعیف
lighting engineering مهندسی روشنایی
low voltage engineering مهندسی فشار ضعیف
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
mechanical engineering مهندسی مکانیک
metallurgical engineering مهندسی متالوژی
municipal engineering مهندسی شهرسازی
pioneer tools وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
precision engineering مهندسی ابزار دقیق
quality engineering مهندسی کیفیت
radar engineering مهندسی رادار
radio engineering مهندسی رادیو
railroad engineering مهندسی یا تکنیک راه اهن
sanitary engineering مهندسی بهداشت
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
sliding rule خط کش مهندسی
software engineering مهندسی نرم افزار
structural engineering مهندسی محاسب
system engineering مهندسی سیستم
telephone engineering تکنیک یا مهندسی تلفن
theodo;ite دوربین مهندسی
tin snips قیچی اهن بر مهندسی
tunnel diode مهندسی دیود تانل
Other Matches
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
genetic engineering مهندسی ژنتیک
to come to a stop ایستادن [مهندسی]
to come to a stop متوقف شدن [مهندسی]
to fold up به بالا کج کردن [مهندسی]
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
to hinge up به بالا کج کردن [مهندسی]
cutting wire سیم برش [مهندسی]
to tilt up به بالا کج کردن [مهندسی]
to turn up [collar] به بالا کج کردن [مهندسی]
self-aligning <adj.> خود تنظیمگر [مهندسی]
official calibration واسنجی رسمی [مهندسی]
parallax error خطای پارالاکس [مهندسی]
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
to come to a stop از کار افتادن [مهندسی]
to zeroize صفر کردن [مهندسی]
to zeroise [British E] صفر کردن [مهندسی]
capacitor خازن [فیزیک] [مهندسی]
diode یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
diode دیود [فیزیک] [مهندسی]
rectifier دیود [فیزیک] [مهندسی]
superconductor ابررسانا [فیزیک] [مهندسی]
diode دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
Parts-per notation بخش در یکای سنجش [مهندسی]
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
electrical outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power point [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
capacity [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
output [of a circuit or device] خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
oil level indicator نشانگر سطح روغن [مهندسی]
static equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
electrical circuit مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
static equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
convenience outlet [American] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
uprating بهبود میزان کارائی [مهندسی]
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
adjustable stop توقف قابل تنظیم [مهندسی]
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
Barlow's wheel چرخ بارلو [مهندسی برق]
notch دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
faulty connection رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
globe valve شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
to start up something دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
to plug متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
globe valve شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
to put something into operation دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
charge carrier حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
deep discharge تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
dimensionless quantity کمیت بدون بعد [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
to tap ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
upgrading به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
to tap وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
guarded output خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
default تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default setting تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
set value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
set value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
to tap با پایانه در وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
default setting تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
fits units with ... connection مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
end stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres [British E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
0.02 mm - Point-zero-two millimeters [American E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
to block and bleed [valve] مسدود کردن و تخلیه کردن [دریچه] [مهندسی]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com