Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (8 milliseconds)
English
Persian
electronic engineer
مهندس الکترونیک
Other Matches
flight engineer
مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
resident engineer
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
engineer
مهندس
engineered
مهندس
dielectric
دی الکترونیک
engineer in chief
سر مهندس
electronics
الکترونیک
engineers
مهندس
electronic
الکترونیک
baccalaureate
لیسانسیه یا مهندس
field engineer
مهندس پایکار
computer engineer
مهندس کامپیوتر
engineer battalion
گردان مهندس
electronic warfare
جنگ الکترونیک
bachelors
لیسانسیه مهندس
electronic engineer
کارشناس الکترونیک
automotive engineer
مهندس مکانیک
electron optics
نورشناخت الکترونیک
design engineer
مهندس طراح
communication engineer
مهندس مخابرات
avionics
الکترونیک هواپیمایی
electric engineer
مهندس برق
consulting engineer
مهندس مشاور
first engineer
مهندس اول
flight engineer
مهندس پرواز
telecommunication engineer
مهندس ارتباطات
system engineer
مهندس سیستم
structual engineering
مهندس سازهای
structual engineering
مهندس ساختمانی
rolling mill engineer
مهندس نوردکاری
road engineer
مهندس راه
production engineer
مهندس تولید
microelectronics
ریز الکترونیک
metallogical engineer
مهندس متالوژی
systems engineer
مهندس سیستم
integrate electronics
الکترونیک مجتمع
specialist engineering
مهندس متخصص
industrial electronic
الکترونیک صنعتی
mechanical engineer
مهندس مکانیک
gaseous electronics
الکترونیک گازی
town planner
مهندس شهرساز
bachelor
لیسانسیه مهندس
civil engineer
مهندس ساختمان
pioneers
مهندس استحکامات
pioneers
مهندس حفار
engineer
افسر مهندس
pioneered
مهندس استحکامات
supervisor engineer
مهندس نافر
pioneered
مهندس حفار
engineered
افسر مهندس
pioneer
مهندس استحکامات
pioneer
مهندس حفار
engineers
افسر مهندس
architect
مهندس معمار
civil engineer
مهندس شهرسازی
architects
مهندس معمار
civil engineers
مهندس شهرسازی
civil engineers
مهندس ساختمان
electronic
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
we are in need of two engineer
ما بدو تن مهندس نیازمندنیستیم
road engineer
مهندس جاده سازی
railway engineer
مهندس راه اهن
software engineer
مهندس نرم افزار
electronics
علم الکترونیک الکترونشناسی
civil engineers
مهندس راه وساختمان
civil engineer
مهندس راه وساختمان
communication and electronics
رسته مخابرات و الکترونیک
civil engineers
مهندس راه و ساختمان
applied economics engineer
مهندس اقتصاد صنعتی
field engineer
مهندس پای کار
customer engineer
مهندس سخت افزار
customer engineer
مهندس سخت افزاز
software engineering
مهندس نرم افزار
civil engineer
مهندس راه و ساختمان
power pack
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
electrical outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
convenience outlet
[American]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power point
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
accumulator
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
receptacle
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
iec
کمیسیون بین المللی الکترونیک
pioneered
پیش قدم سرباز مهندس حفار
aviationelectronic
بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
faulty connection
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
pioneers
پیش قدم سرباز مهندس حفار
pioneer
پیش قدم سرباز مهندس حفار
Several engineeres were removed from office.
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
photovoltaic cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
solar cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
to plug
متصل کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
He works as engineer.
او
[مرد]
به عنوان مهندس کار می کند.
eia
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
decay time
زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
guarded output
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
to tap
وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
to tap
ولتاژ مشخص کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
deep discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
to tap
با پایانه در وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
institute of electrical and
society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
opto electronics
تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
powering
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
power
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
fits units with ... connection
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
iee /s 00
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
burn out
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
recycle
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
point
نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
electronic jamming
تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
bionics
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com