Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
tightening material
مواد اب بندی کننده
Other Matches
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
food rationing
جیره بندی مواد غذائی
form utility
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
catchall
بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
coagulase
مواد منعقد کننده
tightening material
مواد عایق کننده
cleaner
مواد پاک کننده
coagulase
مواد دلمه یالخته کننده
grader
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
pyrotechnics
مواد فشفشفهای فشفشه روشن کننده
saprophagous
تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
oxydizing agents
مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
fastness of bleaching
ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
screed
شمشه جمع کننده مواد اضافی در سطح
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
form utility
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
rater
درجه بندی کننده
wager
شرط بندی کننده
wagers
شرط بندی کننده
sorter
دسته بندی کننده
wagered
شرط بندی کننده
bettor
شرط بندی کننده
tamping
بستن مواد مشتعل کننده به دور خرج کیپ کردن خرج
better
بهبودی یافتن چیز بهترشرط بندی کننده
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
ptomaine
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
transudate
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
entrymate
اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
dye-stuff
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications
طبقه بندی رده بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
lineaments
طرح بندی صورت بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
provisions
مواد
supplies
مواد
material
مواد
materials
مواد
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
excess stock
مواد اضافی
fine aggregate
مواد ریز
cohesive material
مواد چسبا
medics
مواد دارویی
balsamic materials
مواد بلسانی
radioactive material
مواد رادیواکتیو
washing agent
مواد شوینده
composite material
مواد مرکب
organic compound
مواد شیمیایی
suspended load
مواد غوطه ور
coherent materials
مواد چسبنده
backing material
مواد محافظ
lubricant
مواد روغنی
off the shelf
مواد در دسترس
glacial drift
مواد یخرفته
lubricants
مواد روغنی
cohesive materials
مواد چسبنده
mineral
مواد معدنی
proteins
مواد سفیدهای
protein
مواد سفیدهای
organic compound
مواد آلی
explosive ordnance
مواد منفجره
testing of materials
ازمایش مواد
assets
مواد لازم
practice material
مواد تمرینی
printed matter
مواد چاپی
fatigue of material
فرسودگی مواد
producer's goods
مواد تولیدی
oddments
مواد گوناگون
fertile meterial
مواد بارخیز
feed stock
مواد اولیه
purview
مواد اساسی
fixed material
مواد پایدار
qualifying clauses
مواد اصلاحی
fix
مواد مخدره
explosives
مواد سوزا
fission products
مواد اتمی
fixes
مواد مخدره
substitute material
مواد جانشینی
supplies officer
مسئول مواد
bill of material
فهرست مواد
bill of materials
فهرست مواد
joint sealing material
مواد درزبندی
natural products
مواد طبیعی
insulating material
مواد عایق
insulating compound
مواد عایق
petroleum
مواد نفتی
materials management
مدیریت مواد
joint filling compound
مواد درزبندی
instructional material
مواد اموزشی
instruction material
مواد درسی
inorganic materials
مواد غیرالی
materials handling
جابجایی مواد
alluvial deposit
مواد رسوبی
material costs
هزینههای مواد
material control
کنترل مواد
defense articles
مواد پدافندی
narcotic drugs
مواد مخدر
muffling material
مواد میرایی
jointing material
مواد پرکننده
joint filler
مواد درزبندی
materials transfer notes
دستورانتقال مواد
acaricide
مواد کنه کش
raw material
مواد خام
acetone bodies
مواد استونی
intromission
مواد الحاقی
raw materials
مواد اولیه
miscellaneous provisions
مواد متفرقه
active material
مواد عامل
materials requisition
درخواست مواد
material balance
موازنه مواد
overburden
مواد رویی
colorant
مواد رنگی
maintenance materials
مواد تعمیرات
sealing compound
مواد ضد نشت
magnetic materials
مواد مغناطیسی
stocks
مواد ذخیره
letter press
مواد چاپی
direct material
مواد مستقیم
operating supplies
مواد کمکی
indirect materials
مواد غیرمستقیم
raw materials
مواد خام
accessory substances
مواد فرعی
print
مواد چاپی
printed
مواد چاپی
prints
مواد چاپی
nutrition
مواد غذائی
cryptomaterial
مواد رمز
organic materials
مواد الی
dissolved solids
مواد محلول
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
hyped
اعتیاد به مواد مخدره
fine aggregate
مواد دانه ریز
hype
اعتیاد به مواد مخدره
exhausted materials
مواد تمام شده
roughage
مواد خوراکی زبر
keying material
مواد اصلی رمز
bunkers
مخزن مواد اولیه
bunker
مخزن مواد اولیه
supplies research
تحقیق درخصوص مواد
explosives
مواد قابل انفجار
raw stock
موجودی مواد خام
raw material stock
موجودی مواد اولیه
exudation
پخش یا پرتاب مواد
hyping
اعتیاد به مواد مخدره
hypes
اعتیاد به مواد مخدره
surfactants
مواد فعال در سطح
hyped up
اعتیاد به مواد مخدره
surface active agents
مواد فعال در سطح
ferriferous
دارای مواد اهنی
back up material
مواد پشت بند
inflammable substances
مواد قابل اشتعال
bill of materials
صورت حساب مواد
bill of quantities
فهرست کمی مواد
inflammables
مواد قابل اشتعال
neurodynamic substances
مواد پویاساز اعصاب
quantity surveyors
ارزیاب کمیت مواد
quantity surveyor
ارزیاب کمیت مواد
bin
مخزن مواد اولیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com