English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Adulterated foodstuff. مواد غذایی تقلبی
Other Matches
provision room انبار مواد غذایی
self digestion جذب خود بخود مواد غذایی
cure meat نمک سود کردن مواد غذایی
commissary store annex شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
malnutrition تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
ration credit تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
commissaries فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
k ration بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
agrobiology مطالعهء مواد غذایی خاک زیست شناسی خاک
ringing the changes ترویج پول تقلبی ازطریق اشاعه خرید اشیا و بعدپس دادن انها و گرفتن پول درست بجای پولهای تقلبی پرداخت شده
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
piratic تقلبی
made up تقلبی
made-up تقلبی
supposititious تقلبی
suppositious تقلبی
fraudlous تقلبی
pinchbeck تقلبی
unfathered تقلبی
counterfeits تقلبی
unfeigned تقلبی
counterfeited تقلبی
counterfeit تقلبی
counterfeiting تقلبی
adulterant چیز تقلبی
loaded dice طاس تقلبی
A counterfeit banknote. اسکناس تقلبی
imitation چیز تقلبی
imitations چیز تقلبی
knotless بافت تقلبی
shoddy کالای تقلبی
Fake articles. اجناس تقلبی
denaturant تقلبی مصنوعی
adulterine قاچاقی تقلبی
adulterate چیز تقلبی ساختن
adulterates چیز تقلبی ساختن
adulterating چیز تقلبی ساختن
dummies دروغی تقلبی موضع فریبنده
dummy دروغی تقلبی موضع فریبنده
uttering ترویج سکه تقلبی یا اسنادمجعول
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
messes هم غذایی
dietetical غذایی
trophic غذایی
alimental غذایی
alimentary غذایی
mess هم غذایی
diets رژیم غذایی
dieting برنامه غذایی
food pyramid هرم غذایی
ration جیره غذایی
diet برنامه غذایی
dieted رژیم غذایی
dieted برنامه غذایی
rationed جیره غذایی
rations جیره غذایی
diet رژیم غذایی
dieting رژیم غذایی
food poisoning مسمویت غذایی
food chain زنجیره غذایی
food chains زنجیره غذایی
diets برنامه غذایی
food industries صنایع غذایی
food perference رجحان غذایی
food preference پسند غذایی
food program برنامه غذایی
food web شبکه غذایی
nutritiveness خاصیت غذایی
lymph شیره غذایی
foodstuffs ماده غذایی
foodstuff ماده غذایی
food packet بسته غذایی
food dtufe stuff ماده غذایی
food deprivation محرومیت غذایی
regimens پرهیز غذایی
regimen پرهیز غذایی
acrylic fibers الیاف مصنوعی اکریلیک [گاه در فرش بصورت تقلبی به جای پشم استفاده می شود]
dietary مربوط به رژیم غذایی
botulism مسمومیت غذایی حاد
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
micronutrient عنصر غذایی کم مصرف
annual food plan برنامه غذایی سالیانه
dietetics برنامه ریزی غذایی
dailgy food allowance جیره غذایی روزانه
grazing food chain زنجیره غذایی چرندگان
dietetic وابسته به رژیم غذایی
macronutrient عنصر غذایی پر مصرف
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
stirabout غذایی شبیه اش جو جنب وجوش
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
table of food equivalents جدول ارزش جیره غذایی
ration factor ضریب اماد جیره غذایی
master menu برنامه غذایی اصلی یکان
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
nutrients ماده مقوی از لحاظ غذایی
nutrient ماده مقوی از لحاظ غذایی
convenience foods غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
convenience food غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
master menu لیست مبنای جیره غذایی اصلی
to have the munchies for something یکدفعه هوس چیزی [غذایی] را کردن
dietetics فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
I musn't eat food containing ... من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
utter false coin جریان انداختن سکه تقلبی ترویج سکه قلب
fraudulent weave [false] بافت تقلبی [بافته هایی با تعداد پود بیش از حد عرف در هر ردیف یعنی دو یا سه پود یا با استفاده از نخ های مصنوعی]
cereals حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereal حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
alternate knot گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
fudges غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudge غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
rug condition [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
brunch غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
brunches غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
false selvage شیرازه تقلبی [هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.]
materials مواد
provisions مواد
material مواد
supplies مواد
cohesive materials مواد چسبنده
sealing compound مواد ضد نشت
organic materials مواد الی
substitute material مواد جانشینی
bill of materials فهرست مواد
radioactive material مواد رادیواکتیو
qualifying clauses مواد اصلاحی
coherent materials مواد چسبنده
printed matter مواد چاپی
practice material مواد تمرینی
composite material مواد مرکب
cohesive material مواد چسبا
producer's goods مواد تولیدی
assets مواد لازم
purview مواد اساسی
fixed material مواد پایدار
overburden مواد رویی
print مواد چاپی
insulating material مواد عایق
intromission مواد الحاقی
joint filler مواد درزبندی
feed stock مواد اولیه
fatigue of material فرسودگی مواد
joint sealing material مواد درزبندی
explosive ordnance مواد منفجره
jointing material مواد پرکننده
excess stock مواد اضافی
fertile meterial مواد بارخیز
insulating compound مواد عایق
glacial drift مواد یخرفته
printed مواد چاپی
prints مواد چاپی
indirect materials مواد غیرمستقیم
maintenance materials مواد تعمیرات
inorganic materials مواد غیرالی
instruction material مواد درسی
fission products مواد اتمی
instructional material مواد اموزشی
letter press مواد چاپی
magnetic materials مواد مغناطیسی
materials transfer notes دستورانتقال مواد
miscellaneous provisions مواد متفرقه
defense articles مواد پدافندی
muffling material مواد میرایی
narcotic drugs مواد مخدر
natural products مواد طبیعی
fine aggregate مواد ریز
cryptomaterial مواد رمز
off the shelf مواد در دسترس
materials requisition درخواست مواد
raw material مواد خام
petroleum مواد نفتی
material balance موازنه مواد
material control کنترل مواد
material costs هزینههای مواد
materials handling جابجایی مواد
dissolved solids مواد محلول
materials management مدیریت مواد
direct material مواد مستقیم
operating supplies مواد کمکی
joint filling compound مواد درزبندی
lubricants مواد روغنی
mineral مواد معدنی
lubricant مواد روغنی
medics مواد دارویی
proteins مواد سفیدهای
protein مواد سفیدهای
washing agent مواد شوینده
explosives مواد سوزا
organic compound مواد شیمیایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com