Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (10 milliseconds)
English
Persian
trade barriers
موانع تجاری
Other Matches
entrammel
موانع
the impediment of a road
موانع جاده
impediments to marriage
موانع نکاح
impeachments to marriage
موانع نکاح
impeachments of inheritance
موانع ارث
obstacle course
میدان موانع
economic friction
موانع اقتصادی
impedimenta
موانع قانونی
impediments to inheritance
موانع ارث
barrier plan
طرح موانع
barrier tactics
فن استفاده از موانع
barrier patrol
گشتی مامور موانع
barrier spacing
فاصله بین موانع
to break a way
موانع را ازراه خودبرداشتن
obstacle race
مسابقه دو با پرش موانع
barrier tactics
تاکتیک تهیه موانع
roundness
از بین بردن موانع جاده
the hurdles
اسپ دوانی با پرش از موانع
reduction of road
از بین بردن موانع جاده
hurdle race
اسب دوانی با پرش از موانع
barrier material
مواد لازم برای ساختن موانع
To sweep the board .
کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
obstruction guard
میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
wire roll
نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
underwater demolition
تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
business
<adj.>
تجاری
mercantile
تجاری
commercial
تجاری
commerical
تجاری
for-profit
<adj.>
تجاری
relating to business
<adj.>
تجاری
corporate
[commercial]
<adj.>
تجاری
commercial
<adj.>
تجاری
business cycle
دور تجاری
commercial area
منطقه تجاری
business mechines
ماشینهای تجاری
business inventories
موجودی تجاری
trade mark
علامت تجاری
business graphics
گرافیکهای تجاری
business failure
ناکامی تجاری
trade discount
تخفیف تجاری
business enterprise
بنگاه تجاری
trade cycle
دور تجاری
memorandum of association
شرکتنامه تجاری
market freedom
ازادی تجاری
instrument of commerce
سند تجاری
trade balance
موازنه تجاری
trade barrier
ممانعت تجاری
trade price
قیمت تجاری
factorship
نمایندگی تجاری
trade restriction
محدودیت تجاری
trade credit
اعتبار تجاری
commerical language
زبان تجاری
commercial marine
کشتی تجاری
commercial company
شرکت تجاری
commercial attache
وابسته تجاری
business failure
شکست تجاری
trademarks
علامت تجاری
trade union
اتحادیه تجاری
deals
توافق تجاری
commercials
اگهیهای تجاری
brands
علامت تجاری
branding
علامت تجاری
management group
ائتلاف تجاری
brand
علامت تجاری
trade name
اسم تجاری
trademarks
مارک تجاری
trade fairs
نمایشگاه تجاری
trade fair
نمایشگاه تجاری
trade names
اسم تجاری
trademark
علامت تجاری
trademark
مارک تجاری
deal
توافق تجاری
franchise
حق اشتراک تجاری
balance of trade
موازنه تجاری
commercial relations
مناسبات تجاری
consortiums
ائتلاف تجاری
consortium
ائتلاف تجاری
balance of trade
تراز تجاری
business
شرکت تجاری
consortia
ائتلاف تجاری
trades unions
اتحادیه تجاری
argosy
کشتی تجاری
trade unions
اتحادیه تجاری
businesses
شرکت تجاری
trade pack
بسته بندی تجاری
procyclical
در جهت دور تجاری
to go away on a business trip
به سفر تجاری رفتن
to go away
[off]
on business
به سفر تجاری رفتن
liner trade
کشتیرانی منظم تجاری
trade balance surplus
مازاد تراز تجاری
refusal to accept a bill
نکول اسناد تجاری
trade balance deficit
کسری تراز تجاری
trade agreement
موافقت نامه تجاری
unfair trade practice
اعمال تجاری نادرست
commercial road traffic
ترافیک جاده تجاری
small business computer
کامپیوتر کوچک تجاری
ship's master
کاپیتان کشتی تجاری
big business
واحد تجاری بزرگ
trade cycle
دوره فعالیت تجاری
extension
تمدید اسناد تجاری
extensions
تمدید اسناد تجاری
tight squeeze
<idiom>
شرایط سخت تجاری
advertising
تبلیغ و آگهی تجاری
business software
نرم افزارهای تجاری
business data processing
داده پردازی تجاری
franchises
حق استفاده از اسم تجاری
businedd data processing
داده پردازی تجاری
franchise
حق استفاده از اسم تجاری
free zone
منطقه ازاد تجاری
strip mall
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
comecon
گروه تجاری بلوک شرق
common business oreinted language
زبان با گرایش متداول تجاری
registered trade mark
علامت تجاری ثبت شده
cutty sark
نام تجاری نوعی ویسکی
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
kaypro
علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
favorable balance of trade
موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
factoring agent
فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
entrepremership
اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
presentation graphics
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
edu
سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
depressions
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
underconsumption theory of
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
depression
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
framework
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
business park
[ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
consumer advertising
تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
frameworks
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
accounting package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
enterpreneur
شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
common
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commoners
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commonest
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
personal
ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
finance house
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
turning points
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
big blue
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
BIX
سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
biz
نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
turning point
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
west coast computer faire
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
cobol
زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
visicalc
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
business
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
businesses
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
refinanced
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
cobol
Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
clearing and switch buying
توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
refinance
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
sbc
یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
presentation software
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
Delphi
مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
Eudora
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
port a punch card
علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
businesses
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
office
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
offices
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
brand loyalty
وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
Royal Bokhara
فرش سلطنتی بخاراتی
[این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
chater party
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
branded goods
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
presentation graphics
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
report program generator
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
disclaimer
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
brand leader
بهترین علامت تجاری بهترین مارک
consul
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
innovation theory
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
consuls
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
business cycle
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
run duration
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com