English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
bi fuel موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
Other Matches
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
heat engine موتور حرارتی
thermojet نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
fuelled سوخت موتور
fueled سوخت موتور
fuels سوخت موتور
fuel سوخت موتور
fuelling سوخت موتور
diesel fuel oil filter صافی سوخت موتور دیزل
jet a سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
gasoline سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
diesel ramjet موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
spark printer چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
dual carriageway road راه بادو جاده
spared انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
spare انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
florins پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
florin پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
central refueling provisions سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
air metering force نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
bipropellant سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
charge جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizer سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomisers سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
motoring گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting نصب موتور قرارگاه موتور
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
tips باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
slip ring induction motor موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
double squirrel cage motor موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
single phase induction motor موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
thermal حرارتی
hot wire رشته حرارتی
heat balance تعادل حرارتی
thermal efficiency راندمان حرارتی
heat conduction هدایت حرارتی
heat conductivity هدایت حرارتی
heat energy انرژی حرارتی
heat exchanger مبدل حرارتی
hot-wiring رشته حرارتی
temperature coefficient ضریب حرارتی
hot-wires رشته حرارتی
hot-wired رشته حرارتی
thermal protection محافظت حرارتی
hot-wire رشته حرارتی
heat capacity فرفیت حرارتی
thermocouple زوج حرارتی
thermoswitch سویچ حرارتی
thermopile پیل حرارتی
thermal power مقدار حرارتی
thermal switch سویچ حرارتی
thermal power توان حرارتی
thermal radiation تشعشع حرارتی
thermal stress تنش حرارتی
thermal shadow سایههای حرارتی
thermoswitch کلید حرارتی
thermal instability ناپایداری حرارتی
thermal fatigue خستگی حرارتی
thermocouple عنصر حرارتی
thermal ammeter امپرسنج حرارتی
thermal battery باطری حرارتی
evolution of heat انبساط حرارتی
thermal devices ابزارهای حرارتی
thermal effects اثرات حرارتی
thermal emission تابش حرارتی
dilatation انبساط حرارتی
thermal expansion انبساط حرارتی
thermal radiation تابش حرارتی
heat pulse پالس حرارتی
heating wire سیم حرارتی
ablating material سپر حرارتی
heat proof quality ثبات حرارتی
heat loss گمگشتگی حرارتی
thermal printer چاپگر حرارتی
heating سیستم حرارتی
hot shortness شکنندگی حرارتی
heat treatment عملیات حرارتی
high temperature strength استحکام حرارتی
heating furnace کوره حرارتی
heating tape نور حرارتی
heating resistor مقاومت حرارتی
calorific power مقدار حرارتی
heating mantle ژاکت حرارتی
heating jacket ژاکت حرارتی
heating installation تاسیسات حرارتی
heating blower دمنده ی حرارتی
heat sink انباره حرارتی
heat supply منبع حرارتی
heating power توان حرارتی
heat shield حفاظ حرارتی
thermit fusion welding جوشکاری ذوبی حرارتی
continous heating furnace کوره حرارتی دائمی
coefficient of thermal expansion ضریب انبساط حرارتی
induction heat treatment عملیات حرارتی القائی
hot working die ابزار عملیات حرارتی
heat treating furnace کوره عملیات حرارتی
precipitation heat treatment عملیات حرارتی رسوبی
radiant تشعشع کننده حرارتی
heat treatable قابل عملیات حرارتی
heat treating تشویه حرارتی فولاد
thermic وابسته بگرما حرارتی
heat treating department دپارتمان عملیات حرارتی
austemper سخت گردانی حرارتی
hot working steel فولاد عملیات حرارتی
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
thermal shadow سایه روشن حرارتی
heat treating property خاصیت عملیات حرارتی
hot wire meter امپر سنج حرارتی
heating zone منطقه یا ناحیه حرارتی
thermal conductivity رسانائی گرمایی یا حرارتی
internal thermal resistance مقاومت حرارتی داخلی
thermal coefficient of expansion ضریب انبساط حرارتی
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
heating coil سیم پیچ حرارتی
heat resisting steels فولادهای مقاوم حرارتی
thermo plasticity شکل پذیری حرارتی
temperature stress تنش حرارتی یا دمایی
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
heating element المان یا عنصر حرارتی
heat treatment crack ترک عملیات حرارتی
low heat value مقدار حرارتی پایین
high temperature steel فولاد با ثبات حرارتی
heat insulation عایق کاری حرارتی
convection ارزش حرارتی همبرداری
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
thermonuclear بمب هستهای حرارتی
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
radiant exposure پخش حرارت یا انرژی حرارتی
heat treatable steel فولاد قابل عملیات حرارتی
thermit pressure welding روش جوشکاری فشاری حرارتی
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
heat treat انجام دادن عملیات حرارتی
dilatometer دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
hot wire instrument دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
reactor دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
The heating doesn't work. این سیستم حرارتی کار نمیکند.
Is there heating? آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
reactors دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
radiant exposure وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
heat resisting quality حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
maximum junction to case thermal impedan مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
invar الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
fuelling سوخت
fueled سوخت
stoker سوخت
combustion سوخت
firing سوخت
fuelled سوخت
catabolism سوخت
fuel سوخت
burner frame سوخت
power fuel سوخت
gasoline سوخت
propellants سوخت
dissimilation سوخت
propellant سوخت
fuels سوخت
cyaniding عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
literate که میتواند بخواند
bulk petroleum سوخت مخزنی
fuel pump پمپ سوخت
it excited my pity دلم سوخت
octane سوخت ماشینی
metabolism سوخت و ساز
metabolism سوخت وساز
fuel meter سوخت سنج
fuel gas سوخت گازی
fuel filter صافی سوخت
fuel engineering مهندسی سوخت
liquid propellant سوخت مایع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com