Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
vee engine
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
Other Matches
v engine
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
x engine
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
cylinder block
بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
broad arrow engine
موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
h engine
موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
piston engine
موتور پیستونی
reciprocating engine
موتور پیستونی
Jaldar
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
piston blowing engine
موتور دمنده پیستونی
wet sump
تشتک موتور پیستونی
naturally aspirated engine
موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
low supercharger gear
دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
zero lash
شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
air cooled engine
موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
wobble pump
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
wing photograph
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
anti propeller end
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
oblique compartment
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
ventral
تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما
ithyphallic
وابسته بصورت ذکر که درجشنهای BACCHUSدارگونه باده دست گرفته می بردند
Dudley carpet
فرش سفارشی ایرانی دادلی
[مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
cartouche border
قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
Miri design
طرح بته میری
[طرح بته جقه]
[این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
chevron seal
کاسه نمدی برای اب بندی یکطرفه در سیلندرهای هیدرولیکی یا نیوماتیکی
latch hooks
طرح قفل قلاب شکل
[این طرح با لبه مثلثی شکل و یا مربع شکل بصورت ردیف های موازی و متناوب هم جهت، در حاشیه فرش های روستائی و ترکمنی بکار می رود.]
terraced houses
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
table carpet
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
brussels
دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند
[شبیه دار کرمانی]
و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
Mina-khani design
طرح میناخانی
[این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.]
motoring
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
row marker
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
reciprocating compressor
کمپرسور پیستونی
plunger magnet
مغناطیس پیستونی
hydraulic tracer control
کنترل پیستونی
plunger pump
پمپ پیستونی
piston pump
پمپ پیستونی
patinated
جرم گرفته کبره گرفته
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
stellite
الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
compression pressure
فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
turbocharger
شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
picker
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
cam ground piston
پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
turbosupercharger
سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
best economy mixture
نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
effluvium
پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
saddle bag
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vitrify
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
octachord
ردیف
sequences
ردیف
sequence
ردیف
tier
ردیف
line
ردیف
lines
ردیف
runs
ردیف
range
ردیف
ranged
ردیف
ranges
ردیف
columns
ردیف
column
ردیف
tiers
ردیف
cues
ردیف
deque
ردیف
wracks
ردیف
cue
ردیف
ranks
ردیف صف
ranks
ردیف
ranked
ردیف صف
ranked
ردیف
rowed
ردیف
rank
ردیف صف
rank
ردیف
run
ردیف
row
ردیف
classing
ردیف
racked
ردیف
racks
ردیف
rows
ردیف
class
ردیف
wracked
ردیف
classed
ردیف
classes
ردیف
rack
ردیف
pomegrenate design
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
rowed
ردیف سطر
rows
ردیف کردن
pattern
ردیف بندی
ranged
سلسله ردیف
tierced
ردیف شده
rows
ردیف سطر
range
سلسله ردیف
tierced
ردیف دار
rowed
ردیف مین
patterns
ردیف بندی
rowed
ردیف کردن
row
ردیف مین
single line
ردیف مجزا
single file
یک ردیف ستون
serially
بطور ردیف
seriated
ردیف شده
seriation
ردیف کردن
shaw
ردیف درختان
single line
ردیف تکی
aline
ردیف شدن
row
ردیف کردن
row
ردیف سطر
spooler
برنامه ردیف گر
clavier
ردیف جا انگشتی
in a row
ردیف شده
filed
ردیف صف به صف کردن
file
ردیف صف به صف کردن
clavier
ردیف مضراب
ranges
سلسله ردیف
tier
ردیف کردن
tier
ردیف شدن
colonnade
ردیف ستون
tier
ردیف افقی
align
ردیف کردن
succession
ردیف جانشینی
tiers
ردیف صندلی
aligned
ردیف کردن
tiers
ردیف کردن
hedgerows
ردیف خاربن
tiers
ردیف افقی
hedgerow
ردیف خاربن
aligning
ردیف کردن
successions
ردیف جانشینی
lance corporal
هم ردیف سرجوخه
realign
ردیف کردن
rows
ردیف مین
realigned
ردیف کردن
realigning
ردیف کردن
realigns
ردیف کردن
string
ردیف سلسله
aligns
ردیف کردن
file number
شماره ردیف
item number
شماره ردیف
tier
ردیف صندلی
series
سلسله ردیف
colonnades
ردیف ستون
tiers
ردیف شدن
peacock
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
slantingly
کج یا مایل
miles
مایل
propense
مایل
bevelled
مایل
gauche
مایل
agreeable
مایل
mile
مایل
desirous
مایل
sideling
مایل
willful
مایل
sloping
مایل
pitching
مایل
studious of doing a thing
مایل
rathe
مایل
bevel
مایل
bevel
پخ مایل
studious to do a thing
مایل
interested
مایل
rath
مایل
oblique
مایل
skew
مایل
skewing
مایل
skews
مایل
slanting
مایل
inclined
مایل
oblique
مایل کج
inclinable
مایل
loxodrome
خط مایل
sidling
مایل
italic
مایل
declivous
مایل
willing
مایل
lickerish
مایل
nothing loath
مایل
f. of books
مایل به کت اب
hedgerows
ردیف بوتههای پرچین
hedgerow
ردیف بوتههای پرچین
line-up
ردیف ایستادن تیم
line-ups
ردیف ایستادن تیم
line up
ردیف ایستادن تیم
second defendant
متهم ردیف دوم
eleven punch
سوراخ ردیف یازدهم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com