Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English
Persian
procreator
موجد سازنده
Other Matches
pertubative
اشفته سازنده مضطرب سازنده
procreation
موجد
lactogenic
موجد شیر
crystalliferous
موجد بلور
spermatogenetic
موجد نطفه
swooper
موجد خسارت
avant-garde
پیشرو و موجد
avant garde
پیشرو و موجد
corrosive
موجد زنگ
tremolant
موجد لرزش
unifier
موجد وحدت
unitive
موجد اتحاد
abstractive
موجد تجرد
biogenic
موجد موجود زنده
fathering
موجد بوجود اوردن
fathered
موجد بوجود اوردن
father
موجد بوجود اوردن
pox
موجد ابله درپوست
fathers
موجد بوجود اوردن
spermatogonium
سلول موجد تخم
tort
عمل موجد ضمان قهری
torts
عمل موجد ضمان قهری
troublemakers
موجد زحمت ودردسر اشوبگر
troublemaker
موجد زحمت ودردسر اشوبگر
thunderbird
الاگزنه استرالیایی مرغ افسانهای موجد رعدوبرق
teliospore
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
manufacturers
سازنده
constituent
سازنده
instrumentalists
سازنده
builder
سازنده
manufacturer
سازنده
builders
سازنده
producers
سازنده
producer
سازنده
constituents
سازنده
wright
سازنده
fomative
سازنده
fabricator
سازنده
fabricant
سازنده
constructor
سازنده
concoctor
سازنده
instrumentalist
سازنده
compositor
سازنده
components
سازنده
constructive
سازنده
maker
سازنده
compositors
سازنده
component
سازنده
makers
سازنده
irradiative
روشن سازنده
composers
سازنده مصنف
composer
سازنده مصنف
lutist
سازنده عود
manifestative
اشکار سازنده
manufacturer's agent
نماینده سازنده
manufacturers' agent
نماینده سازنده
melodist
سازنده ملودی
interceptive
جدا سازنده
dissipative
پراکنده سازنده
distractive
پریشان سازنده
elucidatory
روشن سازنده
enslaver
بنده سازنده
fabricator
سازنده وسایل
inveigler
گمراه سازنده
film developer
سازنده فیلم
suppressor
موقوف سازنده
incorporator
یکی سازنده
qualifiers
ملایم سازنده
presentive
مجسم سازنده
qualifier
ملایم سازنده
suppressive
موقوف سازنده
factor
سازنده فاکتور
components
جزء سازنده
vitiator
تباه سازنده
component
جزء سازنده
supersessive
لغو سازنده
subjugator
مطیع سازنده
purificative
پا سازنده تطهیری
qualificatory
محدود سازنده
refrigerative
خنک سازنده
refrigrative
خنک سازنده
renovator
باز نو سازنده
separative
جدا سازنده
sonneteer
سازنده غزل
factors
سازنده فاکتور
spoiler
فاسد سازنده
dispossessor
بی بهره سازنده
deific
خدا سازنده
lubricated
روان سازنده
lubricates
روان سازنده
lubricating
روان سازنده
builders
موسس سازنده
ingredient
عنصر سازنده
ingredients
عنصر سازنده
procreation
سازنده زایش
lubricate
روان سازنده
computer manufacturer
سازنده کامپیوتر
coordinative
متناسب سازنده
alterative
دگرگون سازنده
depletive
تهی سازنده
lubricants
روان سازنده
lubricant
روان سازنده
assuror
مطمئن سازنده
restrictive
محدود سازنده
builder
موسس سازنده
assurer
مطمئن سازنده
manufacturers
تولید کننده سازنده
ideologue
سازنده ایده ئولوژی
compositions
نسبت اجزای سازنده
boiler maker
سازنده دیگ بخار
boilermaker
سازنده دیگ بخار
manufacturer's software
نرم افزار سازنده
reflective
بازتابنده منعکس سازنده
mitigatory
سبک سازنده مخفف
procurer
فراهم سازنده جاکش
diallist
سازنده ساعت افتابی
compositions
نسبت اجزاء سازنده
producer advertising
تبلیغ توسط سازنده
paper stainer
سازنده کاغذهای دیواری
manufacturer
تولید کننده سازنده
original equipment manufacturer
سازنده تجهیزات اصلی
metrist
سازنده نظم وشعر
purificatory
پاک سازنده تطهیری
wright
کارگر سازنده نجار
formative
ترکیب کننده سازنده
elucidative
تفسیری روشن سازنده
reflectional
بازتابنده منعکس سازنده
indican
ماده سازنده نیل
composition
نسبت اجزاء سازنده
ceramist
سازنده فروف سفالین
toyer
سازنده اسباب بازی
composition
نسبت اجزای سازنده
loathful
دافع بیرغبت سازنده
ceramicist
سازنده فروف سفالین
garnetiferous
دارای لعل موجد لعل
producer
عمل اورنده سازنده باراورنده
self discharging
ازاد سازنده نفس خود
pictorial
تصویر نما مجسم سازنده
producers
عمل اورنده سازنده باراورنده
spoilsman
تباه کننده فاسد سازنده
assimilator
تحلیل برنده همانند سازنده
illusory
گمراه کننده مشتبه سازنده
data general corporation
سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
humiliatingly
پست سازنده خفیف کننده
humiliating
پست سازنده خفیف کننده
wet cooper
سازنده چلیک برای مایعات
honeywell
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
carver
قلم سنگ تراشی سازنده
detonating
محترق شونده منفجر سازنده
mitigative
سبک سازنده تخفیف دهنده
pastoralist
سازنده شعرهای روستایی چوپان
perversive
گمراه کننده منحرف سازنده
illusive
گمراه کننده مشتبه سازنده
flag waver
مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
borland international
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
control data corporation
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
Dec
یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
digital equipment corporation
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
dry cooper
سازنده چلیک برای خشکه بار
horner
سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
outriggers
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
smokescreen
عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
leukosis
زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
free issue materials
موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
metencephalon
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
doa
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
parbasis
سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
particular lien
حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
third party lease
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
unbundled
اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
disruptive pattern
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
leukon
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com