English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
surplus stock موجودی اضافی
Other Matches
stockades جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
stockade جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
perpetual inventory فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
stock موجودی موجودی کالا
stocked موجودی موجودی کالا
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
assets موجودی
minimum stock level موجودی
stock موجودی
store موجودی
storing موجودی
stocked موجودی
supplies موجودی
holding موجودی
balance in hand موجودی
repertoire موجودی
capital stock موجودی سرمایه
safety stock موجودی تضمینی
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
stock به موجودی افزودن
stock control کنترل موجودی
stock موجودی ذخیره
stock موجودی انبار
consumable stock موجودی مصرفی
active stock موجودی فعال
business inventories موجودی تجاری
stock check کنترل موجودی
stock audit حسابرسی موجودی
stock adjustment تطبیق موجودی
stock adjustment تعدیل موجودی
stock accounting حسابداری موجودی
stock account حساب موجودی
buffer stock موجودی ذخیره
buffer stock موجودی احتیاطی
reserve stock موجودی ذخیره
quick assets موجودی نقدشو
continuous inventory موجودی مستمر
stocked به موجودی افزودن
inventory control کنترل موجودی
complete inventory موجودی کامل
idle stock موجودی بی مصرف
excess stock موجودی مازاد
fund موجودی دارائی
fund موجودی سرمایه
funded موجودی دارائی
funded موجودی سرمایه
financial assets موجودی مالی
exhaust bin level فاقد موجودی
inventory فهرست موجودی
cycle stock موجودی فعال
stocked موجودی ذخیره
stocked موجودی انبار
danger warning level حداقل موجودی
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
inventories موجودی کالا
inventory management مدیریت موجودی
inventory discrepancy اختلاف موجودی
inventory موجودی کالا
inventory لیست موجودی
exhaust bin level اتمام موجودی
supplying موجودی لزوم
surplus stock موجودی مازاد
supply موجودی جایگیرموقتی
supply موجودی لزوم
supplied موجودی جایگیرموقتی
supplied موجودی لزوم
valuation of stock ارزیابی موجودی
warehouse stock موجودی انبار
stock record سابقه موجودی
supplying موجودی جایگیرموقتی
stock taking رسیدگی به موجودی
stock valuation ارزیابی موجودی
stocked موجودی کالا ذخیره
cyclical stock check کنترل موجودی دورهای
portfolios موجودی اوراق بهادار
stock موجودی کالا ذخیره
maximum stock حداکثر موجودی انبار
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
wardrobe اشکاف موجودی لباس
wardrobes اشکاف موجودی لباس
inventory ذخیره موجودی اماد
inventory صورت دارایی موجودی
liability تعهد موجودی بانکی
liabilities تعهد موجودی بانکی
inventory reconciliation تطبیق اسناد موجودی
portfolio موجودی اوراق بهادار
continuous stock taking رسیدگی مستمر موجودی
safety stock موجودی ذخیره انبار
assets موجودی شخص ورشکسته
stockage وسایل موجودی در انبار
raw material stock موجودی مواد اولیه
raw stock موجودی مواد خام
spares stock موجودی لوازم یدکی
base stock control کنترل موجودی مبنا
stock talking سیاهه برداری از موجودی
stock in trade موجودی کالای مغازه
continuous stock control کنترل مستمر موجودی
stock control کنترل موجودی انبار
stock handling cost هزینه جابجایی موجودی
inventory reconciliation تطابق موجودی با دارایی یکان
supplying تامین موجودی عرضه نمودن
supplying تکمیل کردن موجودی ذخیره
dead stock موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
appreciation افزایش ارزش دارایی و موجودی
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply تامین موجودی عرضه نمودن
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
supplied تکمیل کردن موجودی ذخیره
finish stock موجودی کالای ساخته شده
fast moving stock موجودی که به سرعت کاهش می یابد
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
supplied تامین موجودی عرضه نمودن
appreciations افزایش ارزش دارایی و موجودی
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
stockholder صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders صاحب موجودی ذخیره نگهدار
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
yielded قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yield قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
amphibious vehicle availability table جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
portfolio entry قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
warehouse refusal اعلام عدم موجودی کالا درانبار
to take inventory صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
demand accommodation تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
yields قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
active stock موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
To take an invevtory. صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
dead stock موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
deficit کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficits کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
storewide شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
danger warning level مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
overstock زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
eurytherm موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
turnover تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
we underwrite the company ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
floating اضافی
surplus اضافی
accessional اضافی
surpluses اضافی
unduly اضافی
de trop اضافی
relative اضافی
redundant اضافی
supplementary اضافی
supernumerary اضافی
overtime اضافی
additional اضافی
extension اضافی
overflowed اضافی
supplemantary اضافی
access اضافی
surplusage اضافی
accessed اضافی
extensions اضافی
accessing اضافی
overflow اضافی
paragogic اضافی
excesses اضافی
accesses اضافی
plus اضافی
overflows اضافی
excess اضافی
overirrigation ابیاری اضافی
sunk cost هزینههای اضافی
overvoltage ولتاژ اضافی
days of grace مهلت اضافی
overpayment پرداخت اضافی
ancillary equipment تجهیزات اضافی
auxiliary work کارهای اضافی
spill water ابهای اضافی
boostes pump پمپ اضافی
slip sheet صفحه اضافی
shootoff مسابقه اضافی
redundant equation معادله اضافی
climbing lane خط اضافی در سر بالایی
an a.chapter یک باب اضافی
poundage هزینه اضافی
postiche متن اضافی
extra cost هزینه اضافی
end cell پیل اضافی
surplus production تولید اضافی
surplus value ارزش اضافی
surplus water ابهای اضافی
intercalary اضافی افزوده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com