English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
beat reception موجگیری اتودینی زنه سازی
Other Matches
autodyne reception موجگیری اتودینی
endodyne reception موج گیری اتودینی
intermittent reception موجگیری متناوب
autodyne reception موجگیری زنهای
beat reception موجگیری زنهای
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualize تک سازی
idolization بت سازی
individualising تک سازی
individualises تک سازی
individualized تک سازی
individualised تک سازی
bridge building پل سازی
truncation بی سر سازی
local anasthesia سر سازی
padding له سازی
repk lection پر سازی
stylization مد سازی
retortion خم سازی
flooring کف سازی
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
individuation تک سازی
flection خم سازی
individualization تک سازی
pavement کف سازی
compaction تو پر سازی
pavements کف سازی
bridgework پل سازی
retortion کج سازی
deflexion خم سازی
enthralment بنده سازی
dwelling construction خانه سازی
eversion واژگون سازی
elution پاکیزه سازی
equality gate برابر سازی
duplexing مضاعف سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
feminization مونث سازی
simulations همانند سازی
resolving برطرف سازی
oscillation نوسان سازی
emulsification امولسیون سازی
evisceration تهی سازی
emulation نمونه سازی
oscillations نوسان سازی
cooperage پیت سازی
deconditioning ناشرطی سازی
decryption اشکار سازی
deep foundation پی سازی در عمق
defeasance باطل سازی
denaturation مصنوعی سازی
denudation برهنه سازی
deprival بی بهره سازی
debilitation ناتوان سازی
deallocation ازاد سازی
countersink خزینه سازی
crystallization بلور سازی
curriery چرم سازی
dactyliography نگین سازی
dazzlement خیره سازی
de energize بی برق سازی
de escalation محدود سازی
deactivation بی اثر سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
displacement جانشین سازی
packing فشرده سازی
discolourment بدرنگ سازی
detersion پاک سازی
divestiture بی بهره سازی
divestiture برهنه سازی
divestment بی بهره سازی
domestication اهلی سازی
depletion تهی سازی
derichment رقیق سازی
die making حدیده سازی
die shop حدیده سازی
smoothing صاف سازی
arching طاق سازی
dilution رقیق سازی
rejuvenation جوان سازی
wording عبارت سازی
heterodyne reception زنه سازی
image formation تصویر سازی
immortalization جاوید سازی
impregnation ابستن سازی
incavation پوک سازی
inceration موم سازی
inculcation جایگیر سازی
vaporization بخار سازی
individualization منفرد سازی
individualization فرد سازی
ichnography زمینه سازی
extinction خاموش سازی
histogenesis بافت سازی
mutilation معیوب سازی
horology ساعت سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
hymnography سرود سازی
individuation جدا سازی
inebriation مست سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
landscape painting منظره سازی
weaponry اسلحه سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
latticing شبکه سازی
levigation نرم سازی
liquefaction ابگونه سازی
machicolation مزغل سازی
machine building ماشین سازی
lancination پاره سازی
lancination مجروح سازی
lamponery هجونامه سازی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
intensification پر قوت سازی
malting مالت سازی
inurement معتاد سازی
invalidation باطل سازی
irksomeness کسل سازی
wearisomeness کسل سازی
irreticence فاش سازی
magnifcation بزرگ سازی
harmonization هم اهنگ سازی
relocation جابجا سازی
foliation برگ سازی
forging signatures امضا سازی
form work کاذب سازی
formularization فرمول سازی
foundation materials مصالح پی سازی
fumigation ضد عفونی سازی
gaingiving مشتبه سازی
reductions ساده سازی
notification اگاه سازی
flatting تنکه سازی
simulation شبیه سازی
simulations فاهر سازی
simulations شبیه سازی
simulation همانند سازی
simulation فاهر سازی
reduction ساده سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
gnomonics فن شاخص سازی
gold beating زرورق سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
stripping برهنه سازی
grillwork شبکه سازی
grillwork سبد سازی
gunsmithery تفنگ سازی
curtailment کوتاه سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
forgeries سند سازی
gelatination دلمه سازی
gemination جفت سازی
forgery صورت سازی
forgery سند سازی
glasswork شیشه سازی
forgeries صورت سازی
haematogenesis خون سازی
industrialization صنعتی سازی
mimicry شکلک سازی
modulation سوار سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com