Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
English
Persian
correctional institution
موسسه تادیبی
Other Matches
correctional
تادیبی
reformative punishment
مجازات تادیبی
castigatory
تادیبی مجازاتی
pnitive
تادیبی مجازاتی
correctional imprisonment
حبس تادیبی
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
disciplinary
تادیبی وابسته به تربیت
institutionalize
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalism
سیاست ترویج امور خیریه واصلاح بزهکاران از طرق اخلاقی و تادیبی
establishments
موسسه
instituted
موسسه
establishment
موسسه
instituting
موسسه
institutes
موسسه
institute
موسسه
enterprises
موسسه
stablishment
موسسه
corporation
موسسه
institution
موسسه
inst
موسسه
corporations
موسسه
enterprise
موسسه
installation property
مایملک موسسه
charitable institution
موسسه خیریه
civilian enterprise
موسسه غیرنظامی
credit institution
موسسه اعتباری
pawnshop
موسسه رهنی
foundress
موسسه بانیه
finance house
موسسه مالی
economic unit
موسسه دولتی و ...
discount house
موسسه تنزیل
bindery
موسسه صحافی
translation agency
موسسه ترجمه
charity
موسسه خیریه
charities
موسسه خیریه
entities
موسسه مستقل
entity
موسسه مستقل
enterprises
موسسه اقتصادی
businesses
موسسه بازرگانی
foundation
موسسه خیریه
business
موسسه بازرگانی
closed shop
موسسه کارشناسی
closed shops
موسسه کارشناسی
enterprise
موسسه اقتصادی
installation
موسسه نظامی
installations
موسسه نظامی
financial intermediary
موسسه مالی واسطه
firms
کارخانه موسسه بازرگانی
nonprofit firm
موسسه غیر انتفاعی
joint enterprise
موسسه اقتصادی مشترک
social welfare
موسسه رفاه اجتماعی
social service
موسسه تعاون اجتماعی
institute of materials management
موسسه مدیریت مواد
sovkhoz
موسسه کشاورزی وروستایی
shipping agent
موسسه حمل کالا
jobholder
عضو ثابت موسسه
institute of purchasing and supply
موسسه خرید و عرضه
establishments
موسسه دسته کارکنان
establishment
موسسه دسته کارکنان
carriers
موسسه حمل و نقل
firm
کارخانه موسسه بازرگانی
firmer
کارخانه موسسه بازرگانی
carrier
موسسه حمل و نقل
consolidation
ادغام دو یاچند موسسه
enterprises
موسسه یا بنگاه اقتصادی
firmest
کارخانه موسسه بازرگانی
enterprise
موسسه یا بنگاه اقتصادی
wiring
موسسه سیم سازی
consolidation
ادغام دو یا چند موسسه
charles babbage institute
موسسه چارلز بابیج
firmer
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firms
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmest
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firm
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
private enterprise
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
principal
رئیس موسسه اثاثه ارثی
principals
رئیس موسسه اثاثه ارثی
contracting carrier
موسسه حمل و نقل موردقرارداد
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
clearinghouse
موسسه تهاتری لندن انبار
american national standards institute
موسسه ملی استانداردهای امریکا
actual carrier
موسسه حمل و نقل واقعی
outsiders
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
icot
موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
interoffice
مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
corporation
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
outsider
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
business combination
ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
corporations
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
haute couturer
موسسه طراحی لباس ومد بانوان
entrepreneurs
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
discount house
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
entrepreneur
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
institute for
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
net net worth
ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
house organ
مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
admin
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
colony
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
combination
توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
iee /s 00
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
long run
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding
سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
place utility
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
winery
کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
subactivity
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
service bureau
دفتر خدماتی موسسه خدماتی
nsfnet
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com