Dictiornary-Farsi | موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)

English	Persian
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل


Other Matches

introduces	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی
pollster	متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
pollsters	متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
general meeting	مجمع عمومی شرکت
general quarters	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
common hardware	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general orders	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose	کارهای عمومی مصارف عمومی
nsfnet	یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
general act	قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
private automatic branch exchange	یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
proxy server	کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
liquidators	متصدی امورتصفیه شرکت
liquidator	متصدی امورتصفیه شرکت
corporation	شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporations	شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
generals	عمومی
ecumenic	عمومی
commoners	:عمومی
overt	عمومی
popular	عمومی
oecumenical	عمومی
wider	عمومی
widest	عمومی
common user	عمومی
general porpose	عمومی
wide	عمومی
outlined	خط عمومی
hackneyed	عمومی
commonest	:عمومی
commonest	عمومی
generic	عمومی
common	عمومی
universal	عمومی
outline	خط عمومی
outlines	خط عمومی
outlining	خط عمومی
commoners	عمومی
common	:عمومی
general	عمومی
public	عمومی
rife	عمومی
the public voice	عمومی
counsel for the crown	وکیل عمومی
pissoir	مستراح عمومی
encyclic	عمومی دوری
respublica	رفاه عمومی
potlatch	جشن عمومی
fourth estate	مطبوعات عمومی
prosecture	وکیل عمومی
public affairs	روابط عمومی
public a	وکیل عمومی
secularizing	عمومی کردن
quasi public	نیمه عمومی
plaza	میدان عمومی
bath-house	حمام عمومی
general mobilization	بسیج عمومی
general allotment	اختصاصات عمومی
state property	اموال عمومی
alameda	گردشگاه عمومی
public servant	مستخدم عمومی
general act	سند عمومی
general ability	توانایی عمومی
g/a	خسارت عمومی
social good	کالاهای عمومی
folkway	احساسات عمومی
folkway	طرزفکر عمومی
rule of thumb	قانون عمومی
records depository	بایگانی عمومی
reason of state	مصالح عمومی
generalize	عمومی کردن
public utilities	تسهیلات عمومی
public network	شبکه عمومی
public library	کتابخانه عمومی
cameralistic science	مالیه عمومی
public warehouse	انبار عمومی
common grid	شبکه عمومی
common hardware	قطعات عمومی
prevailing	عمومی متداول
uniforms	عمومی متحدالمال
uniform	عمومی متحدالمال
common items	قطعات عمومی
GHQ	ستاد عمومی
common labour	کارگر عمومی
common language	زبان عمومی
common nuisance	اضرار عمومی
collective call sign	معرف عمومی
public order	نظم عمومی
generalising	عمومی کردن
generalises	عمومی کردن
generalised	عمومی کردن
generalizing	عمومی کردن
public place	مکان عمومی
public place	محل عمومی
central war	جنگ عمومی
collective	مشترک عمومی
public policy	سیاست عمومی
public property	مال عمومی
checkup	معاینه عمومی
public ownership	مالکیت عمومی
general requirements	نیازهای عمومی
public services	خدمات عمومی
secularised	عمومی کردن
common parts	قطعات عمومی
public facilities	تسهیلات عمومی
comulative action	اثر عمومی
consolidated annuities	دیون عمومی
generalizes	عمومی کردن
public expenditures	مخارج عمومی
burdens	هزینه عمومی
burden	هزینه عمومی
public enterprises	موسسات عمومی
public domain	خط مشی عمومی
public deposits	سپردههای عمومی
public decency	عفت عمومی
public debt	قرضه عمومی
public cost	هزینه عمومی
public borrowing	استقراض عمومی
public benefits	منافع عمومی
public finance	مالیه عمومی
public goods	کالاهای عمومی
public image	تصور عمومی
common purse	وجوه عمومی
public law	حقوق عمومی
secularises	عمومی کردن
secularising	عمومی کردن
secularize	عمومی کردن
secularized	عمومی کردن
secularizes	عمومی کردن
common user	خدمات عمومی
common user items	اقلام عمومی
general equilibrium	تعادل عمومی
amnesties	عفو عمومی
amnesty	عفو عمومی
public interest	نفع عمومی
public interest	منافع عمومی
public institutions	موسسات عمومی
public information	اطلاعات عمومی
public amnsement	نمایشگاه عمومی
general reserve	احتیاط عمومی
general welfare	رفاه عمومی
public welfare	رفاه عمومی
open house	جشن عمومی
bus	مسیر عمومی
official submission	مناقصه عمومی
bused	مسیر عمومی
overheads	هزینههای عمومی
buses	مسیر عمومی
public schools	مدارس عمومی
public sector	بخش عمومی
mintster of public works	وزیرکارهای عمومی
offices	شغل عمومی
plebiscite	اراء عمومی
general staff	ستاد عمومی
office	شغل عمومی
general stock	سهام عمومی
general supplies	تدارکات عمومی
general supplies	اماد عمومی
general support	پشتیبانی عمومی
general tariff	تعرفه عمومی
general theory	نظریه عمومی
busing	مسیر عمومی
overhead costs	هزینههای عمومی
baths	استخر عمومی
public relations	روابط عمومی
public opinion	افکار عمومی
commonwealth	ثروت عمومی
general practitioner	پزشک عمومی
public baths	استخر عمومی
plebiscites	اراء عمومی
open court	محکمه عمومی
bussed	مسیر عمومی
busses	مسیر عمومی
bussing	مسیر عمومی
dispensaries	داروخانه عمومی
dispensary	داروخانه عمومی
in the sight of the public	در انظار عمومی
suffrage universal	حق رای عمومی
general meeting	گردهمایی عمومی
general meeting	جلسه عمومی
general meeting	مجمع عمومی
vogue	عمومی ورایج
general message	پیام عمومی
mass poverty	فقر عمومی
outline	خط مقاومت عمومی
outlined	خط مقاومت عمومی
general relativity	نسبیت عمومی
outlines	خط مقاومت عمومی
outlining	خط مقاومت عمومی
general outpatient clinic	درمانگاه عمومی
general outpost	پاسدار عمومی
general election	انتخابات عمومی
public nuisance	مزاحمت عمومی
general amnesty	عفو عمومی