Dictiornary-Farsi | موسیقی نظامی یا مارش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (3 milliseconds)

English	Persian
march	موسیقی نظامی یا مارش
marched	موسیقی نظامی یا مارش
marches	موسیقی نظامی یا مارش
marching	موسیقی نظامی یا مارش


Other Matches

quick march	مارش تند
dead march	مارش عزا
militarism	روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
play by ear <idiom>	توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something	از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melody	مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies	مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
musicom	یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI Mapper	برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
judge advocate	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
MIDI file	فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
facings	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
terminal command	فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file	صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
sound off	فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
quick time	قدم تند مارش تند با سرعت 021
phantom order	قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government	حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel	چانل نظامی مجرای نظامی
military impedimenta	شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals	باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
court martial	محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law	مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute	سلام نظامی دادن سلام نظامی
music	موسیقی
ragtime	در موسیقی
treble clef	موسیقی
ear for music	موسیقی
treble staff	موسیقی
foreign military sales	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
music halls	سالن موسیقی
opus	قطعه موسیقی
instrumentally	با الت موسیقی
opuses	قطعه موسیقی
concerto	قطعه موسیقی
concertos	قطعه موسیقی
instructor of music	مشاق موسیقی
musician	موسیقی دان
electronic music	موسیقی الکترونیکی
devotion to music	دلبستگی به موسیقی
fa	چهارمین نت موسیقی
computer music	موسیقی کامپیوتری
musicology	موسیقی شناسی
euterpe	الهه موسیقی
fortes	موسیقی بلند
forte	موسیقی بلند
pricks	نقطه نت موسیقی
pricking	نقطه نت موسیقی
pricked	نقطه نت موسیقی
prick	نقطه نت موسیقی
note	نت موسیقی نوشتن
musicians	موسیقی دان
notes	نت موسیقی نوشتن
music hall	سالن موسیقی
ragtime	موسیقی ضربی
musical instruments	الت موسیقی
musical instrument	الت موسیقی
carillons	زنگهای موسیقی
carillon	زنگهای موسیقی
noting	نت موسیقی نوشتن
discos	موسیقی دیسکو
disco	موسیقی دیسکو
chamber music	موسیقی مجلسی
boogies	موسیقی راک
boogieing	موسیقی بوگی
boogieing	موسیقی راک
boogied	موسیقی بوگی
boogied	موسیقی راک
make music	موسیقی ساختن
play music	موسیقی ساختن
quire	گروه کر [موسیقی]
background sound	موسیقی پس زمینه
background music	موسیقی پس زمینه
ambient music	موسیقی پس زمینه
background sound	موسیقی متن
background music	موسیقی متن
ambient music	موسیقی متن
boogie	موسیقی بوگی
boogie	موسیقی راک
musicality	ذوق موسیقی
musicality	برابری با موسیقی
musical language	زبان موسیقی
musical ability	توانش موسیقی
music therapy	موسیقی درمانی
music synthesizer	ایجادکننده موسیقی
boogies	موسیقی بوگی
musicalness	برابری با موسیقی
musicalness	ذوق موسیقی
musicologist	موسیقی شناس
boleros	موسیقی بولرو
unvocal	بدون موسیقی
subdominant	نت چهارم موسیقی
philharmonic	عاشق موسیقی
noteless	غیر موسیقی
jazz	موسیقی جاز
beats	ضربت موسیقی
beat	ضربت موسیقی
duo	اواز یا موسیقی دونفری
chime	ترتیب زنگهای موسیقی
chimed	ترتیب زنگهای موسیقی
chimes	ترتیب زنگهای موسیقی
chiming	ترتیب زنگهای موسیقی
serenading	قطعه موسیقی عاشقانه
serenades	قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded	قطعه موسیقی عاشقانه
duos	اواز یا موسیقی دونفری
serenade	قطعه موسیقی عاشقانه
Beautiful music ( weather ) .	موسیقی ( هوای ) قشنگ
plays	الت موسیقی نواختن
playing	الت موسیقی نواختن
anvil	سندان [آلت موسیقی]
stroke [guitar]	زدن [گیتار] [موسیقی]
played	الت موسیقی نواختن
play	الت موسیقی نواختن
gavote	موسیقی این رقص
gavotte	موسیقی این رقص
soundtracks	موسیقی ضبط شده
soundtrack	موسیقی ضبط شده
glockenspiel	نوعی الت موسیقی
wind instruments	الات موسیقی بادی
wind instrument	الات موسیقی بادی
symphony	قطعه طولانی موسیقی
symphonies	قطعه طولانی موسیقی
reed	الت موسیقی بادی
lyrical	غزلی موسیقی یا شعربزمی
note	اهنگ صدا نت موسیقی
notes	اهنگ صدا نت موسیقی
soul music	موسیقی مذهبی سیاهپوستان
noting	اهنگ صدا نت موسیقی
band	دستهء موسیقی اتحاد
tablature	نوعی علائم موسیقی
talent for musics	استعداد یا ذوق موسیقی
tin pan alley	جماعت موسیقی دانان
timpani	تیمپانی ها [ساز موسیقی]
kettledrums	تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani	دهل ها [ساز موسیقی]
bands	دستهء موسیقی اتحاد
medleys	قطعه موسیقی مختلط
medley	قطعه موسیقی مختلط
octaves	نتهای هشتگانه موسیقی
octave	نتهای هشتگانه موسیقی
percussion instrument	الات موسیقی ضربی
banstand	محل دستهء موسیقی
postlude	قطعه موسیقی پایان
to harp	چنگ زدن [موسیقی]
to play [the] harp	چنگ زدن [موسیقی]
etude	قطعهء موسیقی کوتاه
duets	قطعه موسیقی یا اوازدونفری
euphonium	یکجورالت موسیقی بادی
immusical	خارج ازقواعد موسیقی
duet	قطعه موسیقی یا اوازدونفری
plainsong	سرودمناجاتی و بدون موسیقی
melodies	صدای موسیقی نوا
melody	صدای موسیقی نوا
musically	مطابق اصول موسیقی
dulcet	نوعی الت موسیقی
intermezzo	قطعه موسیقی کوتاه
bandsmen	عضو دستهء موسیقی
bandsman	عضو دستهء موسیقی
kettledrums	دهل ها [ساز موسیقی]
timpani	کوسها [ساز موسیقی]
kettledrums	کوسها [ساز موسیقی]
castanet	یک نوع الت موسیقی
timpano	کوس [ساز موسیقی]
timpano	دهل [ساز موسیقی]
fugues	نوعی الت بادی موسیقی
preattunement	کوک از قبل [آلت موسیقی]
orpheus	ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
cithara	یکنوع الت موسیقی قدیمی
musical instrument digital interface	میانجی رقمی الات موسیقی
range of music	حدود یا میدان علم موسیقی
go-go	وابسته به رقصگر موسیقی راک
phrasing	ترتیب بندی قطعات موسیقی
sext	یک ششم نوعی الت موسیقی
accent mark	یکی از علائم تکیه در موسیقی
fugue	نوعی الت بادی موسیقی
reed organ	یکنوع الت موسیقی بادی
combos	دسته کوچک موسیقی جاز
go-go	وابسته به رقص با موسیقی راک
combo	دسته کوچک موسیقی جاز
rhapsodies	قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
glee	ساز و نواز اسباب موسیقی
offbeat	قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
saxophones	نوعی الت موسیقی بادی
harmonicas	الت موسیقی شبیه سنتور
harmonica	الت موسیقی شبیه سنتور
saxophone	نوعی الت موسیقی بادی
midi	میانجی رقمی الات موسیقی
masque	نمایش توام با موسیقی ورقص
He is a mediocre musician .	موسیقی دان پرمایه یی نیست