Dictiornary-Farsi | موشک هواشناسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
rocket sonde	موشک هواشناسی


Other Matches

aerographer's mate	کمک ثبات هواشناسی متصدی چارت هواشناسی
sprint	نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints	نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted	نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
all weather air station	ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
missilry	موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilery	موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
celestial guidance	سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
little john	موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
cut off velocity	سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
subroc	موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
midcourse guidance	هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
refire time	زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
surface missile	موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
weather	هواشناسی
meteorology	هواشناسی
weathered	هواشناسی
aerography	هواشناسی
hydro meterology	هواشناسی
aerology	هواشناسی
weathers	هواشناسی
climatology	هواشناسی
apogee	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
weather station	ایستگاه هواشناسی
meteorology	علم هواشناسی
weather stations	ایستگاه هواشناسی
rocket sonde	راکت هواشناسی
aerography	علم هواشناسی
aerographer	ثبات هواشناسی
aerographer	هواشناسی کشتی
weather bureau	اداره هواشناسی
weather intelligence	اطلاعات هواشناسی
weather map	نقشه هواشناسی
meteorologic	وابسته به هواشناسی
climatological station	ایستگاه هواشناسی
aerographer	کمک افسر هواشناسی
heavily overcast	ابری پوشیده [ هواشناسی]
to overcast	تیره شدن [هواشناسی]
heavily overcast	ابری متراکم [هواشناسی]
scattered clouds	ابرهای پراکنده [هواشناسی]
weather observation	مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
weather code	پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
sunny with cloudy intervals <idiom>	پراکنده و تا اندازه ای آفتابی [هواشناسی]
cloudy with sunny intervals <idiom>	پراکنده و تا اندازه ای آفتابی [هواشناسی]
collective	جمعی پخش یکجای اخبار هواشناسی
symbolic form	علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
rocketing	موشک
missiles	موشک
rocketed	موشک
antimissile missile	موشک ضد موشک
missile	موشک
rockets	موشک
rocket	موشک
ballistic missiles	موشک
ballistic missile	موشک
hercules	موشک هرکولس
hawk	موشک هاوک
hawked	موشک هاوک
styx	موشک استایکس
rams	موشک رام
air a	موشک جنی
rammed	موشک رام
sky rocket	موشک هوایی
ram	موشک رام
atom rocket	موشک اتمی
flare	موشک منور
dizgig	موشک یکجورفرفره
ogive	پرتابه یا موشک
missile man	موشک انداز
missile launcher	موشک انداز
rocket control	کنترل موشک
flares	موشک منور
rocket engine	موتور موشک
rocket fuel	سوخت موشک
free flight	موشک ازاد
free rocket	موشک ازاد
boosted rocket	موشک ازاد
bomarc	موشک بومارک
rocketry	فن پرتاب موشک
redeye	موشک ردای
hawks	موشک هاوک
missile	گلوله موشک
cruise missiles	موشک کروز
tows	کشیدن موشک تو
tow	کشیدن موشک تو
ballistic missiles	موشک بالیستیکی
torpedo	موشک ضد زیردریایی
torpedoed	موشک ضد زیردریایی
torpedoes	موشک ضد زیردریایی
torpedoing	موشک ضد زیردریایی
lacrosse	موشک لاکروس
rocket launcher	موشک انداز
rocket launchers	موشک انداز
archers	موشک صوتی
archer	موشک صوتی
missiles	گلوله موشک
projectile	مرمی موشک
cruise missile	موشک کروز
aerodynamic missile	موشک ایرودینامیکی
adm 0	موشک کویل
corporal	موشک کورپورال
tactical missile	موشک جنگی
tactical missile	موشک رزمی
skyrockets	موشک هوایی
skyrocketing	موشک هوایی
tinfish	موشک ضد زیردریایی
skyrocketed	موشک هوایی
ballistic missile	موشک بالیستیکی
corporals	موشک کورپورال
skyrocket	موشک هوایی
launching area	محل پرتاب موشک
launching site	سکوی پرتاب موشک
missile destroyer	ناوشکن موشک انداز
landing	فرود [هواپیما یا موشک]
liquid propellant	سوخت مایع موشک
launcher	وسیله پرتاب موشک
missile launch rail	ریل فراگیرنده موشک
rocket propulsion	فشارعقب نشینی موشک
rocket propulsion	فشار پرتاب موشک
sidewinder	نوعی موشک ضد هوایی
step rocket	موشک چند طبقه
sustainer	خرج تکمیلی موشک
nike x	موشک نایک ایکس
motor tube	استوانه موتور موشک
launch a missile	موشک پرتاب کردن
honest john	موشک هانست جان
rocket	موشک وار رفتن
warheads	کلاهک موشک سر جنگی
warhead	کلاهک موشک سر جنگی
guded missile	موشک هدایت شوند
launching pad	باند پرتاب موشک
nose	دماغه کلاهک موشک
launching pads	باند پرتاب موشک
stages	مراحل مختلف یک موشک
stage	مراحل مختلف یک موشک
rocket launcher	سکوی پرتاب موشک
rocket launchers	سکوی پرتاب موشک
launching pads	سکوی پرتاب موشک
missiles	موشک باران کردن
missile	موشک باران کردن
noses	دماغه کلاهک موشک
rocketing	موشک وار رفتن
rocketed	موشک وار رفتن
bull pup	موشک بال پاپ
launching pad	سکوی پرتاب موشک
rockets	موشک وار رفتن
antitank launcher	موشک انداز ضد تانک
airbreathing missile	موشک مکنده هوا
air to underwater missile	موشک هوا به زیر اب
dragon	اژدها موشک دراگون
hard missile base	پایگاه مستحکم موشک
guided missiles	موشک هدایت شونده
air to surface missile	موشک هوا به زمین
guided missile	موشک هدایت شونده
dragons	اژدها موشک دراگون
meteorograph	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
pgm	نوعی موشک هدایت شونده
aeroballistics	فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
jupiter	نوعی موشک زمین به هواست
terne	نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
sounding rocket	موشک اکتشاف تغییرات جوی
sidewinder	موشک هوا به هوای سایدویندر
barrage rocket	موشک مخصوص تهیه سداتش
rocket ship	موشک یا پرتابه فضا پیما
missile crusier	رزم ناو موشک انداز
aborts	سقوط کردن موشک یا هواپیما
cruise missile	موشک هدایت شونده کروز
intermediate range ballistic missile	موشک بالستیک میان برد
laser guidance	هدایت لیزری بمب یا موشک
medium range ballistic missile	موشک بالستیک میان برد
mandrel	قالب مخصوص خرج موشک
guided missile destroyer	ناو شکن موشک انداز
height of site	ارتفاع سکوی موشک یاموضع
aborting	سقوط کردن موشک یا هواپیما
lift off	بلند شدن هواپیما یا موشک
nike zeus	موشک نایک زئوس ضد هوایی
cruise missiles	موشک هدایت شونده کروز
abort	سقوط کردن موشک یا هواپیما
free rocket	موشک غیر هدایت شونده
aborted	سقوط کردن موشک یا هواپیما
soft missile base	سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
hard base	سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
terminal phase	مرحله اخر مسیر حرکت موشک
talos	نوعی موشک دریایی زمین به هوا
skyrockets	مثل موشک بهوا پرتاب کردن
launching pad	سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
skyrocket	مثل موشک بهوا پرتاب کردن
surface to air missile	موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
entac	موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
destruct	خرابی عمدی موشک قبل ازپرتاب ان
squib	یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
skyrocketing	مثل موشک بهوا پرتاب کردن
flight readiness firing	ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
davy crocket	موشک دریا بدریای دیوی کروکت
squibs	یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
reentry phase	مرحله دخول مجدد موشک درجو
command destruct signal	علامت تخریب موشک با فرمان دور
skyrocketed	مثل موشک بهوا پرتاب کردن
launching pads	سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
nike ajax	نوعی موشک ضد هوایی هدایت شونده