English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
feminization مونث سازی
Other Matches
female مونث
feminine مونث
feminine gender مونث
idoator مونث
woman ماده مونث
phoebe اسم مونث
fem مخفف مونث
competitress مونث همکار
mort جنس مونث
feminize مونث کردن
shepherdress مونث shepherd
patroness حامی مونث
femininely بطور مونث
feminine gender جنس مونث
spectatress تماشاچی مونث
spectatess مونث spectator
ruth اسم خاص مونث
stewardesses نافر خرج مونث
stewardess نافر خرج مونث
magdalen اسم خاص مونث
niece خویش و قوم مونث
nieces خویش و قوم مونث
femalize بصورت مونث دراوردن
rebekah اسم خاص مونث
rebecca اسم خاص مونث
Victoria اسم خاص مونث
mary اسم خاص مونث
maudlin اسم خاص مونث
maids دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
maid دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
neutered اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neuter اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neutering اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
neuters اسم یاصفتی که نه مذکر و نه مونث است
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
parthenogenesis ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
padding له سازی
compaction تو پر سازی
individualised تک سازی
individualising تک سازی
individualize تک سازی
truncation بی سر سازی
individualized تک سازی
deflexion خم سازی
idolization بت سازی
local anasthesia سر سازی
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
individualises تک سازی
stylization مد سازی
repk lection پر سازی
flection خم سازی
bridgework پل سازی
flooring کف سازی
individualization تک سازی
retortion خم سازی
pavements کف سازی
retortion کج سازی
pavement کف سازی
bridge building پل سازی
individuation تک سازی
simulations همانند سازی
simulations فاهر سازی
popularization محبوب سازی
decentralization نامتمرکز سازی
unification یکی سازی
plasticization نرم سازی
ordering مرتب سازی
urbanization شهری سازی
simulations شبیه سازی
simulation همانند سازی
relocation جابجا سازی
glasswork شیشه سازی
simulation شبیه سازی
saccharification قند سازی
simulation فاهر سازی
sacrfing جفت سازی
anabiosis زنده سازی
sanguification خون سازی
saponification صابون سازی
scenography مجلس سازی
notification اگاه سازی
rustication دهاتی سازی
pimpling حباب سازی
inebriation مست سازی
individuation جدا سازی
aromatization معطر سازی
aromatization عطر سازی
arrefication رقیق سازی
arrefication لطیف سازی
sensitization حساس سازی
pedogenesis جلگه سازی
inversions وارون سازی
inversion وارون سازی
wording عبارت سازی
pattern making مدل سازی
pattern making نمونه سازی
separatism جدا سازی
series production سری سازی
peneplanation دشت سازی
perpetuation جاودان سازی
scorification تفاله سازی
anonymization گمنام سازی
pilework foundation پی سازی با شمع
sedimentation رسوب سازی
accommodations برون سازی
accommodation برون سازی
resolving برطرف سازی
oscillation نوسان سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
weaponry اسلحه سازی
lamponery هجونامه سازی
oscillations نوسان سازی
lancination مجروح سازی
lancination پاره سازی
segmentation قطعه سازی
packing فشرده سازی
russification روسی سازی
replacement جانشین سازی
activation barrier سد فعال سازی
rarafaction لطیف سازی
restoration to life زنده سازی
rarafaction رقیق سازی
manifestation اشکار سازی
quadrature مربع سازی
retardment کند سازی
purification خالص سازی
stripping برهنه سازی
puppyhood خود سازی
vaporization بخار سازی
solution چاره سازی
curtailment کوتاه سازی
manifestations اشکار سازی
re construction دوباره سازی
replacements جانشین سازی
abbreviation کوته سازی
abbreviations کوته سازی
separating جدا سازی
acidification اسید سازی
extinction خاموش سازی
rectification دائم سازی
mutilation معیوب سازی
activation فعال سازی
rearrngement پس وپیش سازی
inspissation غلیظ سازی
intensification پر قوت سازی
refrigerating technique فن سرما سازی
solutions چاره سازی
puppydom خود سازی
afforestment جنگل سازی
road making راه سازی
reduction ساده سازی
reductions ساده سازی
procurance فراهم سازی
preformation پیش سازی
prefabrication پیش سازی
infuriation خشمگین سازی
invalidation باطل سازی
precipitousness work خلاصه سازی
rubefaction قرمز سازی
irksomeness کسل سازی
storage ذخیره سازی
wearisomeness کسل سازی
irreticence فاش سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
road bed زیر سازی
punctation نقطه سازی
suppression موقوف سازی
forgeries سند سازی
forgeries صورت سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com