English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
English Persian
monitor مونیتور نمایشگر
monitored مونیتور نمایشگر
monitors مونیتور نمایشگر
Other Matches
digital monitor مونیتور رقمی
monochrome monitor مونیتور تک رنگ
analog monitor مونیتور انالوگ
composite color monitor مونیتور رنگی مرکب
multisync monitor مونیتور همزمانی چندگانه
showmen نمایشگر
showman نمایشگر
representatives نمایشگر
representative نمایشگر
monochrome monitor نمایشگر تک رنگ
display tube لامپ نمایشگر
display terminal پایانه نمایشگر
display unit واحد نمایشگر
display console پیشانه نمایشگر
indicator نمایشگر شاخص
sound monitor صفحه نمایشگر صدا
display نمایشگر صفحه نمایش
displayed نمایشگر صفحه نمایش
displaying نمایشگر صفحه نمایش
visual display unit واحد نمایشگر بصری
displays نمایشگر صفحه نمایش
cursor گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
cursors گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
panel نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
panels نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
data line خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
joysticks وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
joystick وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
vdt Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
paged کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
page کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
pages کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
lorenz curve منحنی که نمایشگر انحراف توزیع درامداز وضع برابری کامل است
hotspot فضای خاص در تصویر یا نمایش که در صورت حرکت کردن نمایشگر روی آن کار خاصی میکند
scrolls که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scroll که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
hot کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
button شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoning شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
hottest کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hotter کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
buttoned شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com