Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (7 milliseconds)
English
Persian
defense mechanism
مکانیسم دفاعی
Other Matches
chemical horn
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
strong point
پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
mechanisms
مکانیسم
mechanism
مکانیسم
delay arming
مکانیسم تاخیری
breech mechanism
مکانیسم کولاس
associative mechanism
مکانیسم تجمعی
antisubmarine action
مکانیسم ضد زیردریایی
antifriction device
مکانیسم ضد اصطکاک
adjustment mechanism
مکانیسم سازگاری
print engine
مکانیسم چاپ
dissociative mechanism
مکانیسم تفکیکی
firing mechanism
مکانیسم اتش
market mechanism
مکانیسم بازار
cintrol mechanism
مکانیسم کنترل
counter mechanism
مکانیسم شمارشگر
feedback mechanism
مکانیسم بازخوری
recoil mechanism
مکانیسم عقب نشینی
releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی
firing stop mechanism
مکانیسم ضامن اتش
servomechanism
مکانیسم فرمان یار
combination influence
مکانیسم عامل مرکب
sour grapes mechanism
مکانیسم ناچیز انگاری
electron transfer mechanism
مکانیسم انتقال الکترون
tractor feed mechanism
مکانیسم تغذیه تراکتوری
innate releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی فطری
direct action
مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
servomechanism
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
genetics
واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
defensive
دفاعی
apologetic
دفاعی
backfield
خط دفاعی
vindicative
دفاعی
defensive line
خط دفاعی
defensive league
اتحاد دفاعی
defense information
اطلاعات دفاعی
defense position
موضع دفاعی
defensive fire
اتش دفاعی
defensively
حالت دفاعی
blue line
خط دفاعی هاکی
defensive war
جنگ دفاعی
defence mechanism
مکانیزم دفاعی
defence mechanisms
مکانیزم دفاعی
backcourt
نیمه دفاعی
defense base
پایگاه دفاعی
mixers
نوعی خط دفاعی
agger
پشته ی دفاعی
defensive league
اتحادیه دفاعی
covers
بازی دفاعی
coverings
بازی دفاعی
cover
بازی دفاعی
zones
منطقه دفاعی
zone
منطقه دفاعی
stack the defence
ارایش دفاعی
rejoinder
پاسخ دفاعی
rejoinders
پاسخ دفاعی
preventive war
نبرد دفاعی
odd front
خط دفاعی 4 نفره
five man line
خط دفاعی 5 نفره
mixer
نوعی خط دفاعی
first defense gun
جلوترین تیربار دفاعی
defensiveness
حالت دفاعی داشتن
bump and go
نوعی مانور دفاعی
switch position
موضع رابط دفاعی
switch position
موضع دفاعی بینابین
protective cover
جان پناه دفاعی
defensive player
شطرنج باز دفاعی
ante-mural
[e]
جان پناه دفاعی
Cashel
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
defensive wrestler
کشتی گیر دفاعی
defense articles
اماد و تجهیزات دفاعی
decompensation
فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
cover up
در لاک دفاعی فرورفتن
apologists
نویسندهء رسالهء دفاعی
apologist
نویسندهء رسالهء دفاعی
guards
حالت دفاعی شمشیرباز
rejoins
پاسخ دفاعی دادن
rejoining
پاسخ دفاعی دادن
rejoined
پاسخ دفاعی دادن
rejoin
پاسخ دفاعی دادن
sandbags
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagging
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbag
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoinder
پاسخ دفاعی دادن
cover-up
در لاک دفاعی فرورفتن
rejoinders
پاسخ دفاعی دادن
cover-ups
در لاک دفاعی فرورفتن
guarding
حالت دفاعی شمشیرباز
guard
حالت دفاعی شمشیرباز
bump and run
نوعی مانور دفاعی
palest
حصار دفاعی دفاع
presses
تاکتیک دفاعی فشرده
pale
حصار دفاعی دفاع
bangoe gei
تکنیک دفاعی تکواندو
press
تاکتیک دفاعی فشرده
paler
حصار دفاعی دفاع
back judge
داور در محوطه دفاعی
cross block
سد کردن خط دفاعی از کنار
corralled
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parrying
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
special pleader
متخصص تهیه لوایح دفاعی
corrals
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
prevent defence
جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
parry
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
defensive
منطقه دفاعی شامل دروازه
parried
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
broken field
محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
parries
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
corral
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
sense probe
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
seam
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
chevaux de fries
[ترتیب دفاعی مانع های تیز]
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
formation
برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
audible
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
redoubt
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
defenceman
مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
peace dividend
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
break out
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
special pleading
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
declare
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declares
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
defense emergency
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plene administrative preter
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
actuator
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
plea in abatement
دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
combined influence mine
مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
brucsels treaty organization
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
roll back
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com