Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
innate releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی فطری
Other Matches
releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی
servomechanism
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
chemical horn
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
native
فطری
inborn
فطری
inbred
فطری
naturals
فطری
natives
فطری
ocular
فطری
ingrown
فطری
innate
فطری
instinctive
فطری
natural
فطری
indigenous
مکنون فطری
cognation
قرابت فطری
nativism
فطری نگری
intrinsic function
تابع فطری
natural
ذاتی فطری
naturals
ذاتی فطری
acquisitiveness
طمع فطری
mechanism
مکانیسم
mechanisms
مکانیسم
dissociative mechanism
مکانیسم تفکیکی
counter mechanism
مکانیسم شمارشگر
print engine
مکانیسم چاپ
firing mechanism
مکانیسم اتش
feedback mechanism
مکانیسم بازخوری
associative mechanism
مکانیسم تجمعی
cintrol mechanism
مکانیسم کنترل
antisubmarine action
مکانیسم ضد زیردریایی
antifriction device
مکانیسم ضد اصطکاک
breech mechanism
مکانیسم کولاس
adjustment mechanism
مکانیسم سازگاری
delay arming
مکانیسم تاخیری
market mechanism
مکانیسم بازار
defense mechanism
مکانیسم دفاعی
combination influence
مکانیسم عامل مرکب
sour grapes mechanism
مکانیسم ناچیز انگاری
recoil mechanism
مکانیسم عقب نشینی
servomechanism
مکانیسم فرمان یار
electron transfer mechanism
مکانیسم انتقال الکترون
tractor feed mechanism
مکانیسم تغذیه تراکتوری
firing stop mechanism
مکانیسم ضامن اتش
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
direct action
مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
genetics
واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
sense probe
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
diving
اب اندازی
fillings
اب اندازی
arm wrestling
مچ اندازی
wrist wrestling
مچ اندازی
filling
اب اندازی
expectoration
تف اندازی
exspuition
تف اندازی
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
bootstrap
خودراه اندازی
chrematistics
علم پس اندازی
cannonade
توپ اندازی
cannonry
توپ اندازی
supersedure
تعویق اندازی
start up
راه اندازی
lead work
جام اندازی
inbreak
دست اندازی
glaziery
جام اندازی
leg pull
دست اندازی
launghing
براه اندازی
extrajection
برون اندازی
molt
پوست اندازی
ejection
بیرون اندازی
ecdysis
پوست اندازی
actuation
بکار اندازی
dockage
حق بار اندازی
snash
دست اندازی
sortition
قرعه اندازی
sortition
پشک اندازی
lead work
شیشه اندازی
basket dam
بندسله اندازی
triggers
راه اندازی
sputtering
بیرون اندازی
gunfire
تیر اندازی
moulting
شاخ اندازی
boot
راه اندازی
moulting
پوست اندازی
abortions
بچه اندازی
abortion
بچه اندازی
firing
توپ اندازی
gunshot
تیر اندازی
encroachment
دست اندازی
encroachments
دست اندازی
trigger
راه اندازی
postponements
تاخیر اندازی
postponement
تاخیر اندازی
triggered
راه اندازی
trap
در تله اندازی
shading
سایه اندازی
gunshots
تیر اندازی
trapping
در تله اندازی
triggering
راه اندازی
trapping
بدام اندازی
contortion
ازشکل اندازی
contortions
ازشکل اندازی
starting
راه اندازی
starting power
قدرت راه اندازی
boot
خود راه اندازی
starting torque
کشتاور راه اندازی
starting power
توانایی راه اندازی
reboot
راه اندازی مجدد
starting time
زمان راه اندازی
upcast
بالا اندازی تاه کش
starting procese
فرایند راه اندازی
operating handle
دستگیره راه اندازی
to load off
بار اندازی کردن
to lay a wager
دست اندازی کردن
to set intrigues on foot
پشت سر هم اندازی کردن
start button
تکمه راه اندازی
start up disk
دیسک راه اندازی
soft start
راه اندازی نرم
starting current
جریان راه اندازی
starting lever
اهرم راه اندازی
skish
مسابقه قلاب اندازی
shadow ball
تمرین گوی اندازی
starting motor
موتور راه اندازی
tournament casting
مسابقه قلاب اندازی
starting position
وضعیت راه اندازی
self assertion
خودرا جلو اندازی
encroach
دست اندازی کردن
cockfight
جنگ اندازی خروس ها
reset
راه اندازی مجدد
gabion
سله اندازی گابیون
resets
راه اندازی مجدد
encroach
دست اندازی کردن
impinge
دست اندازی کردن
driver
برنامه راه اندازی
drivers
برنامه راه اندازی
boot record
رکورد راه اندازی
casting
روش قلاب اندازی
cockfights
جنگ اندازی خروس ها
cold boot
راه اندازی سرد
drainage
خشک اندازی فاضلاب
ectuating switch
سوئیچ راه اندازی
attemptable
قابل دست اندازی
igniter switch
کلید راه اندازی
encroaches
دست اندازی کردن
encroached
دست اندازی کردن
sagittary
سهمی وابسته به تیر اندازی
system reset
راه اندازی مجدد سیستم
drayage
هزینه بارگیری وبار اندازی
device driver
برنامه راه اندازی دستگاه
surf cast
قلاب اندازی از ساحل در موج
master boot record
رکورد راه اندازی اصلی
starting winding
سیم پیچی راه اندازی
cranking capacity of battery
فرفیت راه اندازی باتری
glazing
شیشه بری جام اندازی
cold starting
راه اندازی در حالت سرد
offhand position
حالت ایستاده در تیر اندازی
actuator
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
outfoxing
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
instant start lamp
لامپ با راه اندازی در حالت سرد
outfoxed
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
centrifugal starting switch
سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
hardware reset
باز راه اندازی سخت افزاری
grid current starting point
نقطه راه اندازی جریان شبکه
pie alley
مسیر اسان برای گوی اندازی
outfoxes
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
to bring a bout by intrigue
بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
navy yard
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
outfox
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
dartboard
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
surfcasting rod
چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
skipped
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skips
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
dartboards
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
offense
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
skip
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
to take a pot shot
[pot shots]
at somebody
[something]
به کسی
[چیزی]
مثل دیوانه ها تیر اندازی کردن
gun-loop
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
sysop
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
poker work
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
pyrography
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
combined influence mine
مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
air man
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
practice plug
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
warm boot
فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
resets
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
reset
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
seamer
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
seam bowler
توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
swing bowler
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
To quibble and equivocate.
پشت هم اندازی کردن ( طفره رفتن ،دوپهلو صحبت کردن )
boot
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
machined
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machines
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
icos
System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
kilim
[glim]
گلیم
[زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
spin bowler
توپ اندازی که به توپ چرخش میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com