Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
what is wrong with that?
مگراین چه عیبی دارد
Other Matches
What's up with him?
مگر او
[مرد]
چه عیبی دارد؟
integrity
بی عیبی
impeccability
بی عیبی
faultlessness
بی عیبی
freedom from defect
بی عیبی
it is well enough
عیبی ندارد
immaculateness
بی عیبی عفت
lick son
عیبی را با شلاق از کسی دورکردن
scalar
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
Something is wrong.
عیبی درکار
[این موضوع]
است.
clearance
گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
I have no fault to find with his work .
از کارش هیچ عیبی نمی توان گرفت
air impingment
عیبی در پرداخت هواپیما که رنگ ان مات شده و حبابهای هوا در سطح رنگ پدیدارمیشوند
devil's advocate
کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocates
کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
. The car is gathering momentum.
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears
<idiom>
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
دیوار موش دارد موش گوش دارد
chain
دارد.
there is a time for everything
دارد
are there any remarks?
دارد
he has worms
دارد
he has a rage for money
دارد
he is ill with fever
تب دارد
hast
او دارد
chains
دارد.
heavy fighting is in progress
دارد
has
دارد
not a patch on
چه دخلی دارد
he has an axe to grind
غرض دارد
it depends
[on]
بستگی دارد
[به]
it has sides
سه پهلو دارد
he has an a. to grind
مقصود دارد
There is a knack in it .
یک فنی دارد
he has a spite against me
بامن لج دارد
what matter?
چه اهمیت دارد
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
walls have ears
گوش دارد
what the odds
چه اهمیت دارد
he is fifty
تمام دارد
multungulate
که بیش از دو سم دارد
He has a day off.
او مرخصی دارد.
Windows GDI
بیتی دارد
what hurt is there in that
چه زیانی دارد
our library is well stocked
خوبی دارد
there is a rumour that
شهرت دارد که
he speaks to the purpose
قصدی دارد
it is sufficiently stamped
کسرتمبر دارد
I owe him a dept of gratitude.
حق بگردنم دارد
figure on
<idiom>
بستگی دارد به
he has a maggot in his head
وسواس دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
بزرگ دارد
god is
خداوجود دارد
Buttonhole
کتی که در دو طرف دکمه دارد
virus
وجود دارد
viruses
وجود دارد
he is 0 years old
او ده سال دارد
the probability is
احتمال دارد
the reason is two fold
دودلیل دارد
But one leg to the fowl.
<proverb>
مرغ یک پا دارد .
the reason is manifold
چنددلیل دارد
it is usual with him
عادت دارد
he tops .0 metres
یک مترونیم قد دارد
that word is obsolescent
ان واژه کم کم دارد مهجور
to bring grist to the mill
نان دراب دارد
the switch is on
برق جریان دارد
significance
معنای مخصوص دارد
delectus
برای ترجمه دارد
the cat has nine lives
سگ هفت جان دارد
She has got regular teeth .
دندانهای منظمی دارد
the work is in full swing
کاربخوبی جریان دارد
the party is led by him
او بر ان حزب ریاست دارد
biased
آنچه اریب دارد
It is much sought after
خیلی طالب دارد.
double decker
هرچیزیکه دو لایه دارد
there removred revolution
شورشی که شهرت دارد
There is only one condition attached to it .
فقط یک شرط دارد
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand .
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
He takes my advice. He listens to me.
از من حرف شنوایی دارد
(not to be) sneezed at
<idiom>
ارزش داشتن را دارد
The kettel is boiling.
قوری دارد می جوشد
Every flow must have its ebb.
<proverb>
هر فرازى نشیبى دارد.
There are ticks in every trade .
<proverb>
هر کار لمى دارد .
There are two sides to every question .
<proverb>
هر مساله ای دو جنبه دارد.
likelihood
احتمال کلی دارد
bass
کسی که صدای بم دارد
He has influential contacts everywhere.
همه جا دست دارد
With his foul temper.
با اخلاق سگه که دارد
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
Somebody is beating at (upon)the door.
یک کسی دارد در می زند
He writes well . he wields a formidable pen .
قلم خوبی دارد
My hair is falling.
موهایم دارد می ریزد
She has engaging manners .
رفتار گیرایی دارد
She has a soft voice
صدای نرمی دارد
There is always a right way of doing everything.
هرکاری راهی دارد
He is distantly related to us .
نسبت دوری با ما دارد
basses
کسی که صدای بم دارد
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
He is against
[opposed to]
me .
با من ضد است.
[ضدیت دارد]
She has a subtle charm.
جذابیت ظریفی دارد
what is that to you
به شما جه دخلی دارد
length
خط با طول جر حرف دارد
lengths
خط با طول جر حرف دارد
what does it meant
یعنی چه چه معنی دارد
She has a delightfully mellow voice .
صدای گرمی دارد
back
که یک باتری پشتیبان دارد
Does it matter if I dont come ?
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
bigamist
زنی که دوشوهر دارد
bigamists
زنی که دوشوهر دارد
How long is the ticket valid?
بلیت تا کی اعتبار دارد؟
She has a lovely ( nice ) voice.
صدای قشنگه دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure .
فشار خون دارد
She has a lovely (nice) voice.
صدای قشنگه دارد
well and good
باشد چه ضرر دارد
it askes for attention
توجه لازم دارد
he has a loose tongue
دهان لقی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
شهوت کلام دارد
it is very important
بسیار اهمیت دارد
it is of frequent
خیلی مورد دارد
he is in the know
اطلاع ویژه دارد
he keeps my a
حساب مراونگه می دارد
he is in a hurry to go
عجله دارد برفتن
it is particularly difficult
یک دشواری ویژه دارد
he has much merit
بسیار شایستگی دارد
he has much merit
خیلی قابلیت دارد
he insists on going
اصرار دارد برفتن
he must needs go
بیخوداصرار دارد برفتن
he is f. of money
پول فراوان دارد
it is wringing
خیلی تراست یا اب دارد
it is worth 0 rials
ده ریال ارزش دارد
the export of ... is granted the premium.
صدور ... جایزه دارد.
he has Roman nose
او بینی عقابی دارد
that bridge has openings
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
and there an end.
و پایان وجود دارد.
tea is preferable to water
چایی بر اب ترجیح دارد
it stand well with him
بامن نظرمساعدی دارد
in all like
احتمال کلی دارد
it speaks well for him
بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully
اینکارتوجه لازم دارد
it is particularly difficult
یک اشکال بخصوصی دارد
he is rightly named
اسم بامسمائی دارد
he bears out his name
اسم بامسمایی دارد
rubrician
کتاب نماز دارد
One could be taken up on ones offer.
تعارف آمد نیامد دارد
Is there electricity?
آیا برق وجود دارد؟
Blood circulates in the body.
خون در بدن جریان دارد
A cat has nine lives .
<proverb>
گربه هفت جان دارد .
Has he gone nust ? Is he out of his mind ?
مگر مغزش عیب دارد؟
Our food supply is getting low.
ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
Is there drinking water?
آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
gigs
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
Is there a television?
آیا تلویزیون وجود دارد؟
it is marked with spots
نشان ان خالهایی است که دارد
accessor
شخصی که به داده دسترسی دارد
toggle
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
Advanced Technology Attachment
مگابایت دار ثانیه دارد
ex-directory
شخصی که چنین شمارهای را دارد
toggles
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
it look like rain
گویا خیال باریدن دارد
He is bound to come.
احتمال زیادی دارد که بیاید
She is too damned fussy
خیلی ادا واطوار دارد
chaplain
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
It all depends on how things develop.
بستگی دارد چه پیش بیاید
requests
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
request
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
My hair is growing.
موهایم دارد بلند می شود
It is going from bad to worse .
وضع دارد بد ترهم می شود
chaplains
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
irregular polygon
شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
There is a mountain of difficulties .
کوهی از مشکلات وجود دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed.
شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
[the house]
is haunted
[این خانه]
روح دارد
administrators
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrator
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
mission critical
که شرکت شما به آن بستگی دارد
pavonazzo
مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
photorealistic
که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
What a lovely tall figure she has .
چه قد وبا لای قشنگه دارد
NVRAM
ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
He takes ( heels) much interest in politics.
به سیاست خیلی علاقه دارد
A cube has six faces.
یک مکعب ۶ تا وجح دارد.
[ریاضی]
multifunction
آنچه تابعهای متعددی دارد
She has a warm heart.
قلب گرم ومهربانی دارد
ox frame
قابی که گوشههای چلیپایی دارد
mistress of cooking
زنی که در اشپزی دست دارد
She is beginning to lose her looks .
قیافه اش را دارد از دست می دهد
The price includes flights and accommodation.
بها پرواز و مسکن را در بر دارد.
puntist
راننده کرجی نام دارد
landaulet n
گردونه کوچکی که پوششی دارد
quarter binding
جلدی که تنهاته ان چرم دارد
He has a glib(persuasive)tongue.
زبان چرب ونرمی دارد
kleptamaniac
کسی که جنون دزدی دارد
fault
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com