Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English
Persian
pub crawl
میخانه گردی
pub crawls
میخانه گردی
Search result with all words
pub crawl
میخانه گردی کردن
pub crawls
میخانه گردی کردن
Other Matches
pub
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
pubs
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
public houses
میخانه
pot house
میخانه
pothouse
میخانه
cabaret
میخانه
cabarets
میخانه
alehouse
میخانه
public house
میخانه
tavern
میخانه
taverns
میخانه
watering hole
میخانه
bar
میخانه
watering holes
میخانه
tapster
پیشخدمت میخانه
howff
میعادگاه میخانه
howf
میعادگاه میخانه
barmaids
پیشخدمت میخانه
taverner
میخانه دار
barmaids
خادمهء میخانه
barmaid
پیشخدمت میخانه
barmaid
خادمهء میخانه
publican
بیگانه صاحب میخانه
groggery
نوشابه فروشی میخانه
publicans
بیگانه صاحب میخانه
wine vault
میخانه سرداب شرابی
pub crawl
از یک میخانه به میخانهی دیگر رفتن
pub crawls
از یک میخانه به میخانهی دیگر رفتن
farinose
گردی
globularity
گردی
cylinderisity
گردی
levorotation
چپ گردی
rondure
گردی
knobbiness
گردی
rotundily
گردی
roundest
گردی
heroism
گردی
roundness
گردی
round
گردی
somnambulation
خواب گردی
What are you looking for ?
دنبال چی؟ می گردی ؟
top radius
گردی سر دنده
to poke a bout
ول گردی کردن
sleep walking
خوابیده گردی
powder metallurgy
متالورژی گردی
powderiness
خاصیت گردی
roundness
نسبت گردی
somnambulism
خواب گردی
hole circle
گردی سوراخ
cavetto
ربع گردی
coal dust firing
اشتعال گردی
colportage
دوره گردی
cylinderisity
دقت گردی
mountaineering
کوه گردی
pedlary
دوره گردی
gas lubrication
روغنکاری گردی
cadge
گدایی دوره گردی
peddles
دوره گردی کردن
cadged
گدایی دوره گردی
peddled
دوره گردی کردن
hoboes
دوره گردی کردن
peddle
دوره گردی کردن
hobos
دوره گردی کردن
hobo
دوره گردی کردن
traipsing
هرزه گردی کردن
traipses
هرزه گردی کردن
traipsed
هرزه گردی کردن
traipse
هرزه گردی کردن
hawks
دوره گردی کردن
hawked
دوره گردی کردن
hawk
دوره گردی کردن
to i. aroom with a powder
گردی درخانه پاشیدن
cadges
گدایی دوره گردی
peregrinations
جهان گردی دربدری
peregrination
جهان گردی دربدری
pulverulent
ازهم پاشنده گردی
cadging
گدایی دوره گردی
dry galvanizing
اب روی دادن گردی
packman
دوره گردی کردن
rhapsode
دوره گردی که اشعار رزمی
shop
مغازه گردی کردن دکه
bezant
پولک گردی که معمولا از طلااست
shops
مغازه گردی کردن دکه
shopped
مغازه گردی کردن دکه
door to door selling
فروش کالا بصورت دوره گردی
walkabouts
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabout
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
console
کنسول
[نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
hock spanner
اچار نیم گردی در یک دسته درانتها و یک قلاب با چنگک درسر دیگر
frostwork
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
gad
با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
cadge
اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadging
اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadges
اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadged
اخاذی کردن دوره گردی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com