English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
skittle میخهای بازی مزبور
Other Matches
rock pitons انواع میخهای سنگ نوردی
aforesid مزبور
given above مزبور
rigger کسی که پیشه اش بستن بادبانهاوکوبیدن میخهای کشتی است
rimrock لبه بر امده صخره مزبور
breaker line خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
plain dealing بازی
partie بازی
solitaire تک بازی
falconine بازی
played بازی
patulousness بازی
plays بازی
playing بازی
game بازی
sportiveŠetc بازی کن
clearance بازی
action بازی
solitaires تک بازی
grey hound سگ بازی
openness بازی
home بازی
fun بازی
dibasic دو بازی
homes بازی
slackness بازی
gaming بازی
hopscotch بازی لی لی
basic بازی
play بازی
actions بازی
watermanship اب بازی
basics بازی
miscast بد بازی کردن
dibs بازی نرد
trick شعبده بازی
playing fields میدان بازی
volleyball بازی والیبال
playing fields زمین بازی
fitting clearance بازی مناسب
sheep's eyes نظر بازی
double dealing حقه بازی
doll play عروسک بازی
hocus-pocus حقه بازی
shell game گردو بازی
golfing بازی گلف
ropery طناب بازی
rope dancing ریسمان بازی
radial play بازی شعاعی
radial play بازی عرضی
tooth clearance بازی دندانه
quiot لیس بازی
quackery حقه بازی
rink میدان یخ بازی
rink یخ بازی کردن
power game بازی قدرتی
dib تیله بازی
playing field میدان بازی
rope dancing بند بازی
rooker یکجورکفش یخ بازی
playing field زمین بازی
paraphrase بازی با الفاظ
paraphrased بازی با الفاظ
red tapery قرطاس بازی
paraphrases بازی با الفاظ
paraphrasing بازی با الفاظ
tricked شعبده بازی
first hand نخستین بازی کن
hustles بازی هشیارانه
swordsmanship شمشیر بازی
hustled بازی هشیارانه
surf riding موج بازی
rugby بازی رگبی
hustle بازی هشیارانه
cogs حقه بازی
cog حقه بازی
taw مهره بازی
bowl بازی بولینگ
the game is up بازی تمام شد
cage بازی بسکتبال
the fancy مشت بازی
three knights' game بازی سه اسب
hustling بازی هشیارانه
team game بازی گروهی
cages بازی بسکتبال
bowls بازی بولینگ
stoppage of the game توقف بازی
stock jobbing سفته بازی
sodomyh بچه بازی
doubles بازی دوبل
handout نوبت بازی
favoritism پارتی بازی
sporting بازی دوست
field of play زمین بازی
to make a goal یک بازی بردن
tricking شعبده بازی
handouts نوبت بازی
polo چوگان بازی
stock jobbery سفته بازی
toy اسباب بازی
the social evil جنده بازی
to keep score بازی رانگاهداشتن
toy بازی کردن
toys اسباب بازی
toys بازی کردن
factionalism فرقه بازی
the game is up بازی باخت
off hand game بازی غیررسمی
halt back میان بازی کن
legerdemain حقه بازی
fences شمشیر بازی
hanky-panky حقه بازی
charade نوعی بازی
knuckle bone قاب بازی
full-time 09 دقیقه بازی
grandstand play بازی مهیج
jugglery شعبده بازی
job stick دسته بازی
inning یک دوره بازی
fence شمشیر بازی
let us play بازی کنیم
doubled up بازی دوبل
gamesomeness بازی گوشی
doubled بازی دوبل
mountebankery چاچول بازی
mountebankery زبان بازی
misplay بازی اشتباه
middle game وسط بازی
malversation دغل بازی
lusory بازی کن خنده کن
double بازی دوبل
hanky-panky روباه بازی
ingenuousness راست بازی
paperwork کاغذ بازی
firework آتش بازی
fireworks اتش بازی
bonfire اتش بازی
bonfires اتش بازی
gaming قمار بازی
harlepuinade حقه بازی
hard game بازی دشوار
monkey business کچلک بازی
pantomime لال بازی
pantomimes لال بازی
skating اسکیت بازی
half time نیمه بازی
indirection دغل بازی
speculation سفته بازی
plaything اسباب بازی
playthings اسباب بازی
hopscotch بازی اکرودوکر
half back میان بازی کن
playfully با خنده و بازی
hocus pocus ورودحقه بازی
hocus pocus حقه بازی
headwork با سر بازی کردن
headhunting خشونت در بازی
hanky panky حقه بازی
off hand game بازی جنبی
rinks میدان یخ بازی
priestcraft کشیش بازی
popery پاپ بازی
playing time مدت بازی
playing the man بازی روانی
playing the man بازی با حریف
playing the board بازی فی نفسه
playing the board بازی بر صفحه
playing court زمین بازی
playact رل بازی کردن
four handed game بازی چهارنفره
play therapy بازی درمانی
chicaneries حیله بازی
chicanery حیله بازی
rinks یخ بازی کردن
pyrotechny فن اتش بازی
football بازی فوتبال
pyrotechnic display اتش بازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com