Total search result: 202 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
electronic warfare |
میدان جنگ الکترونیکی |
|
|
Search result with all words |
|
smog |
میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است |
Other Matches |
|
solid-state |
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند |
electronic office |
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی |
ebam |
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory |
cybernetics |
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان |
electronic element |
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی |
compound wound generator |
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد |
grenade court |
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک |
high intensity magnetic field |
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ |
paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
lenz' law |
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد |
electronic |
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند |
battlefield recovery |
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی |
whitest |
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |
white |
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |
whiter |
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |
e mail |
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی |
electrosensitive printer |
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی |
closure minefield |
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی |
courses |
میدان تیر میدان |
course |
میدان تیر میدان |
coursed |
میدان تیر میدان |
electro optics |
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی |
hasty breaching |
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی |
electronic |
الکترونیکی |
snail mail |
و نه پست الکترونیکی |
electronic calculator |
حسابگر الکترونیکی |
electronic mail |
پست الکترونیکی |
electronic computer |
کامپیوتر الکترونیکی |
electrical interception |
رهگیری الکترونیکی |
electrical communications |
ارتباطات الکترونیکی |
elctron tube |
لامپ الکترونیکی |
strobe |
ا ز یک مدار الکترونیکی |
computer |
ماشین الکترونیکی |
computers |
ماشین الکترونیکی |
pos |
قط ه فروش الکترونیکی |
graphics |
وسیله الکترونیکی |
adapter |
وسیله الکترونیکی |
email [short for electronic mail] |
پست الکترونیکی |
electronic beam |
اشعه ی الکترونیکی |
electronic navigation |
ناوبری الکترونیکی |
electronic element |
عنصر الکترونیکی |
electronic filling |
پر کردن الکترونیکی |
electronic interfrence |
تداخل الکترونیکی |
electronic magazine |
مجله الکترونیکی |
electronic music |
موسیقی الکترونیکی |
electronic pen |
قلم الکترونیکی |
electronic printer |
چاپگر الکترونیکی |
electronic publishing |
انتشارات الکترونیکی |
electronic security |
تامین الکترونیکی |
electronic deception |
فریب الکترونیکی |
electronic control |
فرمان الکترونیکی |
electronic control |
کنترل الکترونیکی |
electronic counter counter measures |
اقدامات ضد ضد الکترونیکی |
electronic control |
تنظیم الکترونیکی |
electronic counter measure |
جنگهای الکترونیکی |
electronic components |
اجزاء الکترونیکی |
electronic countermea sures |
اقدامات ضد الکترونیکی |
e-mail [short for electronic mail] |
پست الکترونیکی |
electronic brain |
مغز الکترونیکی |
electronic camputer |
ماشین حساب الکترونیکی |
electronic spreadsheet |
صفحه گسترده الکترونیکی |
electronic voltmeter |
ولت سنج الکترونیکی |
amusement arcade |
سالن بازیهای الکترونیکی |
electronic power supply |
منبع تغذیه الکترونیکی |
electrosensitive paper |
کاغذ حساس الکترونیکی |
electronic countermea sures |
پیش گیریهای ضد الکترونیکی |
electronic |
الکترونیکی مربوط به الکترونیک |
integrate electronic component |
قطعه الکترونیکی مجتمع |
bins |
بلوک سه بعدی الکترونیکی |
eft |
انتقال الکترونیکی سرمایه |
eft |
انتقال الکترونیکی دارائی |
edp manager |
مدیرداده پردازی الکترونیکی |
electronic data processing |
پردازش الکترونیکی داده |
electronic fund transfer |
ارسال الکترونیکی دارائی |
electronic modulation |
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی |
electronic transfer of data |
انتقال الکترونیکی اطلاعات |
bin |
بلوک سه بعدی الکترونیکی |
videoing |
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی |
videoed |
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی |
videos |
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی |
video |
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی |
trunk exchange |
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی |
microsoft |
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی |
OR function |
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR |
industrial electronic computer |
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی |
electronic security |
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی |
electronic data processing system |
سیستم پردازش الکترونیکی داده |
EXOR |
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR |
electronically programmable |
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی |
senses |
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی |
balloon reflector |
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن |
gate |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
gate |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
gate |
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND |
sensed |
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی |
exclusive |
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR |
an system |
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی |
responsor |
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی |
motorola |
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها |
reply |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
non equivalence function |
پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ |
NEQ |
پیاده سازی الکترونیکی تابع NER |
sense |
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی |
gate |
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR |
gate |
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR |
replies |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
facsimile transceiver |
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی |
EXNOR |
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR |
replied |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
electronically |
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی |
replying |
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |
electronic navigation |
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی |
gates |
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR |
gates |
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR |
gates |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
gates |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
gates |
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND |
electroluminescent |
قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی |
NAND function |
مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است |
prom |
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود |
electronic |
داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی |
proms |
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود |
proms |
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM |
electrically erasable read only memory |
حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی |
edp |
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی |
electronic |
پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر |
electroluminescing |
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد |
shoran |
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه |
equipment bay |
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود |
amplifiers |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
amplifier |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
pursuit navigation |
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف |
NOT function |
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد |
shout |
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |
charges |
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند |
shouted |
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |
shouting |
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |
shouts |
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |
NOR function = |
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد |
calculators |
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد |
prom |
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM |
Videotex |
تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری |
newest |
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |
newer |
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |
new- |
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |
new |
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |
processor |
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |
charge |
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند |
technologies |
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند |
technology |
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند |
peripheral |
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است |
calculator |
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد |
technology |
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت |
hall effect |
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند |
gate |
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند |
office of the future |
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد |
gates |
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند |
electronic |
شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است |
component |
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB |
mails |
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه |
components |
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB |
mail |
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه |
circuit |
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |
technologies |
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت |
circuits |
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |
communication |
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد |
serial |
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند |
serials |
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند |
nonlinear |
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |
mail application programming interface |
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند |
musical instrument digital interface |
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند |
capacitor |
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند |
MAPI |
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد |
duplexes |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
duplex |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
ring |
میدان |
agora |
میدان |
line bay |
میدان خط |
open space |
میدان |
frontages |
میدان |
field line |
خط میدان |
forums |
میدان |
reached |
میدان |
reaches |
میدان |
reaching |
میدان |
forum |
میدان |
line of force |
خط میدان |
reach |
میدان |
aims |
میدان |
aimed |
میدان |
aim |
میدان |
arenas |
میدان |
arena |
میدان |
frontage |
میدان |
scope |
میدان |
plain |
میدان |
placing |
میدان |
plains |
میدان |
plainest |
میدان |
plainer |
میدان |