English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
purview میدان دید موضوع مورد بحث
Other Matches
matter in hand موضوع مورد بحث
the matter in hand موضوع مورد بحث
acquisitions جمع آوری داده در مورد یک موضوع
acquisition جمع آوری داده در مورد یک موضوع
I foud myself in opposition to my friends on this question . در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
I had no opportunity to discuss the matter . فرصت نشد که موضوع را مورد بحث قرار بدهم
hold court <idiom> همانند شاه وملکه دربین موضوع مورد بحث عمل کردن
exchange of instruments of ratification مبادله اسناد دال بر تصدیق وتصویب موضوع مورد توافق یا تصویب معاهده
queues فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
reverses روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
circular فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
closure minefield میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
courses میدان تیر میدان
coursed میدان تیر میدان
course میدان تیر میدان
hasty breaching نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
matters موضوع
topics موضوع
themes موضوع ها
objecting موضوع
objects موضوع
criteria موضوع
objected موضوع
questions موضوع
subjects موضوع ها
topics موضوع ها
propositions موضوع
question موضوع
theme موضوع
afair موضوع
themes موضوع
text موضوع
texts موضوع
propositioning موضوع
subject [topic] موضوع
topic موضوع
proposition موضوع
issued موضوع
propositioned موضوع
issues موضوع
questioned موضوع
motif موضوع
mattering موضوع
head موضوع
topic موضوع
mattered موضوع
subjects موضوع
motifs موضوع
subjecting موضوع
matter موضوع
plotless بی موضوع
object موضوع
point موضوع
subject موضوع
indirect objects موضوع
issue موضوع
subjected موضوع
direct objects موضوع
subduce موضوع کردن
a horse of another colour [different colour] موضوع علیحده
objective complement مکمل موضوع
postulate اصل موضوع
off the track از موضوع پرت
it is a question of money موضوع بسته به
universe of discourse موضوع بحث
not to the point خارج از موضوع
subject and predicate موضوع و محمول
decade ده موضوع یا رویداد
subject of debate موضوع دعوی
monomaniac دیوانه یک موضوع
business موضوع تجارت
out of question خارج از موضوع
matter on hand موضوع بحث
lemma مقدمه موضوع
businesses موضوع تجارت
decades ده موضوع یا رویداد
cases موضوع حالت
issue موضوع شماره
sides of the question اطراف موضوع
side show موضوع فرعی
issued موضوع شماره
issue موضوع دعوی
postulates اصل موضوع
postulating اصل موضوع
postulated اصل موضوع
sign position موضوع علامت
irrelevant خارج از موضوع
subject matter مطلب موضوع
grievance موضوع شکایت
subject matter موضوع اصلی
in question موضوع بحث
in contestation موضوع بحث
not to point بیرون از موضوع
privity موضوع محرمانه
issues موضوع دعوی
subjects رعایا موضوع
case موضوع حالت
issues موضوع شماره
issued موضوع دعوی
res ipsa loquitur موضوع گویاست
recitation تعریف موضوع
What's the matter? موضوع چیه؟
indirect objects موضوع منظره
object موضوع منظره
What's cooking? موضوع چه است؟
What is the matter? موضوع چه است؟
objected موضوع منظره
What's going on? موضوع چه است؟
What's wrong? موضوع چه است؟
objecting موضوع منظره
What's up? موضوع چه است؟
What's on? موضوع چه است؟
objects موضوع منظره
What is happening? موضوع چه است؟
What gives? موضوع چه است؟
direct objects موضوع منظره
recitations تعریف موضوع
subject شیی موضوع
subject رعایا موضوع
subjected شیی موضوع
subjected رعایا موضوع
subjecting شیی موضوع
subjecting رعایا موضوع
subjects شیی موضوع
What's behind all this? موضوع چه است؟
side issue موضوع فرعی
side issues موضوع فرعی
at issue موضوع بحث
affaire d'honneur موضوع شرافتی
What is it all about ? موضوع چیست ؟
problems معما موضوع
beside the question خارج از موضوع
neither here nor there <idiom> بیربط به موضوع
problem معما موضوع
fair game <idiom> موضوع تهاجم
subjects مبحث موضوع مطالعه
gambits بذله موضوع بحث
it is a question of money موضوع پول است
causing موضوع منازع فیه
permit goods coveredby کالای موضوع پروانه
bets موضوع شرط بندی
i a with you on that matter من در ان موضوع با شماموافق هستم
thematic apperception test ازمون اندریافت موضوع
the tax in question مالیات موضوع بحث
question in dispute موضوع متنازع فیه
bet موضوع شرط بندی
gambit بذله موضوع بحث
contested area منطقه موضوع اختلاف
vexata questio موضوع متنازع فیه
content موضوع یک برنامه یا متن
contenting موضوع یک برنامه یا متن
subject مبحث موضوع مطالعه
causes موضوع منازع فیه
donnee موضوع داستان یا درام
subjected مبحث موضوع مطالعه
cause موضوع منازع فیه
embroglio گیر موضوع غامض
subjecting مبحث موضوع مطالعه
obiter dictum خارج از موضوع دعوی
It deals with ... موضوع در باره ... است.
topicality موضوع موردبحث روز
object of worship موضوع پرستش یاستایش
the matter is perplexed موضوع درهم است
that is a matter of habit موضوع عادت است
there دراین موضوع انجا
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . ربطی به موضوع ندارد
at stake نامعلوم موضوع بحث
It dawned on me. بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). موضوع بحث وصحبت ما
dawn on <idiom> روشن شدن (موضوع)
deviate from the main subject از موضوع خارج شدن
lowdown <idiom> لپ مطلب ،حقیقت موضوع
red herring <idiom> از موضوع اصلی دورکردن
name of the game <idiom> قسمت اصلی یک موضوع
stick to the point از موضوع خارج نشوید
The contrary was proved. عکس موضوع ثابت شد
plotted موضوع اصلی توط ئه
plot موضوع اصلی توط ئه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com