Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
induced magnetic field
میدان مغناطیسی القاء شده
Search result with all words
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
Other Matches
magnetic induction
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
induced field
میدان القاء شده
magnetic induction
القاء مغناطیسی
high intensity magnetic field
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
inductance
فرفیت القاء مغناطیسی
magnetic flux
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
capacitor start induction motor
موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
magnetic field
میدان مغناطیسی
magnetic flux line
خط میدان مغناطیسی
magnetic field line
خط میدان مغناطیسی
magnetic f.
میدان مغناطیسی
field magnet
میدان مغناطیسی
magnetic fields
میدان مغناطیسی
line of magnetic field strength
خط میدان مغناطیسی
field of force
میدان نیروی مغناطیسی
m.f.p.
پتانسیل میدان مغناطیسی
cross magnetizing
میدان مغناطیسی متقابل
intensity of the magnetic field
شدت میدان مغناطیسی
magnetic intensity
شدت میدان مغناطیسی
inhomogeouns magnetic field
میدان مغناطیسی غیریکنواخت
magnetizing force
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field potential
پتانسیل میدان مغناطیسی
magnetic field vector
بردار میدان مغناطیسی
flux intensity
شدت میدان مغناطیسی
effective magnetic field
میدان مغناطیسی موثر
terrestrial magnetic field
میدان مغناطیسی زمین
h
شدت میدان مغناطیسی
magnetic dip
میدان جاذبه مغناطیسی
magnetic field intensity
شدت میدان مغناطیسی
high magnetic field
میدان مغناطیسی قوی
magnetic field inhomogeneity
غیریکنواختی میدان مغناطیسی
magnetic field strength
شدت میدان مغناطیسی
earth magnetic field
میدان مغناطیسی زمین
magnetic field generation
تولید میدان مغناطیسی
field intensity
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field figure
تصویر میدان مغناطیسی
magnetic field energy
انرژی میدان مغناطیسی
magnetic joint
محل ضربه در میدان مغناطیسی
degauss
از بین بردن میدان مغناطیسی
noise
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
applied magnetic field
میدان مغناطیسی اعمال شده
axis of earth magnetic field
محور میدان مغناطیسی زمین
degauss
پاک کردن میدان مغناطیسی
gauss
واحد شدت میدان مغناطیسی
magnetic deflection field
میدان منحرف کننده مغناطیسی
noises
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
magnet
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnets
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnetic
آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
ultra high magnetic field
معمولا میدان مغناطیسی باشغت بیش از 001ک
electromagnetic
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
degaussing
تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
hall effect
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
magnetic
قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
hysteresis
تاخیر تغییر دانسیته شارمغناطیسی نسبت به شدت میدان مغناطیسی
inductance
اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
smog
میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
solenoid
سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
accelerator winding
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
ferromagnetic material
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
degauss
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
record
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
magnetic skin effect
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
flux valve
دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
closure minefield
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic ritation
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic deflector
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic reluctance
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
defeasance
القاء
excitation
القاء
cross talk
القاء
inductance
القاء
inductions
القاء
induction
القاء
implantation
القاء
infusion
القاء
infusions
القاء
inducing
القاء
induces
القاء
induced
القاء
induce
القاء
induct
القاء کردن
inducted
القاء کردن
inducts
القاء کردن
inspire
القاء کردن
inspires
القاء کردن
implant
القاء کردن
implanted
القاء کردن
implanting
القاء کردن
implants
القاء کردن
excites
القاء کردن
excite
القاء کردن
magnetic retenivity
القاء رماننس
excitant
وسیله القاء
inspiration
وحی القاء
non inductive
عدم القاء
inducting
القاء کردن
induction
برقراری القاء
inductions
برقراری القاء
suggestions
پیشنهاد القاء
self induction
خود القاء
autosuggestion
القاء بنفس
defeasible
قابل القاء
suggestion
پیشنهاد القاء
induction method
طرز القاء
inductive action
اثر القاء
inductor
واسطه القاء
induce in
القاء شدن در
visual induction
القاء دیداری
induce in
القاء کردن در
intinction
ریزش القاء
induces
القاء کردن
inducing
القاء کردن
inductance
ضریب القاء
induce
القاء کردن
induced
القاء کردن
course
میدان تیر میدان
coursed
میدان تیر میدان
courses
میدان تیر میدان
antenna inductance
القاء گری انتن
instil doubts into one's mind
القاء شبهه کردن
light induction
القاء تحریک نوری
induction in air
القاء یا اندوکسیون در هوا
illusion of space
القاء خاصیت فضایی
induction circuit
مدار القاء کننده
induced voltage
ولتاژ القاء شده
induced noise
پارازیت القاء شده
induced oscillation
نوسان القاء شده
induced radioactivity
رادیواکتیویته القاء شده
induced velocity
سرعت القاء شده
induced drag
پسای القاء شده
induced magnetism
مغناطیس القاء شده
induced current
جریان القاء شده
infuses
القاء کردن بر انگیختن
induced charge
بار القاء شده
inducing current
جریان القاء شده
infusing
القاء کردن بر انگیختن
infuse
القاء کردن بر انگیختن
infused
القاء کردن بر انگیختن
magnetic flux density
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
induced conductivity
قابلیت هدایت القاء شده
induced field current
جریان تحریک القاء شده
induced electromotive force
نیروی الکتروموتوری القاء شده
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic nuclear resonance
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
hasty breaching
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
instill
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instil
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
magnetic tape recording
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
grid magnatic angle
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
zero field
بی میدان
fielded
میدان
sq
میدان
aims
میدان
open space
میدان
forum
میدان
field
میدان
space
میدان
agora
میدان
ROUNDABOUT
میدان
domains
میدان
domain
میدان
reaching
میدان
arena
میدان
reached
میدان
reach
میدان
forums
میدان
arenas
میدان
frontages
میدان
fields
میدان
line bay
میدان خط
line of force
خط میدان
reaches
میدان
frontage
میدان
plainer
میدان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com