English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
absorption میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
Other Matches
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
asbestos پنبه نسوز پنبه کوهی
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
availability میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
tunes میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
self adjusting بخودی خود میزان شونده خود میزان
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
cotton yarn نخ پنبه
cottons پنبه
collodion پنبه
cotton پنبه
carder پنبه زن
groupware نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
float چوب پنبه
oxide zine پنبه روی
cotton plant بوته پنبه
cotton plantation پنبه کاری
cotton plant درخت پنبه
cotton plantation پنبه زار
cotton seed پنبه دانه
cotton seed تخم پنبه
cotton waste ضایعات پنبه
pyrocellulose پنبه باروتی
phellem چوب پنبه
miuntain flax سنگ پنبه
miuntain flax پنبه کوهی
cottonseed پنبه دانه
guncotton باروت پنبه
floers of zinc پنبه روی
feeding cloth پنبه رسان
rock cork پنبه کوهی
earth flax پنبه کوهی
nitro cotton باروت پنبه
cottonseed تخم پنبه
pyrocotton پنبه باروتی
floated چوب پنبه
floats چوب پنبه
cork چوب پنبه
bullied پهلوان پنبه
bullies پهلوان پنبه
bully پهلوان پنبه
bullying پهلوان پنبه
cash crops پنبه وتنباکو
stoppers چوب پنبه
stopper چوب پنبه
asbestos پنبه کوهی
asbestos پنبه نسوز
corks چوب پنبه
boll [cotton gin] غوزه پنبه
bobber چوب پنبه
asbestus سنگ پنبه
asbestus پنبه کوهی
asbestus پنبه نسوز
asbeston پنبه نسوز
absorbent cotton پنبه هیدروفیل
abiston پنبه کوهی
abiston پنبه نسوز
bravado پهلوان پنبه
lint ضایعات پنبه
cotton wool لایی پنبه
cotton wool پنبه لایی
pods قوزه پنبه
paper tiger پهلوان پنبه
To cut ones head with cotton . <proverb> با پنبه سر بریدن .
pod قوزه پنبه
cards پنبه زنی
paper tigers پهلوان پنبه
floss پنبه ابریشمی
Egyptian cotton پنبه مصری
card پنبه زنی
ginning پنبه پاک کنی
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
stopper باچوب پنبه بستن
stoppers باچوب پنبه بستن
comber ماشین پنبه زنی
cork borer چوب پنبه سوراخ کن
cork oak درخت چوب پنبه کش
corked چوب پنبه دار
cotton gin ماشین پنبه پاک کن
cottonseed oil روغن پنبه دانه
batting پنبه حلاجی شده
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
asbestine مانند پنبه نسوز
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
basic crops پنبه تنباکو و برنج
mallow پنیرک پنبه ایرانی
gins پنبه را پاک کردن
bung چوب پنبه بشکه
gin پنبه را پاک کردن
bunged چوب پنبه بشکه
bunging چوب پنبه بشکه
loggerhead نوعی افت پنبه
kapok چوب پنبه سبک
cotton cake کنجاره پنبه دانه
mountain cork یکجور پنبه کوهی
maco پنبه درجه یک مصری
bungs چوب پنبه بشکه
tampon پنبه یا کهنه قاعدگی
pourpoint لحاف پنبه دار
tampons پنبه یا کهنه قاعدگی
phellogen لایه چوب پنبه ساز
gins ماشین پنبه پاک کنی
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
peasecod جلونیم تنه پنبه دار
bundle بقچه کلاف پشم یا پنبه
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
cotton grade درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
quilting پنبه دار پارچه لحافی
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
the cork went off with apop چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
gin ماشین پنبه پاک کنی
subereous از چوب پنبه گرفته شده
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
cloop صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
To pay no heed . To be inattentive . پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
to bung با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
to bung up با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
cork بافت چوب پنبه درخت بلوط
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
corks بافت چوب پنبه درخت بلوط
pourpoint لباس لایه داریا پنبه دار
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
he undid what i had done انچه من رشته بودم او پنبه کرد
depth contour خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
gossypol رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
waxing cork چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
willow درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
willows درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
Milco میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
cotton-wool yarn نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
kamptulicon یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
distaff فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
swob چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
amounts میزان
amount میزان
amounted میزان
scales میزان
amounting میزان
rate میزان
leveled میزان
level میزان
criterion میزان
levelled میزان
levels میزان
measure میزان
rates میزان
units میزان
adjustment میزان
noise level میزان خش
volume میزان
scalage میزان
librae میزان
libra میزان
yardstick میزان
infiltration rate میزان
balance میزان
unit میزان
balances میزان
adjustments میزان
meters میزان
volumes میزان
yardsticks میزان
rhythms میزان
metres میزان
meter میزان
metre میزان
At the rate of . On a scale of . به میزان
weight میزان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com