English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
divining rod میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
Other Matches
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
battering rams میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
jarred این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
pseudomorph جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
gaff میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
ammunition and toxic material open space انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
parfait دسریخ زده مرکب از سرشیروتخم مرغ پخته وشربت ومواد دیگری
dunnage کاه وپوشال ومواد سبکی که لای فروف ومال التجاره می گذارند تا از اسیب مصون بماند
aground درزمین
embeds درزمین پنهان کردن
embed درزمین پنهان کردن
kirkyard گورستانی که درزمین کلیساواقع است
weak safety جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
dig in جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
squatters اقامت گزین درزمین غیر معمور
squatter اقامت گزین درزمین غیر معمور
double wood ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
squelch صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelches صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelched صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelching صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
play through رد شدن گلف باز یا گروه درزمین از بازیگر کند
sheep hook عصای
tipstaff عصای سرفلزی
divining rod عصای اب یاب
the staff of old age عصای پیری
the rod of moses عصای موسی
crooks عصای سرکج
tip staff عصای سر فلزی
crooking عصای سرکج
crook عصای سرکج
crutches عصای زیربغل
bamboo عصای خیزران
bamboos عصای خیزران
batons عصای افسران
baton عصای افسران
crutch عصای زیربغل
scepter عصای سلطنتی
scepters عصای سلطنتی
sceptre عصای سلطنتی
pigstick عصای دکل
sceptres عصای سلطنتی
bourdon عصای زوار
caduceus عصای چاووش
outside agency شخصی که مجاز نیست درزمین گلف به بازیگر کمک فکری کند
observation pipe لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
crosier عصای اسقفی یاکشیشی
staddle عصای زیر بغل
alpenstock عصای قدیمی کوهنوردی
crozier عصای اسقفی یاکشیشی
sceptered دارای عصای سلطنتی
shaft میله ستون میله چاه
shafts میله ستون میله چاه
stilts چوب پا عصای زیر بغل
stilt چوب پا عصای زیر بغل
malacca cane عصای چوب خیز ران
trident نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
tridentate نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
caduceus [عصای بلند بالدار با دو مار بزرگ در اطرافش]
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
swagger cane عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
standards دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
mineral water آب معدنی
min معدنی
mineral معدنی
mineral water اب معدنی
spas اب معدنی
mineral اب معدنی
spa اب معدنی
inorganic معدنی
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deposit ذخیره معدنی
mineral oil روغن معدنی
mineralize معدنی کردن
mineral material ماده معدنی
mineral coal ذغال معدنی
ozokerit موم معدنی
asphalt زفت معدنی
mineral wax موم معدنی
scoria تفاله معدنی
asphaltum زفت معدنی
inorganic acid اسید معدنی
deposits ذخیره معدنی
spa چشمه معدنی
asphaltum قیر معدنی
asphaltite قیر معدنی
mineral spring چشمه معدنی
spas چشمه معدنی
mineral trass تراس معدنی
paraffin موم معدنی
mineral pitch قیر معدنی
mineral pigment رنگ معدنی
bitumen قیر معدنی
inorganic base باز معدنی
pumice stone اسفنج معدنی
inorganic polymer بسپار معدنی
ores سنگ معدنی
mineral مواد معدنی
ore سنگ معدنی
mineral ماده معدنی
obsidian شیشه معدنی
galenite سرب معدنی
mineral dye رنگینه معدنی
muscovy glass شیشه معدنی
pit sand ماسه معدنی
wollastonite سنگ معدنی "وولستونایت "
watering place محل چشمه اب معدنی
pockety دارای چالههای معدنی
kaolinite سنگ معدنی بفرمول 4
inorganic pigment رنگدانه های معدنی
bioinorganic chemistry شیمی معدنی زیستی
mineral oil روغن معدنی یانفت
to abandon a mine ترک کردن معدنی
ores معدنیات کلوخه معدنی
montan wax موم سخت معدنی
maltha نوعی موم معدنی
table waters ابهای معدنی سر سفره
ore معدنیات کلوخه معدنی
antimony توتیای معدنی انتیمون
malthite نوعی موم معدنی
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
willemite سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
picrate نمک الی یا معدنی اسیدپیکریک
terra alba مواد معدنی سفید رنگ
pyroxene ماده معدنی بلوری وسفید
to abandon a mine دست کشیدن از کار در معدنی
mica تلق نسوز شیشه معدنی
mica سنگ طلق شیشه معدنی
mineralize مواد معدنی جمع کردن
magma خمیر مواد معدنی یا الی
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
goethite اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
geysers چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
abiston سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
malthite چسب قیر وموم زفت معدنی
geyser چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
to descend [into a mine] وارد معدنی شدن [مثال با آسانسور]
mineralization تبدیل به حالت معدنی یا سنگ معدن
knockstone کندهای که روی ان سنگهای معدنی راخردمیکنند
maltha چسب قیر وموم زفت معدنی
to enter [into a mine] وارد معدنی شدن [مثال با آسانسور]
geysers چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
workings همه بخشهای حفاری شده معدنی
asbestos سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
earth pigment رنگینه های معدنی مثل خاک رس
geyser چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
schiller تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
hydro هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
nitrate نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
gahnite ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
nitrates نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
ashless dispersant oil نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
blasting machine دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
geode سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
gopher موش کیسه دار کارگر حفار واستخراج کننده سنگهای معدنی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
prospectus شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectuses شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
pneumatolysis تاثیر بخار گرم ومایعات وفشار درتشکیل سنگهای معدنی واقع در مجاورت سنگهای اذرین
pantothenate نمک الی یا نمک معدنی اسید پانتوتنیک
mineral oil refinery پالایشگاه روغن معدنی پالایشگاه نفت
pivots میله
bards میله
shaft میله
axis میله
stem میله
trabecular میله میله
shafts میله
trabecula میله میله
scape میله
bard میله
pivoted میله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com