English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
English Persian
millimicron میلی میکرون
mmn میلی میکرون
Other Matches
micron میکرون
Type cable میکرون
micromicron یک میلیونیم میکرون
millimicron یک هزارم میکرون
disrelish بی میلی
inappetence بی میلی
indisposedness بی میلی
discretional میلی
milli میلی
reluctancy بی میلی
disapprobation بی میلی
indisposition بی میلی
dismay بی میلی
grudges بی میلی
lassitude بی میلی
indispositions بی میلی
grudge بی میلی
disinclination بی میلی
grudged بی میلی
disaffection بی میلی
unwillingness بی میلی
dismayed بی میلی
dismaying بی میلی
dismays بی میلی
reluctance بی میلی
mv میلی ولت
millisecond میلی ثانیه
milliroentgen میلی رونتگن
milliammeter میلی امپرسنج
millimicrosecond میلی میکروثانیه
milliampere میلی امپر
millibar میلی بار
reluct بی میلی نشاندادن
afraid از روی بی میلی
millimeter میلی متر
milisecond میلی ثانیه
anaphrodisia بی میلی جنسی
unwillingly از روی بی میلی
half heartedness بی میلی سردی
ribbed میل میلی
millivolt میلی ولت
inclination compass قطبنمای میلی
listlessness بی علاقگی بی میلی
m.h. میلی هانری
millihenry میلی هنری
mh میلی هنری
distaste بی میلی بدامدن
millivoltmeter میلی ولت سنج
hang back بی میلی نشان دادن
deprecatory حاکی از نارضایتی یا بی میلی
with a bad grace به اکراه ازروی بی میلی
milliequvalent weight وزن هم ارز میلی گرمی
impenitence بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
my unwillingness to study بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل
howtar خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
ontos تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
parliamentary train قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
to roll one's eyes <idiom> نشان دادن بی میلی [بی علاقگی] به انجام کاری [اصطلاح مجازی]
The capacity of a battery is typically expressed in milliamp-hours. ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
gauging rod میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
PhotoCD استاندارد ذخیره سازی نگاتیوها یا قط عات فتوگرافیک میلی متی به صورت دیجیتال روی ROM-CD
apophasis افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
reluctate مقابله کردن بی میلی کردن
duster توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
dusters توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com