Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (13 milliseconds)
English	Persian
prawn	میگو گرفتن
prawns	میگو گرفتن
Other Matches
shrimps	میگو
shrimp	میگو
prawner	صیاد میگو
prawns	جنس میگو
prawn	جنس میگو
shrimp	ماهی میگو روبیان
shrimps	ماهی میگو روبیان
to take medical advice	دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
to seal up	درز گرفتن کاغذ گرفتن
take in <idiom>	زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
clams	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clam	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grip	طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped	طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping	طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips	طرز گرفتن وسیله گرفتن
slag	کفه گرفتن تفاله گرفتن
calebrate	جشن گرفتن عید گرفتن
To tell some one his fortune .	برای کسی فال گرفتن ( فال کسی را گرفتن )
withdrawal	پس گرفتن
withdrawals	پس گرفتن
retreating	پس گرفتن
to get at	گرفتن
pushing	گرفتن
abate	اب گرفتن از
retreated	پس گرفتن
retreat	پس گرفتن
abating	اب گرفتن از
abates	اب گرفتن از
abated	اب گرفتن از
retreats	پس گرفتن
lay to heart	به دل گرفتن
seize	گرفتن
retaking	پس گرفتن
acclimatising	خو گرفتن
resume	از سر گرفتن
acclimatised	خو گرفتن
resumed	از سر گرفتن
resumes	از سر گرفتن
resuming	از سر گرفتن
retake	پس گرفتن
get at	گرفتن
to hunt out	گرفتن
fleas	کک گرفتن
acclimatize	خو گرفتن
acclimatized	خو گرفتن
acclimatizes	خو گرفتن
take	گرفتن
takes	گرفتن
to catch a fly	بل گرفتن
retakes	پس گرفتن
get off the ground <idiom>	پا گرفتن
indwell	جا گرفتن
inclasp	در بر گرفتن
retaken	پس گرفتن
getting	گرفتن
gets	گرفتن
get	گرفتن
acclimatizing	خو گرفتن
flea	کک گرفتن
To go bad and stink.	بو گرفتن
to bring to a stop	را گرفتن
to put a stop to	را گرفتن
acquire	گرفتن
acquires	گرفتن
acquiring	گرفتن
to call back	پس گرفتن
tithe	ده یک گرفتن از
tithes	ده یک گرفتن از
capture	گرفتن
overtakes	گرفتن
overtaken	گرفتن
captures	گرفتن
puddle	گل گرفتن
puddles	گل گرفتن
to break in	گرفتن
hold	گرفتن
holds	گرفتن
wed	گرفتن
catch	گرفتن
accompany	دم گرفتن
accompanies	دم گرفتن
accompanied	دم گرفتن
to begin again	از سر گرفتن
infold	در بر گرفتن
to addict oneself	خو گرفتن
overtake	گرفتن
capturing	گرفتن
reoccupy	از سر گرفتن
to draw back	پس گرفتن
retrieve	پس گرفتن
retrieved	پس گرفتن
retrieves	پس گرفتن
To treat flippantly(lightly).	شل گرفتن
obturate	گرفتن
blinds	گرفتن
blinded	گرفتن
blind	گرفتن
to get used to	خو گرفتن [به]
to get accustomed to	خو گرفتن [به]
break out	در گرفتن
ceasing	گرفتن
raclaim	پس گرفتن
to catch on	گرفتن
seizes	گرفتن
seized	گرفتن
cease	گرفتن
ceased	گرفتن
ceases	گرفتن
false grip	گرفتن
to take up	گرفتن
accustom	خو گرفتن
nail	گرفتن
nailed	گرفتن
nails	گرفتن
lutes	گل گرفتن
accustoming	خو گرفتن
skims	کف گرفتن از
to take a wife	زن گرفتن
withdraw	پس گرفتن
accustoms	خو گرفتن
withdraws	پس گرفتن
skimmed	گرفتن کف
tong	گرفتن
grabbed	گرفتن
to station oneself	جا گرفتن
grabs	گرفتن
encumbers	گرفتن
recapture	پس گرفتن
catch on	گرفتن
recaptured	پس گرفتن
recaptures	پس گرفتن
encumber	گرفتن
encumbered	گرفتن
skims	گرفتن کف
recapturing	پس گرفتن
resumption	از سر گرفتن
to shut off	را گرفتن
wive	زن گرفتن
deglutinate	گرفتن
grabbing	گرفتن
to whisk away or off	گرفتن
encumbering	گرفتن
skimmed	کف گرفتن از
skim	گرفتن کف
unsay	پس گرفتن
to nestle oneself	جا گرفتن
receives	گرفتن
receive	گرفتن
renovate	از سر گرفتن
despumate	کف گرفتن از
devest	گرفتن
disesteem	کم گرفتن
renovated	از سر گرفتن
renovates	از سر گرفتن
renovating	از سر گرفتن
situating	جا گرفتن
situates	جا گرفتن
situate	جا گرفتن
to lay a wager	گرفتن
reclaim	پس گرفتن
reclaimed	پس گرفتن
lute	گل گرفتن
grab	گرفتن
reclaims	پس گرفتن
detracts	گرفتن
detracting	گرفتن
detracted	گرفتن
detract	گرفتن
acclimatises	خو گرفتن
reclaiming	پس گرفتن
corks	گرفتن
to take fast hold of	گرفتن
skim	کف گرفتن از
adeem	پس گرفتن
cork	گرفتن
to take one's stand	جا گرفتن
differentiating	دیفرانسیل گرفتن
differentiating	مشتق گرفتن
differentiates	مشتق گرفتن
wrestled	کشتی گرفتن
wrestle	کشتی گرفتن
snares	با تله گرفتن
snare	با تله گرفتن
celebrates	یادبود گرفتن
celebrating	جشن گرفتن
celebrating	یادبود گرفتن
celebrate	یادبود گرفتن
differentiate	دیفرانسیل گرفتن
differentiate	مشتق گرفتن
celebrates	جشن گرفتن
wrestles	کشتی گرفتن
differentiates	دیفرانسیل گرفتن
niggle	خرده گرفتن
to take in hand	دردست گرفتن
to suck in	فرا گرفتن
embraced	دراغوش گرفتن
originated	سرچشمه گرفتن
to blow one's nose	دماغ گرفتن
embrace	دراغوش گرفتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com