Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (8 milliseconds)
English
Persian
I'd like to reserve ...
می خواهم یک ... رزرو کنم؟
Search result with all words
I'd like to book a flight to london.
یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
Other Matches
booking
رزرو جا
bookings
رزرو جا
hotel reservation
رزرو هتل
reserved words
کلمههای رزرو
reserve
رزرو کردن
reserves
رزرو کردن
reserving
رزرو کردن
book a seat
جا رزرو کردن
reserved
رزرو شده
to book something
چیزی را رزرو کردن
I have a reservation.
من قبلا رزرو کردم.
federal reserve system
نظام فدرال رزرو
hotel reservation
محل رزرو هتل
federal reserve bank
بانک فدرال رزرو
Where is the hotel reservation?
رزرو هتل کجاست؟
booking office
باجه رزرو بلیت
Where is the booking office?
باجه رزرو بلیت کجاست؟
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could you reserve a room for me?
آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
booker
کسی که برای مسافرین جا رزرو میکندوبلیط می فروشد
reservations
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
excuse me
پوزش می خواهم
i shall be
خواهم بود
i shall go
خواهم رفت
to beg your pardon
معذرت می خواهم
to beg your pardon
پوزش می خواهم
i will go
خواهم رفت
reversing
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
no-show
<idiom>
شخصی که جایی را رزرو میکندولی نه آن را کنسل ونه آن را استفاده میکند
reversed
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverses
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
I want to take a couple of days off .
یک ردوروز مرخصی می خواهم
will
فعل کمکی "خواهم "
willed
فعل کمکی "خواهم "
wills
فعل کمکی "خواهم "
i will see sbout it
من به ان رسیدگی خواهم کرد
Please excuse me .
عذرمی خواهم ( ببخشید )
I'd like to see Mr. ...
من می خواهم آقای ... را ببینم.
he said i will come
اوگفت خواهم امد
he said he shoued go
اوگفت خواهم رفت
I am thinking of your own good.
من خو بی شما رامی خواهم
he said
گفت خواهم امد
he said
گفت که خواهم امد
He owes me some money.
از او پول می خواهم (طلب دارم )
I dont know and I dont want to know .
نه می دانم ونه می خواهم بدانم
I would like to have something to drink .
می خواهم گلویی تازه کنم
I ll pay him back in his own coin .
حقش را کف دستش خواهم گذارد
I'd like to see Mr. ...
من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
I want my steak well done.
می خواهم استیکم خوب پخته با شد
I'll look into the matter.
من موضوع را دنبال خواهم کرد.
No harm meant!
نمی خواهم توهین کنم!
No offence!
نمی خواهم توهین کنم!
i wish you happiness
خوشی یا سعادت شما را می خواهم
i will return his kindness
مهربانی او را تلافی خواهم کرد
I wI'll sign for him .
من بجای اوامضاء خواهم کرد
I'd like a train timetable.
من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
I'd like to cancel my flight.
می خواهم پروازم را لغو کنم.
I'd like to confirm my flight.
می خواهم پروازم را اوکی کنم.
I'd like to confirm my flight.
می خواهم پروازم را تائید کنم.
I'd like to cancel my flight.
می خواهم پروازم را کنسل کنم.
I'll be at home today .
امروز منزل خواهم بود
i beg your pardon
پوزش میخواهم معذرت می خواهم
name
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
names
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
I would like to
[ undress]
take off my clothes.
من می خواهم
[لخت بشوم]
لباسهایم را در بیاورم.
I'll think it over.
در این خصوص فکر خواهم کرد.
I will be instigating
[initiating]
legal proceedings.
من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
I'll do that.
من این کار را انجام خواهم داد.
I'd like to have a place of my own
[to call my own]
.
من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
I'd like to leave my luggage, please.
من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
with you
بی پرده با شما سخن خواهم گفت
I wI'll achieve my purpose (goals) quietly.
بی سروصدا منظورم راعملی خواهم کرد
i wish you a happy new year
سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
i will speak to him about it
در این خصوص با او صحبت خواهم کرد
i will send him my book
کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
Don't let me keep you.
نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
I wI'll do that all by myself.
من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
I don't want to say anything about that.
من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
Talking of Europe ,please allow me …
حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
I wI'll sign for (on behalf of)my brother.
از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
I would like tovisit ( see, meet ) you more often .
می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
This is just what I want . This is the very thing I want .
این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
I'll speak at length on this subject.
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
I wI'll do it on my own responsibility .
به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
I want to look at old coins.
من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
I want to get off at St. Paul's.
من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
member banks
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
tomorow morning . I wI'll leavew for london.
فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
I'll get you all fixed up.
همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
It makes me sick just thinking about it!
وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
You have to listen to me.
شما باید به من گوش بکنید
[ببینید چی می خواهم بگویم]
.
I want to depart tomorrow morning
[noon, afternoon]
at ... o'clock.
من می خواهم فردا صبح
[ظهر شب]
ساعت ... حرکت کنم.
I wI'll go flat out to do it.
بهر جان کندنی باشد اینکا رراانجام خواهم داد
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now.
من فردا با او
[مرد]
تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
token
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
tokens
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
One day I want to have a horse of my very own.
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
booking
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
To make reservations. To book seats.
جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
booked
رزرو کردن توقیف کردن
books
رزرو کردن توقیف کردن
book
رزرو کردن توقیف کردن
I wI'll gradually get used to it .
یواش یواش عادت خواهم کرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com