Dictiornary-Farsi | نابهنجاری جنبشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 54 (5 milliseconds)

English	Persian
parakinesia	نابهنجاری جنبشی


Other Matches

anomalies	نابهنجاری
anomaly	نابهنجاری
abnormality	نابهنجاری
abnormalities	نابهنجاری
abnormal psychology	روانشناسی نابهنجاری
parasomnia	نابهنجاری خواب
paraphonia	نابهنجاری صدا
sexual anomaly	نابهنجاری جنسی
paraphilia	نابهنجاری جنسی
paraphia	نابهنجاری بساوشی
paramimia	نابهنجاری اطواری
paragrammatism	نابهنجاری نحوی
parageusia	نابهنجاری چشایی
paresthesia	نابهنجاری بساوشی
paralalia	نابهنجاری اوایی
schottky anomaly	نابهنجاری شوتکی
parasexuality	نابهنجاری جنسی
parosmia	نابهنجاری بویایی
anomalous dichromatism	نابهنجاری دو رنگ بینی
anomalous trichromatism	نابهنجاری سه رنگ بینی
acroparesthesia	نابهنجاری بساوشی دراندامهای انتهایی
anomaloscope	نابهنجاری سنج ادراک رنگ
kinesthetic	جنبشی
kinetic	جنبشی
motional	جنبشی
kinematical	جنبشی
quies csnce or cency	بی جنبشی
immovability	بی جنبشی
hypokinetic	کم جنبشی
quiescsnce or cency	بی جنبشی
dynamically	جنبشی
dynamic	جنبشی
kinetic art	هنر جنبشی
Kinetic architecture	معماری جنبشی
optokinetic	بصری- جنبشی
kinesalgia	درد جنبشی
immobility	بی جنبشی بیحرکتی
dynamic load	بار جنبشی
dynamic loading	بارگذاری جنبشی
kinetic energy	انرژی جنبشی
kinematic viscosity	چسبندگی جنبشی
kinetic energy	کارمایه جنبشی
kinesthetic hallucination	توهم جنبشی
kinesthetic type	سنخ جنبشی
kinetic theory	نظریه جنبشی
kinetic friction	اصطکاک جنبشی
kinetic stability	پایداری جنبشی
average kinetic energy	انرژی متوسط جنبشی
Hungarian Activism	[جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
maces	نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
mace	نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
muzzle energy	انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
irredentism	نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد

parakinesia

نابهنجاری جنبشی