English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (8 milliseconds)
English Persian
incompatible ناجور نامناسب
Search result with all words
inappropriate نامناسب ناجور
ill sorted نامناسب ناجور
Other Matches
unfit نامناسب نامناسب کردن
disparate ناجور
inapplicable ناجور
ill mated ناجور
heterogeneous ناجور
away ناجور
dissimilar ناجور
inconsonant ناجور
immusical ناجور
inconvenient ناجور
uneven ناجور
ill matched ناجور
cock eyed ناجور
out of keeping ناجور
dissonant ناجور
rimeless or rhyme ناجور
incorrect ناجور
inconsistent ناجور
disharmonize ناجور کردن
heteronuclear ناجور هسته
misfit ناجور نخاله
helerolysis کافت ناجور
hassled وضع ناجور
foreign بیرونی ناجور
misfits ناجور نخاله
inept ناجور بی معنی
heteropolymer ناجور بسپار
mismarriage عروسی ناجور
squally پر اشوب ناجور
mismatch ازدواج ناجور
hassle وضع ناجور
heterolytic cleavage کافت ناجور
hassles وضع ناجور
sorrier ناجور بدبخت
sorriest ناجور بدبخت
sorry ناجور بدبخت
misalliance وصلت ناجور
mesalliance پیوند ناجور
piebald رنگارنگ ناجور
hassling وضع ناجور
improper نامناسب
unmeet نامناسب
unhandsome نامناسب
malapropos نامناسب
misbecoming نامناسب
maladapted نامناسب
infelicitious نامناسب
unsuitable نامناسب
foreign نامناسب
timeless نامناسب
inappropriate نامناسب
untoward نامناسب
inapt نامناسب
unsuitably نامناسب
heteroatomic molecule مولکول ناجور اتم
heterocyclic compounds ترکیبات ناجور حلقه
heteropoly acid پلی اسید ناجور
heteropolyatomic چند اتمی ناجور
inconsonantly بطور ناجور یا ناموزون
off color دارای رنگ ناجور
nohow بهر حال ناجور
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
hetero organic polymer ناجور بسپار الی
heteropolar bond پیوند ناجور قطبی
gypsy moth کرم ابریشم ناجور
helerolysis گسسته شدن ناجور
heterolytic cleavage گسسته شدن ناجور
inopportune بی موقع نامناسب
inutile بیهوده نامناسب
improper نامناسب نادرست
mismarriage پیوند نامناسب
incommensurate نارسا نامناسب
bad soil خاک نامناسب
inconveniently بطور نامناسب
unrighteous ناصالح نامناسب
unplayable زمین نامناسب
bad break قطع نامناسب
inadequately بطور نامناسب
unpleasantness وضع نامناسب
misplaced نامناسب نابجا
mismatch متناسب نبودن ناجور بودن
misalliance اتحاد وائتلاف نامناسب
mismate وصلت نامناسب کردن
misbecome نامناسب بودن برای
malinvestment سرمایه گذاری نامناسب
Irrelevent. I nappropriate. Out of place. بیجا ( بی مورد ؟نامناسب )
unapt نامناسب غیر محتمل
out of order <idiom> برخلاف قانون ،نامناسب
dissocial نامناسب برای معاشرت
alignments قرار گرفتن نامناسب در صفحه
flame ارسال پیام نامناسب به کاربر
add insult to the injury <idiom> [بدتر کردن یک وضعیت نامناسب]
flames ارسال پیام نامناسب به کاربر
inapplicable غیر قابل اجرا نامناسب
bad page break قطع یا مکث نامناسب صفحه
alien متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
aliens متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
alignment قرار گرفتن نامناسب در صفحه
hybridism جفت سازی یا پیوند زنی دوجنس ناجور با هم
dissimilate ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock. اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
scratch file نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
flag days روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
unhandy ناراحت نامناسب برای حمل ونقل دور از دسترس
fix تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
de scrambler وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
power approach تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
de scramble سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
fixes تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
self- سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند
logic بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
playback rate scale factor نقط های که اجرای ویدیو در آن ملایم نیست و به علت فریمهای گم شده نامناسب به نظر می رسد
abrash دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
self- سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
NetBEUI گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
patches وصله ناجور وصله کردن
patch وصله ناجور وصله کردن
discord ناجور بودن ناسازگار بودن
improperly بطور غلط بطور نامناسب
defective خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
trojan horse برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
shoulders [اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com