English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
Other Matches
the great exhibition نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
it sprang from the wall ازدیوار رویید
to scale awall بالارفتن ازدیوار
saviours ناجی
saviour ناجی
savior ناجی
land tie تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
fibonacci series دنباله فیبو ناجی
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
capitulation تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
at first a در نخستین دید در وهله نخستین
galls حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
radio deception گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio countermeasures اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
to triumph over the enemy برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
he was ticklish غلغلکش میشد
as far as possible تا انجا که میشد
track در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracked در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
hit اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
rejected عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
enemy alien طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
reject عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejecting عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
the big four امریکا و ایتالیااطلاق میشد
big five ایتالیا وژاپن اطلاق میشد
close with اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
close up نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
burnt offerings حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
feeding storm طوفانی که پیوسته برسختی ان افزوده میشد
burnt offering حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
price as natural ice یخ ساختگی بهمان بهای یخ طبیعی فروخته میشد
psephism حکمی که بموجب رای مجلس صادر میشد
ollyo بالارونده
ascender بالارونده
scaler بالارونده
ascending بالارونده
climber بالارونده
on the up grade بالارونده
ascendant بالارونده
knight of the post کسیکه معاشش ازگواهی دروغ دادن فراهم میشد
fastigiate راست بالارونده
age ake دفاع بالارونده
elevated antenna انتن بالارونده
lift valve سوپاپ بالارونده
exhalent بالارونده متصاعد
exhalant بالارونده متصاعد
scansorial صعودی بالارونده
penetration نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
nomothetes کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
provisor کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد
breaching رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
roll back به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
flagellum گیاه بالارونده وپیچی
chi jireugi ضربه بالارونده تکواندو
rising mine مین بالارونده دریایی
fumitory نوعی گیاه بالارونده از تیر
gorgon یکی ازسه زنی که موهای سرشان مار بوده و هر کس بدانهانگاه میکردسنگ میشد
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
basic type double tier formwork قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
thermal target هوای گرم بالارونده برای بالون
ages رده بندی سنی اسبها بالارونده
age رده بندی سنی اسبها بالارونده
espionage جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
shadower یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
close in security برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
evasion اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasions اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
identification friendly or foe سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
hostile track تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
disorganising به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganised به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizes به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizing به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
approach march راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
end on سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
out flank دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
repelling پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repel پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repels پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
bogies تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
cumulus ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
initials نخستین
premiere نخستین
premiered نخستین
initialing نخستین
premieres نخستین
initialled نخستین
first detector نخستین
premiers نخستین
premier نخستین
mixers نخستین
initialling نخستین
initial نخستین
primary نخستین
quadrages ima نخستین
proto نخستین
initialed نخستین
primal <adj.> نخستین
our first parents adam and eva نخستین ما
mixer نخستین
incipient نخستین
first نخستین
premiering نخستین
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
incipincy حالت نخستین
at first push در نخستین وهله
initial expenses هزینه نخستین
crossover تمرکز نخستین
in the egg در مرحله نخستین
as a first step <adv.> نخستین [اولا]
by return of post با نخستین پست
initial movement نخستین اقدام
incipience حالت نخستین
primary مقدماتی نخستین
the first day نخستین رور
the first of all نخستین همه
at the first blush در نخستین وهله
incunabula نخستین دوره
initial stage طبقه نخستین
at the first onset در نخستین وهله
primed نخستین اولیه
rough coat نخستین اندود
primes نخستین اولیه
prime نخستین اولیه
springer stone نخستین رگ پاطاق
book one جلد نخستین
protomartyr نخستین شهید
the opening chapter نخستین فصل
primary group گروه نخستین
primary needs نیازهای نخستین
his opening remarks نخستین گفتههای وی
hexateuch نخستین توریه
first hand نخستین بازی کن
prototype نخستین بشر
primary zones نواحی نخستین
prime coat روکش نخستین
primary anxiety اضطراب نخستین
primary personality شخصیت نخستین
primary motivation انگیزش نخستین
primary drive سائق نخستین
primary colors رنگهای نخستین
menarche نخستین قاعدگی
octateuch نخستین عهدعتیق
first impression برداشت نخستین
primary treatment پاکسازی نخستین
primary treatment تصفیه نخستین
trivium دوره نخستین
prototypes نمونه نخستین
first rate نخستین درجه
proenomen نام نخستین
primary reinforcement تقویت نخستین
prototypes نخستین بشر
prototype نمونه نخستین
primary processes فرایندهای نخستین
primary productivity فراوردگی نخستین
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com