Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
unsound
ناخوش نادرست
Other Matches
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
morbid
ناخوش
he was taken ill
ناخوش شد
he fell ill
ناخوش شد
crapulous
ناخوش
sick
ناخوش
sickliest
ناخوش
sickly
ناخوش
unwell
ناخوش
ailing
ناخوش
ills
ناخوش
ill-
ناخوش
ill
ناخوش
sickest
ناخوش
peccant
ناخوش
sicklier
ناخوش
he is rather i. than sick
ناخوش نیست
to be out of health
ناخوش بودن
he thought
ناخوش است
he is sick
او ناخوش است
sickens
ناخوش کردن
distempered
اشفته ناخوش
dangeously sick
خطرناکانه ناخوش
sickened
ناخوش کردن
sicken
ناخوش کردن
sickish
کمی ناخوش
distasteful
ناخوش ایند
unwelcome
ناخوش ایند
unpleasantly
ناخوش ایند
under the weather
<idiom>
ناخوش بودن
ungrateful
ناخوش ایند
unpleasant
ناخوش ایند
sickener
چیز ناخوش کننده
no picnic
<idiom>
ناخوش آیند ،مشکل
sick unto
ناخوش سخت یا مردنی
unhealthy
ناخوش ناخوشی اور
unsavory
ناگوار ناخوش ایند
undesirable
ناخوش ایند ناخواسته
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
he is liable to become sick
در معرض ناخوش شدن است
it is true that he was sick
راست است که او ناخوش بود
to take to ones bed
دربستربیماری افتادن ناخوش شدن
horribly
<adv.>
خیلی ناخوش آیند
[اصطلاح روزمره]
to smoke oneself sick
از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
incredibly
<adv.>
خیلی ناخوش آیند
[اصطلاح روزمره]
in error
<adj.>
نادرست
amiss
نادرست
erroneous
نادرست
inaccurate
نادرست
imprecise
نادرست
unfair
نادرست
unfairly
نادرست
out of order
نادرست
out of a
نادرست
out of trim
نادرست
infirmly
نادرست
inconsequent
نادرست
inconsecutive
نادرست
false code
کد نادرست
crooked
نادرست
wrongful
نادرست
sinister
کج نادرست
trumped-up
نادرست
trumped up
نادرست
spurious
نادرست
phonies
نادرست
phoneys
نادرست
phoney
نادرست
false
<adj.>
نادرست
phony
نادرست
fouls
نادرست
dishonest
نادرست
fouled
نادرست
inexact
نادرست
foul
نادرست
foulest
نادرست
unsafe
نادرست
false
نادرست
fouler
نادرست
impure
نادرست
miscue
ضربه نادرست
foul play
کار نادرست
inexactly
بطور نادرست
wrong information
اطلاعات نادرست
wrong answers
پاسخهای نادرست
misinformation
خبر نادرست
jackleg
ناشی نادرست
error
عقیده نادرست
untrue
نادرست خائن
fallacy of composition
تعمیم نادرست
vicious
بدطینت نادرست
improper
نامناسب نادرست
wrongfully
بطور نادرست
foul bill of lading
بارنامه نادرست
distractor
گزینه نادرست
false code
رمز نادرست
heterography
املای نادرست
inaccurately
بطور نادرست
by indirection
با وسائل نادرست
false information
خبر نادرست
mispronounciation
تلفظ نادرست
chucked
پرتاب نادرست
chuck
پرتاب نادرست
mispronunciations
تلفظ نادرست
mispronunciation
تلفظ نادرست
misconstructions
تفسیر نادرست
misconstructions
تعبیر نادرست
misconstruction
تفسیر نادرست
misconstruction
تعبیر نادرست
inaccurate
نادرست یا غلط
errors
عقیده نادرست
paralogism
قیاس نادرست
false
ساختگی نادرست
chucks
پرتاب نادرست
false information
اطلاعات نادرست
mistranslation
ترجمه نادرست
missatement
گفته نادرست
foozle
بدساختن ضربت نادرست
paralpgize
قیاس نادرست ساختن
suggestio falsi
افهار و اعلام نادرست
sigmatism
تلفظ نادرست حرف " س "
lied
سخن نادرست گفتن
misallocation of resources
تخصیص نادرست منابع
wild cat
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
mininformation
اطلاع یا خبر نادرست
off base
<idiom>
غیر دقیق ،نادرست
true false questions
پرسشهای درست- نادرست
lie
سخن نادرست گفتن
prismatic spectacles
عینک نادرست نما
unfair trade practice
اعمال تجاری نادرست
incorrect
نادرست یا به همراه خطا
malfunction
نادرست عمل کردن
malfunctions
نادرست عمل کردن
lies
سخن نادرست گفتن
malfunctioned
نادرست عمل کردن
false start
اغاز نادرست خطا در شروع
wide of the mark
<idiom>
از هدف به دور بردن ،نادرست
mal
خطا نادرست و متقلبانه را می رساند
ungrammatical
مخالف ایین دستور نادرست
an i calculation
حساب نادرست یا غیر دقیق
false starts
اغاز نادرست خطا در شروع
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
boolean operation
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
logical
معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
skew
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skews
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skewing
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
zeros
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
Everybody condemned his foolish behaviour .
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
out of square
خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
contamination
ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
ambiguity
خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
ambiguities
خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
zeroes
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zero
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
grammatical error
استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
semantics
خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
debounce
جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
mis
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
mis-
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
logical
خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
graft
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
hazards
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarding
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazard
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
grafted
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafts
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
fraud
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
NOR function =
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
neither nor function
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
frauds
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
component
خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
components
خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
cancels
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
denials
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
cancel
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
denial
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
fallacy of composition
استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
burn out
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
palettes
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palette
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
NOT function
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
negatives
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
boolean algebra
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
gaps
سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
negative
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
gap
سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
aliasing
اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
algebra
ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
logic
یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
bombed
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bomb
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com